به گزارش خبرنگار دين و انديشه خبرگزاري ميزان ، دوران پرفروغ حيات امام رضا (ع) مملو از آموزه هاي گهربار و اتفاقات بي شمار بوده است. در اين جا 10 داستان از زندگي ثامن الحجج را با هم مرور مي كنيم:
1-گنجشك خودش را انداخت روي عباي امام . جيغ مي زد و نوكش را تند تند به هم مي زد . امام رو كردند به من: "عجله كن اين چوب را بگير برو زير سقف ايوان مار را بكش." چوب را برداشتم و دويدم . جوجه هاي گنجشك مانده بودند توي لانه و مار داشت حمله مي كرد بهشان . مار را كشتم و برگشتم با خودم مي گفتم امام و حجت خدا بايد هم با زبان همه ي موجودات آشنا باشد.
2- كوهستان بود ، امام پياده شدند از اسب، سيصد نفر هم همراهشان . عابد از غارش امد بيرون . امام را ديد ، رفت به استقبال آقا جان ! چند سال است براي ديدنتان لحظه شماري مي كنم مي شود كلبه كوچكم را به قدومتان روشن كنيد؟ امام اشاره كردند . همه وارد غار شدند .
عابد مبهوت شده بود . سيصد نفر در غار كوچكش جا شده بودند . چيزي براي پذيرايي نداشت ، امام ، مهربان نگاهش كرد:" هر چه داري بياور." سه قرص نان و كوزه اي عسل گذاشت جلوي امام . امام عبايش را كشيد رويش ، دعا خواند . بعد از زير عبا به همه نان و عسل داد. همه كه رفتند، نان و عسل عابد هنوز آنجا بود.
3- به امام جواد(ع) گفتم:"بعضي ها مي گويند مامون به پدرت لقب رضا داد، وقتي به ولايت عهدي راضي شد."
گفت :"دروغ مي گويند . پدرم را خداوند رضا ناميد چون ، خداوند او را پسنديد و اهل آسمان، رسول خدا و ائمه در زمين از او خوشنود بودند."
گفتم :" مگر بقيه پدرانتان پسنديده ي خدا و ائمه نبودند؟"
گفت :"چرا؟"
گفتم :"پس چه طور فقط او رضا شد؟"
گفت:" چون دشمنانش هم او را پسنديدند و فقط پدرم بود كه جمع دوست و دشمن از او راضي بودند."
4- رفته بودم ديدن امام، محاسن شان را رنگ كرده بودند، مشكي شده بود و زيبا! گفتم: مبارك باشد. فرمود: هميشه تميز و آراسته باش مخصوصا براي همسرت. تو دلت ميخواهد وقتي مي روي خانه همسرت را ناآراسته ببيني؟ گفت: نه يابن رسول ا...! علي بن موسي فرمود: او هم از تو چنين انتظاري دارد. اين كار علاوه بر پاداش نزد خدا باعث پاكدامني خانواده ميشود.
5- از مدينه تا خراسان شتربان امام بود. مردي از روستاهاي اصفهان. سني مذهب. به خراسان كه رسيدند امام كرايه شان را داد.رو كرد به امام: "پسرپيامبر!دست خطي بدهيد برا ي تبرك با خودم ببرم اصفهان ." امام برايش نوشتند:"دوست آل محمد باش ،هر چند خطاكار باشي. دوستان و شيعيان ما را دوست بدار هر چند آنها هم خطا كار باشند."
6- راهزنان به خيال اينكه تاجري ثروتمند است و جاي پولهايش را نشان نمي دهد ، گرفتندش و تا توانستند شكنجه اش دادند.دهانش را پر از برف كرده بودند ساعتها. يكي شان دلش به رحم آمده بود و فراري اش داده بود. او هم فرار كرده بود از دستشان. اما ديگر نمي توانست حرف بزند. رسيد خراسان. شنيد امام در نيشابورند. از خستگي خوابس برد. توي خواب صدايي شنيد:" برو پيش امام ، دوايت را مي داند."
بعد هم امام را ديد كه گفتند :"زيره و سعتر و نمك را بكوب و بگذار روي زبانت ، خوب مي شود." از خواب كه بيدار شد ، اهميتي نداد. راه افتاد به سمت خانه اش در نيشابور، مردم مي گفتند امام وارد رباط سعد شده، رفت پيش امام براي شكوه از مشكلش . امام گفت :"به آنچه گفته بودمت ، عمل كن ." گفت :"چه ؟" گفتند:"يادت رفته ، عالم خواب . زيره ، سعتر و نمك."
7-مأمون دست برد پند دانه انگور خورد. تحكم كرد.
ـ بخور ديگر!
امام حبه ي اول را كند... .گداشت در دهان مبارك.حبه ي دوم ، حبه ي سوم... .
جگرش سوخت . خوشه افتاد پايين... .
ردا را كشيد روي سر ،بلند شد.
مأمون گفت :"پسر عمو! كجا مي روي؟"
ـ به جايي كه تو مرا فرستادي... .
8- مأمون گفته بود امام را پشت سر هارون خاك كنند. كلنگ زمين را نشكافت . اباصلت مي گفت:"امام روزي خاك چهارگوشه را بوييد ، گفت :اين گوشه مدفن من است، اگر همه ي كلنگ هاي خراسان را بياورند، سه طرف ديگر شكافته نخواهد شد." مجبور شدند امام را جلوي هارون دفن كنند. قبر امام قبله ي هارون شده بود.
9 ـ كجايي مرد خراساني؟ صدايش از پشت در مي آمد. دستش را از لاي در آورد بيرون . يك كيسه ي پر از طلا . ـ اين ها را بگير و برو ، نمي خواهم ببينمت . گرفت و رفت . پرسيدند :"خطايي كرده بود؟" گفت :"نه،اگر مرا مي ديد خجالت مي كشيد."
10- ياسر تعريف مي كرد، عرصه بر امام چنان تنگ شده بود كه هر جمعه ، از مسجد جامع كه بر مي گشت ، با همان غبار غرق راه ، دست ها را مي برد بالا:"خدايا ! اگر فرج و گشايشم در مرگ من است ، در مرگم تعجيل كن." ياد علي مي افتاديم و چاه و نخلستان . آخرش هم به خداي علي رستگار شد.
تعزيهخواني بهقدمت قاجار در حسينيه روستاي توت اردكان
خبرگزاري مهر ـ گروه استانها: روستاي توت كه در ۶۰ كيلومتري شرق شهرستان اردكان قرار دارد از مهمترين مناطق برپايي آيين سنتي تعزيه است كه هر سال در هفته آخر ماه صفر، عزاداران و عاشقان زيادي را به سمت خود ميكشاند و بيش از ۲۰ گروه تعزيهخوان در اين روستا در طول يك هفته فعاليت ميكنند.
اجراي هنر تعزيه يكي از سنتهاي عزاداري در ترسيم و بازسازي و بيان ابعاد نهضت خونين عاشورا است كه در روستاي توت سابقهاي به قدمت دوره حكومت قاجاريه دارد كه طي ساليان متمادي جايگاه خود را در فرهنگ اين مردم حفظ كرده است.
هر سال با فرا رسيدن ماه محرم و صفر مردم متدين روستاي توت ميزبان عزاداري سيد و سرور شهيدان هستند و در هفته آخر ماه صفر به رسم ديرينه و سنت پيشينيان خود، ميزبان گروههاي هنري تعزيه و شبيهخواني هستند كه بازسازي وقايع صحراي نينوا و مظلوميت امام حسين (ع) و اصحاب ايشان را به نمايش ميگذارند.
آيينهاي اين روستا تنها در اجراي هنر تعزيه خلاصه نميشود بلكه به غير از تعزيهخواني، عزاداري شهداي كربلا در قالب دستههاي سينهزني و زنجيرزني، آيين نخلگرداني و تهيه و توزيع غذاي نذري است كه قدمتي چند صد ساله دارد.
جمعيت روستاي ۲۰ نفره در روزهاي آخر صفر از ۱۲۰ هزار نفر ميگذرد
با وجود اينكه در ايام عادي سال، جمعيت اين روستا كمتر از ۲۰ نفر است اما در اين ايام به ويژه هفته آخر از ماه صفر، عزاداران حضرت اباعبدالله (ع) از اقصي نقاط استان و حتي استانهاي همجوار از جمله اصفهان، فارس و كرمان نيز خود را به اين روستا ميرسانند تا در عزاداري خاص اين روستا شركت كنند به طوري كه در اين روزها جمعيت اين روستا از مرز ۱۲۰ هزار نفر هم عبور ميكند.
در اين مراسم كه تعزيهخوانان برتر كشور به اجراي هنر تعزيه ميپردازند، مردم نيز در كنار اين گروهها با اهداي نذورات خود به اطعام عزاداران پرداخته و به اين شكل نذر خود را ادا ميكنند.
محقق و پژوهشگر ديني در گفتگو با خبرنگار مهر پيرامون اجراي هنر تعزيه در روستاي توت و آيينهاي مذهبي اين روستا اظهار داشت: قدمت عزاداري و اجراي تعزيه در اين روستا حتي به پيش از دوره قاجاريه ميرسد اما از دوره قاجاريه ثبت شده كه اسناد آن نيز موجود است.
حتي در زمان كشف حجاب نيز اين روستا به محلي امن براي مردم تبديل شده بود و بدون هيچ نوع مزاحمتي آيينهاي مذهبي به ويژه هنر تعزيه را به اجرا ميگذاشتند
نادر پيري اردكاني ادامه داد: در برههاي از زمان اجراي اين هنر ديني مذهبي در روستاي توت قوت بيشتري به خود گرفته و پررنگتر شده است و پيش از انقلاب كه رضاخان با برگزاري مراسم مذهبي، عزاداري، سخنراني و تعزيهخواني به شدت مخالف بود و مجالس عزاداري امام حسين (ع) را به هر شكلي تعطيل ميكرد، مردم متدين به اين روستا روي آورده و در واقع در خلوت اين روستا اجراي آيينهاي مذهبي را شدت بيشتري بخشيدند.
پيري افزود: حتي در زمان كشف حجاب نيز اين روستا به محلي امن براي مردم تبديل شده بود و بدون هيچ نوع مزاحمتي آيينهاي مذهبي به ويژه هنر تعزيه را به اجرا ميگذاشتند.
وي با اشاره به قدمت بيش از ۱۵۰ ساله حسينيه تاريخي روستاي توت عنوان كرد: اجراي تعزيه در روستاي توت از اصيلترين تعزيههايي است كه در كشور شاهد برگزاري آن هستيم و با وجود اينكه برگزاري آن منحصر به چند روز است، شور و هيجان مردم براي برگزاري اين مراسم هر سال بيش از سالهاي قبل ميشود.
ثبت آيين و نسخههاي تعزيه توت در ميراث معنوي كشور
پيري در ادامه از ثبت آيين تعزيه توت در ميراث معنوي كشور خبر داد و گفت: اين آيين چند سال گذشته با تلاش و پيگيريهاي مستمر در ميراث معنوي كشور به ثبت رسيده و با توجه به عقيدهاي كه مردم به اين آيين دارند، با پاي پياده به حسينيه روستاي توت ميآيند.
وي همچنين عنوان كرد: نسخههاي تعزيه توت و حتي لباسهاي تعزيه در اين روستا قدمتي طولاني دارند كه مربوط به دوران قاجاريه و صفويه اعلام شدهاند و نسل به نسل به تعزيهخوانان اين روستا به ارث ميرسد.
نسخههاي تعزيه توت و حتي لباسهاي تعزيه در اين روستا قدمتي طولاني دارند كه مربوط به دوران قاجاريه و صفويه اعلام شدهاند و نسل به نسل به تعزيهخوانان اين روستا به ارث ميرسد
پيري عنوان كرد: نسخه از مهمترين ابزار تعزيه است كه در اصل، متن تعزيه محسوب ميشود و بيشتر به زبان شعر است كه در سئوال و جواب بين موافقخوان و مخالفخوان تبادل ميشود.
وي تصريح كرد: تعزيهخوانان براي ايفاي نقش سپاه دشمن از لباسهاي قرمز رنگ و در نقش سپاه امام حسين (ع) از رنگهاي سبز و سفيد بهره ميبرند.
مردماني از همه نقاط كشور مهمان روستاي توت ميشوند
پيري با بيان اينكه آلات و اسباب رايج تعزيه پرچم سپاه امام حسين (ع) و علم نماد سقاي كربلا است، عنوان كرد: اسب سفيد نماد ذوالجناح و چهلچراغ، نخل، خيمه، طبق و نعش از ديگر ملزومات و اسباب اجراي تعزيه است.
اين محقق و پژوهشگر كه كتابهاي متعددي در مورد تعزيهگرداني و آيينهاي سنتي در اين شهرستان دارد، ادامه داد: با توجه به استقبالي كه مردم از اين آيين داشتند، سال گذشته كتابي با عنوان «ميدون توت» در بين عزاداران توزيع شد كه استقبال خوبي از اين كتاب شد و قرار است در سال آينده با توجه به نسخه موجود و برگزاري آيين امسال، در نسخهاي كاملتر چاپ و توزيع شود.
برگزاري آيين تعزيه در روستاي توت شور و حال ديگري دارد و حال و هوايي وصف ناپذير در ميان مردم ايجاد ميكند كه همين امر موجب شده تا هر سال عده زيادي از تماشاچيان را مردماني از استانهاي فارس، كرمان و اصفهان تشكيل دهند و حتي در سالهايي از استانهاي تهران و سيستان و بلوچستان نيز براي شركت در آيين ويژه تعزيه به روستاي توت ميآيند.
حضور گردشگران خارجي در روستاي توت
گردشگران خارجي آلماني و ايتاليايي نيز به اين مراسم علاقه نشان دادهاند و در سالهاي گذشته در طول محرم و صفر و در برخي شبهاي برگزاري تعزيه حضور داشتند.
حضور گسترده مردم در اين روستا و عشق و علاقه براي شركت در آيين هفته آخر صفر موجب شده تا هر سال بر آمار نذورات در اين روستا افزوده شود به طوري كه در مسير ۶۰ كيلومتري اردكات تا روستاي توت، ايستگاههاي توزيع نذورات از جمله شير داغ و غذاي گرم برپا شده و پذيراي عزاداران حسيني مستقر شده است.
در اين روستا كه در ايام خاص و تنها در دهه نخست محرم و هفته پاياني ماه صفر جمعيتي بيش از ۱۲۰ هزار نفر را در خود ميبيند با همت خيران و اهالي روستا بيش از هزار اتاق و سوئيت براي پذيرايي از خيل عظيم عزاداران احداث شده كه در اختيار ميهمانان در اين روستا قرار ميگيرد و كماكان براي احداث اين اتاقها درخواست داده شده است.
تعزيهخواني توت متولي خاصي ندارد
تعزيهخواني در كشور از گذشتههاي دور تا به امروز به صورت خودجوش در ميان مردم اجرا شده و متولي و مسئول دولتي يا فرهنگي خاصي نداشته و ندارد و مردم با عشق به اباعبدالله الحسين (ع) هر سال در ايام محرم و صفر در تعزيه شركت ميكنند.
در روستاي توت اين روزها به شكلي ويژه عشق به امام حسين (ع) موج ميزند، روستايي كه از ۱۰۰ سال پيش تاكنون، تعزيه هر سال در آن برگزار شده بدون اينكه حتي يك سال در برگزاري اين مراسم باشكوه وقفه ايجاد شود.
1. آيا دليل قابل اعتمادي از كتب شيعه و اهل سنت، مبني بر شهادت پيامبر اكرم (ص) ميتوان يافت، علاوه بر آن، كيفيت شهادت ايشان چگونه بوده است؟
2. آيا بر فرض اينكه پيامبر(ص) به شهادت نرسيده باشند، اين موضوع از ارج و قرب ايشان نزد پروردگار خواهد كاست؟!
در ارتباط با بخش اول، بايد گفت كه دلايل بسياري وجود دارد كه شهادت ناشي از مسموميت پيامبر(ص) را تأييد مينمايند. اين دلايل و روايات، از تواتر معنوي برخوردارند؛ يعني هرچند كه الفاظ و توصيفات آنها كاملاً با يكديگر مشابه نيستند، اما از مجموع آنها، ميتوان موضوع مورد بحث را ثابت نمود. اكنون به تعدادي از اين روايات با استناد به منابع فريقين اشاره مينماييم.
الف. كتابهاي شيعه
روايت اول: امام صادق(ع) ميفرمايند: از آنجا كه پيامبر اسلام(ص)، ذراع(سر دست) گوسفند، را دوست ميداشتند، يك زن يهودي با اطلاع از اين موضوع ايشان را با اين بخش از گوسفند مسموم نمودند.[1] در اين روايت، به مسموميت پيامبر(ص) تصريح شده، اما در آن اشارهاي نشده است كه آيا ايشان بر اثر اين سم به شهادت رسيدند يا خير؟
روايت دوم: امام صادق(ع) فرمودند: پيامبر اكرم(ص) در جريان جنگ خيبر مسموم شده و هنگام رحلتشان بيان فرمودند كه لقمهاي كه آن روز در خيبر تناول نمودم، اكنون اعضاي بدنم را نابود نموده است و هيچ پيامبر و جانشين پيامبري نيست، مگر اينكه با شهادت از دنيا ميرود.[2] در اين روايت، علاوه بر تصريح به مسموم شدن رسول خدا(ص) و شهادت ايشان در پي مسموميت، به اصلي كلي نيز اشاره ميشود كه مرگ تمام پيامبران و اوصيا با شهادت بوده و هيچكدام، با مرگ طبيعي از دنيا نميروند! روايات ديگري نيز وجود دارد كه اين اصل كلي را تقويت مينمايد.[3] بسياري از دانشمندان شيعه، با استفاده از اين اصل كلي، نيازي به جستوجوي مورد به مورد را در ارتباط با چگونگي شهادت هر كدام از معصومان(ع) احساس نميكنند.[4] بر اين اساس، هر چند دليل متقني بر شهادت پيامبر(ص) نيز ارائه نشود، باز هم ميتوان معتقد بود كه رحلت ايشان طبيعي نبوده است!
ب. كتابهاي اهل سنت
تنها شيعيان نيستند كه معتقد به شهادت پيامبر اسلام(ص) هستند، بلكه روايات فراواني در صحاح و ديگر كتابهاي اهل سنت وجود دارد كه همين موضوع را تأييد مينمايد كه به عنوان نمونه، به دو مورد آن اشاره ميشود.
روايت اول: در معتبرترين كتاب اهل سنت، نقل شده است؛ پيامبر(ص) در بيماري منجر به رحلتشان، خطاب به همسرشان عائشه فرمودند: من همواره درد ناشي از غذاي مسمومي را كه در خيبر تناول نمودهام، در بدنم احساس ميكردم و اكنون گويا وقت آن فرا رسيده كه آن سم، مرا از پاي درآورد.[5] همين موضوع در سنن دارمي نيز بيان شده است. علاوه بر اينكه در اين كتاب، به شهادت برخي از ياران پيامبر(ص)، بر اثر تناول همان غذاي مسموم نيز اشاره شده است.[6]
روايت دوم: احمد بن حنبل در مسند خود، ماجرايي را بيان مينمايد كه طي آن، بانويي به نام ام مبشر كه فرزندش به دليل خوردن غذاي مسموم در كنار پيامبر(ص)، به شهادت رسيده بود؛ در ايام بيماري ايشان به عيادتشان آمده و اظهار داشتند كه من احتمال قوي ميدهم كه بيماري شما ناشي از همان غذاي مسمومي باشد كه فرزندم نيز به همين دليل به شهادت رسيد! پيامبر(ص) در پاسخ فرمودند كه من نيز دليلي به غير از مسموميت، براي بيماري خويش نميبينم و گويا نزديك است كه مرا از پاي در آورد.[7] مرحوم مجلسي نيز با نقل روايتي؛ تقريبا مشابه با اين روايت بيان نموده كه به همين دليل است كه مسلمانان اعتقاد دارند، علاوه بر فضيلت نبوت كه به پيامبر(ص) هديه شده، ايشان به فوز شهادت نيز نائل آمدهاند.[8]
روايت سوم: محمد بن سعد؛ از قديميترين مورخان مسلمان ماجراي مسموميت پيامبر اكرم(ص) را اينگونه نقل مينمايد:
هنگامي كه پيامبر(ص)، خيبر را فتح نموده و اوضاع به حالت عادي برگشت، زني يهودي به نام زينب كه برادر زادۀ مرحب بود كه در جنگ خيبر كشته شد، از ديگران پرسش مينمود كه پيامبر(ص) كدام بخش از گوسفند را بيشتر دوست ميدارد؟ و پاسخ شنيد كه سر دست آنرا. سپس آن زن، گوسفندي را ذبح و تكه تكه نمود و بعد از مشورت با يهوديان در مورد انواع سمها، سمي كه تمام آنان معتقد بودند، كسي از آن جان سالم به در نميبرد را، انتخاب نموده و اعضاي گوسفند و بيشتر از همه جا، سردستها را مسموم نمود. هنگامي كه آفتاب غروب نموده و پيامبر نماز مغرب را به جماعت اقامه فرموده و در حال برگشت بودند، آن زن يهودي را ديدند كه همچنان نشسته است! پيامبر(ص) دليل آنرا پرسيدند و او جواب داد كه هديهاي برايتان آوردم! پيامبر با قبول هديه، به همراه يارانش بر سر سفره نشسته و مشغول تناول غذا شدند ... بعد از مدتي، پيامبر(ص) فرمودند كه دست نگه داريد! گويا اين گوسفند مسموم است! مؤلف كتاب، سپس نتيجه ميگيرد كه شهادت پيامبر به همين دليل بوده است.[9]
بدين ترتيب، از مجموع روايات نقل شده در كتب شيعه و اهل سنت، ميتوان نظريۀ شهادت ناشي از مسموميت پيامبر(ص) را تقويت نمود كه در قريب به اتفاق اين روايات، زمان مسموميت ايشان، همزمان با جنگ خيبر و توسط زني يهودي بيان شده است.
البته برخي نقلهاي ضعيف ديگري نيز وجود دارد كه كيفيت شهادت پيامبر(ص) و عامل شهادت ايشان را به گونهاي ديگر توصيف مينمايد كه اثري از اين دسته روايات در كتب معتبر وجود نداشته و به همين دليل، نميتوان بدانها استناد نمود.
اما با اين وجود، بايد گفت موضوع شهادت پيامبر(ص)، از اصول دين و يا بديهيات آن نبوده كه ايمان و اعتقاد بدان، واجب و لازم بوده و انكار آن، موجب خروج از دين شود و به همين دليل نيز، تعداد اندكي از مسلمانان، در شهادت پيامبر ترديد نموده و رحلت ايشان را ناشي از عاملي طبيعي؛ مانند بيماري ذات الجنب (سينه پهلو) و يا تب شديد دانستهاند،[10] با اينكه خود پيامبر تأكيد نموده بود كه من به برخي از اين بيماريها هرگز مبتلا نخواهم شد![11]
اما در هر صورت؛ چه اين مرد بزرگ الاهي به شهادت رسيده باشند، و چه با مرگ طبيعي از دنيا رفته باشند، بايد بدانيم كه مقام ايشان، بسيار بالاتر و برتر از شهداي ديگر است؛ زيرا خداوند در قرآن كريم، اولاً: جايگاه پيامبران را بالاتر از شهدا بيان كرده است،[12] ثانياً: شهيدان به دليل اينكه در راه خدا و با پيروي از رسول او، جان خود را از دست دادهاند. نزد خداوند قرب و منزلت كسب ميكنند؛ بديهي است كه اگر خداوند، شهدا را به دليل پيروي از پيامبران، شايسته رحمت و ثواب بينهايت بداند، بايد خود پيامبران از مقامي بسيار والاتر و برتر برخوردار باشند. بنابراين پيامبر ما -آن مرادي كه تمام زندگي خود را وقف تلاش در راه خدا نموده تا حدي كه مريدان او چنين منزلتي در درگاه الاهي پيدا كردند- نه تنها از آن منزلت بينصيب نيست، بلكه از مقامي بسيار والاتر و برتر برخوردار است.
منابع:
[1]. كليني، محمد بن يعقوب، كافي، ج 6، ص 315، ح 3، دار الكتب الاسلامية، تهران، 1365 ش.
[2]. محمد بن حسن بن فروخ صفار، بصائر الدرجات، ج 1، ص 503، كتابخانه آيت الله مرعشي، قم، 1404 ق.
[3]. مجلسي، محمد باقر، بحار الانوار، ج 27، ص 216، ح 18 و ج 44، ص 271، روايت 4، مؤسسة الوفاء، بيروت، 1404 ق.
[4]. همان، ج 27، ص 209، ح 7.
[5]. صحيح بخاري، ج 5، ص 137، دار الفكر، بيروت، 1401 ق.
[6]. سنن دارمي، ج 1، ص 33، مطبعة الاعتدال، دمشق.
[7]. مسند احمد بن حنبل، ج 6، ص 18، دار صادر، بيروت.
[8]. بحار الانوار، ج 21، ص 7.
[9]. محمد بن سعد، الطبقات الكبري، ج 2، ص 202 – 201، دار صادر، بيروت.
[10]. ابن ابي الحديد، شرح نهج البلاغة، ج 10، ص 266، كتابخانه آيت الله مرعشي، قم، 1404 ق.
[11]. همان، ج 13، ص 31؛ كليني، محمد بن يعقوب، كافي، ج 8، ص 193، ح 229.
[12]. «وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِكَ مَعَ الَّذينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحينَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفيقاً»، نساء، 69. ر. ك: ترجمه الميزان، ج 4، ص 652؛ تفسير نمونه، ج 3، ص 460.
سرويس اقتصادي شفاف: بيكاري همچنان معضل بزرگ جوانان ايراني است و در اين ميان بسياري از شغل ها در كشور است كه با شان اجتماعي كه جوان در سر دارد همخواني ندارد و بي متقاضي مي ماند.اين در حالي است كه در 16 سال گذشته ميلياردها تومان نقدينگي براي اشتغالزايي در كشور هزينه شد؛ در دولتهاي هفتم و هشتم منابع بسياري براي خود اشتغالي اختصاص يافت در دولتهاي نهم و دهم به نام بنگاههاي زودبازده و مشاغل خانگي تسهيلات بسياري تزريق شد اما به گفته تحليلگران بازار كار و كارشناسان اقتصادي اين اقدامات نه تنها به ايجاد شغل منجر نشد بلكه با رفتن اين منابع به سمت بازارهاي دلالي و واسطه گري به تعداد بيكاران بدهكار در كشور هم افزود.
با چنين رويهاي به نظر ميرسد كه مساله بيكاري جوانان و دانش آموختگان كشور به يك معضل پيچيده تبديل شده است، معضلي كه به اعتقاد كارشناسان حوزه كار حتي چهار دولت گذشته هم از عهده مهار آن بر نيامده و اكنون همه نگاهها را به دولت يازدهم معطوف كرده است.
اين در حالي است كه وزير كار ميگويد، سال گذشته ۱۰۰ هزار نفر پيشنهاد شغلي خود را رد كرده و همچنان ترجيح دادند بيكار بمانند در حالي كه كشور به مشاغل بزرگ و كوچك نيازمند است و بايد نگاه كلاس كاري درباره شغل تغيير يابد.
هر چند مي گويند كار عار نيست و جوانان بايد در مشاغل گوناگون وارد شده تا به تدريج بتوانند به سمت كسب و كار مورد علاقه خود بروندو يك پايه اي براي پرش به سمت آينده شغلي مورد علاقه خود ايجاد كرده و از آنجا برنامه ريزي ها را انجام دهند، اما نمي توان اين نكته را ناديده گرفت كه جوان تحصيل كرده براي صرف كردن عمر خود در راه تحصيلات هدف و برنامه اي دارد و نمي توان به او هم معترض شد كه چرا به عنوان مثال با مدرك مهندسي صنايع، منشي نمي شوي؟!
از سوي ديگر بسياري از مشاغل سخت، مانند كار در معدن هم هستند كه حقوق و مزاياي درست و حسابي ندارند تا جوانان ترغيب به اشتغال شوند و دست به كار شوند و اين در حالي است كه ديده مي شود بسياري از طريق دلالي و واسطه گري و شغل هاي كاذب پولدار مي شوند.
در اين ميان رضايت شغلي نيز در زندگي انسان بسيار تاثير گذار است و نداشتن رضايت از شغل مي تواند انسان ها را دچار بيماري هاي جسمي و روحي كند.
وقتي كار عار نيست
با اين حال هستند شغل هاي شريفي كه به يك دليل واهي به اسم" بي كلاسي" مورد بي توجهي نسل جوان قرار مي گيرند.
اين روزها اما در اين بهبوهه كلاس گذاشت ها و عدم احترام به برخي مشاغل، مرد جواني در اينستاگرامش با افتخار از شغلش مي نويسد و و اهمه اي ندارد كه بگويد يك آبدارچي است.
او كه خود را كاظم عقلمند معرفي كرده، از روزمرگي هاي شغلش در اينستاگرام مي نويسد و از خود و همسرش با افتخار عكس منتشر مي كند كه به نوع خود قابل توجه است.
نمونه هايي از پست هاي اينستاگرام وي به شرح زير است:
بالاخره كار امروزم تو شركت تموم شد ولي فردا هم ميدونم كارم خيلي زياده.امروز بي نهايت خسته ام، شايد از صبح ده دقيقه هم نتونستم روي صندلي بشينم و همش مشغول كار بودم. ولي بي نهايت خوشحالم. خوشحال از اين بابت كه يك روز سخت كاري رو به خوبي و بدون اشتباه تموم كردم. روزهايي كه كارام سختتره اتمام كار لذت بيشتري داره. مثلا اگه دو تا مهمون شركت بياد پذيرايي راحته ولي روزهايي مثل امروز كه كلي مدير بلند پايه شركت مياد كار رو درست انجام دادن شرطه .
خدايا بابت شغلم ممنونم و تشكر ميكنم ازت كه ميدونم سر برج پولي دارم كه باهاش امور زندگيم رو بگذرونم و ازت خواهش ميكنم هيچ نان آور خانواده اي رو به خاطر نبود شغل شرمنده خانوادش نكن.
او در پست ديگري نوشته: بالاخره جلسات تموم شد، البته هنوز چند تا از مهمونها باقي موندن.ظهر كلي ظرف شستم،بعدش به همه همكارام و مهمونها چايي دادم،و يه چايي واسه خودم ريختم و جلوي پنجره گذاشتم تا سرد بشه، يهو مدير مالي منو صدا كرد و ازم بابت دو روز كار مفيد و موفق تشكر كرد و مبلغي رو به عنوان پاداش بهم داد.من واقعا بخاطر اينكه وظيفمه و حقوق ميگيرم كار كردم و اصلا نميدونستم قراره پاداشي بگيرم.خدا يا شكرت.خدا كنه خانومم اين پست رو نبينه وگرنه تا بدونه بهم پول دادن زنگ ميزنه و كلي سفارش ميده كه واسه خونه بخرم.
پست هاي اين جوان نشان از احترام وي براي شغلي است كه اين روزها بسياري از جوانان از آن فراري اند و حتي اگر آن را داشته باشند، درباره آن به كسي چيزي نمي گويند. اي كاش عار نبودن كار به راستي در فرهنگ كشور نهادينه مي شد.
نكته كليدي در فيس بوك كه از آن بي خبريد
در هر ماه حدود 1.2 ميليارد نفر به صورت مستمر به صفحه شخصي خود رد فيس بوك سر مي زنند و از آنجايي كه هر روز حجم گسترده اطلاعات از طرف اين افراد روي سرورهاي فيس بوك ذخيره مي شود، سياست هاي امنيتي دقيق براي آن در نظر گرفته شده است.
فيس بوك دومين سايت اينترنتي محبوب در جهان محسوب مي شود و ارزش سرمايه هاي شركت در آخرين گزارش مالي بيش از 300 ميليارد دلار محاسبه شده است. شركت فيس بوك در هر سه ماه به طور ميانگين پنج ميليارد دلار درآمد كسب مي كند و به كمك 10 هزار كارمندي كه در سراسر جهان دارد، خدمات خود را به صورت اجتماعي براي كاربران مناطق مختلف ارائه مي دهد.

همه اين موارد موجب شده تا فيس بوك به يك درياي عميق اطلاعاتي تبديل شود ولي آيا شما از همه قابليت ها و خدماتي كه در اين شبكه اجتماعي ارائه مي شود باخبريد؟
كارشناسان مركز PWMag دوازده قابليت در فيس بوك را شناسايي كرده اند كه بخش اعظم اعضاي اين شبكه اجتماعي از آن بي خبر هستند. اين 12 قابليت به قرار زير معرفي شده اند.
1- كاهش تعداد پيام هاي اطلاع رسان
اگر عضو شبكه اجتماعي فيس بوك باشيد، به خوبي مي دانيد كه هر روز انبوه پيام هاي اطلاع رساني براي شما ارسال مي شود. البته بسياري از اين پيام ها ارزش چنداني ندارد و براي مثال اگر يك دوست نه چندان نزديك روي صفحه اختصاصي خود يك مطلب كوتاه هم نوشته باشد، پيام مربوط به آن روي صفحه شما و در سرويس پست الكترونيكي ارسال مي شود. با اين وجود بد نيست بدانيد كه شما به عنوان يكي از كاربران فيس بوك مي توانيد بخشي از اين پيام ها را غيرفعال كنيد.

براي اين كار بايد به بخش تنظيمات صفحه خود برويد و روي گزينه اطلاعيه (Notifications) كليك كنيد. وقتي وارد اين بخش مي شويد، تمام قابليت هاي كنترلي براي پيام هاي دريافتي روي رايانه يا تلفن همراه در اختيار شما قرار مي گيرد.
متاسفانه فيس بوك به شما اجازه نمي دهد در بخش تنظيمات اطلاعيه هاي ارسالي در پست الكترونيكي را به صورت گزينشي غيرفعال كنيد. شما بايد روي گزينه لغو اشتراك (Unsubscribe) كليك كنيد تا همه پيام ها به صورت يكجا غيرفعال شوند.
2- غيرفعال كردن پخش خودكار ويديو
تصاويري ويديويي كه روي صفحه شخصي شما در فيس بوك منتشر مي شوند، قابليت اجراي خودكار دارند ولي ممكن است شما نخواهيد حجم اينترنت خود را صرف ديدن همه تصاوير كنيد يا با اين كار سرعت اينترنت تان را پايين بياوريد.
علاوه بر اين ممكن است از جانب اطرافيان تصاويري به اشتراك گذاشته شده باشد كه تمايلي به ديدن آنها نداشته باشيد يا باز كردن آنها در شرايط كنوني براي تان مناسب نباشد.
براي غيرفعال كردن حالت نمايشگر خودكار ويديوها بايد به بخش ويديو (Videos) در قسمت پايين بخش تنظيمات برويد. در اينجا به جاي گزينه پيش فرض (Default) بايد گزينه خاموش (Off) را انتخاب كنيد. كاربراني كه با ابزار موبايلي وارد فيس بوك مي شوند بايد وارد بخش App Settings شوند و سپس روي گزينه Video Auto-Play كليك كنند.

3- ذخيره اطلاعات و دسترسي در آينده
بخش اطلاع رساني صفحه شخصي شما در فيس بوك كه با نام News Feed هم شناخته مي شود، گزينه ويژه مخصوص نشانه گذاري را در اختيار دارد. اگر مطلبي منتشر مي شود كه تمايل داريد آن را ذخيره كنيد تا در آينده به آن دسترسي داشته باشيد، بايد بالاي آن مطلب در قسمت راست روي فلش كوچك كليك كنيد و سپس روي گزينه «ذخيره ويديو يا لينك» كليكي كنيد.
براي آنكه به همه مطالب ذخيره شده خود دسترسي داشته باشيد، روي كليد ذخيره (Saved) در سمت راست صفحه فيس بوك خود كليك كنيد.
4- تلفظ نام صحيح
در فيس بوك كاربران با مليت هاي گوناگون حضور دارند و هر يك از آنها نام خود را به صورت متفاوت مي نويسند. اين مسئله موجب مي شود همه كاربران نتوانند به راحتي نام ها را تلفظ كنند ولي فيس بوك براي اين مسئله هم يك راه حل كاربردي ارائه كرده تا به آساني بتوانيد تلفظ صحيح نام خود را به همگان اعلام كنيد.

براي اين كار بايد در پروفايل شخصي خود وارد بخش About شويد و روي گزينه جزييات درباره شما (Detail About You) كليك كنيد. سپس يك گزينه را خواهيد ديد كه در آن مي توانيد تلفظ صحيح نام تان را به صورت صوتي اعلام كنيد.
5- چه كسي صفحه شما را مسدود كرده است؟
فيس بوك هرگز به شما اعلام نمي كند كدام يك از كاربران صفحه شما را مسدود كرده اند و البته در آخرين خبرها هم گفته شده كه هرگز تصميم ندارد چنين قابليتي را ارائه دهد. با اين وجود براي آنكه متوجه شويد چه كسي صفحه شخصي شما را مسدود كرده تا به او دسترسي نداشته باشيد، به هيچ گونه ابزار اضافي يا افزونه مخصوص مرورگرهاي اينترنتي نياز نداريد. در اينجا برخي روش هاي كاربردي براي كسب اطلاع از اين مسئله ارائه شده است:
- مطالبي كه به اشتراك مي گذاريد روي صفحات مختلف نمايش داده مي شوند. اگر مطالبي كه منتشر كرديد از روي يك صفحه بازگردانده شد، به اين معني است كه صفحه شما مسدود شده است.
- چت ها يا همان گفتگوهاي اينترنتي بدون هرگونه مشكل باقي مي مانند ولي اگر به صفحه اي كه احتمال مخي دهيد شما را مسدود كرده پيام جديد بفرستيد، از سوي او دريافت نمي شود.

- زماني كه در بخش گفتگوهاي اينترنتي روي نام فرد مقابل خود كليك مي كنيد يا اينكه اطلاعيه اي قديمي را باز مي كنيد، اين پيام براي شما ظاهر مي شود: «لينكي كه به دنبال آن هستيد احتمالا منقضي شده است.» يا اينكه «اين صفحه فقط براي گروهي قابل دسترسي است كه شما جزو آن نيستيد.»
زماني كه شما صفحه اي را كه مسدود كرده ايد باز مي كنيد، به صورت خودكار شخص مقابل به فهرست دوستان شما اضافه مي شود.
6- مسدود كردن پيغام درخواست بازي هاي اينترنتي
محبوب ترين بازي در فيس بوك Candy Crush نام دارد كه تقريبا همه مشتركان شبكه اجتامعي فيس بوك نام آن را شنيده اند. كاربراني كه اين بازي را دنبال مي كنند، پيغام درخواست براي بازي مشترك با دوست خود را به او مي فرستند و اين مسئله موجب شده هر روز ده ها اطلاعيه از سوي دوستان مختلف خود دريافت كنيد كه در آن نوشته شده است بازي مشترك انجام دهيد.
در اين زمينه فيس بوك به شما كمك مي كند يك ابزار ويژه، بازي، صفحات، تبليغات و حتي دعوتنامه ها براي حضور در مراسم هاي مختلف را مسدود كنيد تا پيام هاي مربوط به آنها ارسال نشوند. در بخش تنظيمات فيس بوك گزينه اي با عنوان Block App Invites موجود است. اگر نام فردي كه هر روز پيغام مربوط به شركت در بازي Candy Crush را براي شما ارسال مي كند در آن اضافه كنيد، ديگر اين پيغام ها را دريافت نمي كنيد.

7- يافتن اطلاعات قديمي
ممكن است در گذشته مطالبي منتشر كرده باشيد كه هم اكنون به آن نياز داريد. علاوه بر اين ممكن است براي يك ياز عكس هايي كه در گذشته به اشتراك گذاشتيد زيرنويسي نوشتيد كه هم اكنون به آن نياز پيدا كرده ايد. در اين صورت بايد كليدواژه مورد نظر خود را در قسمت Activity Log وارد كنيد تا مطلب مورد نظر به راحتي شناسايي شود.
كاربراني كه از فيس بوك روي رايانه شخصي استفاده مي كنند، بايد منوي اصلي را باز كنند و در قسمت بالاي صفحه، گزينه Activity Log را انتخاب كنند. اگر در اين قسمت از بخش Activity Search در قسمت بالا و سمت چپ استفاده كنيد، به راحتي مطلب مورد نظر را پيدا خواهيد كرد. اين فرآيند در ابزار موبايلي فيس بوك هم به همين شكل دنبال مي شود.
8- چه كسي لايك ها و كامنت هاي شما را مي بيند؟
اگر دوست داريد شما مطلبي را روي فيس بوك به اشتراك بگذارد، سياست هاي امنيتي مورد نظر خود را به شما اعمال كرده تا براي مشاهده يا انتشار دوباره مطلب، آنها را دنبال كنيد.
زماني كه اين مطلب را لايك مي كنيد يا براي آن كامنت مي گذاريد، ديگر كاربراني كه اين مطلب را مشاهده مي كنند، مي تواند به صورت خودكار روي صفحات خود ببينند كه شما در آن مطلب چه اقدامي را انجام داده ايد.
در شرايط ديگر ممكن است دوست شما يك عكس را به اشتراك گذاشته و نام 20 نفر را روي آن برچسب زده باشد. در اين شرايط بهتر است گزينه Friends Of Friends را مورد استفاده قرار دهيد تا متوجه شويد چه كسي لايك يا كامنت شما را روي صفحه خود مشاهده مي كند.
اگر شما عكس را لايك كنيد يا براي آن كامنت بنويسيد، تمام 20 نفر به علاوه دوستان شان كه حتي آنها را نمي شناسيد، در جريان اين لايك و كامنت قرار مي گيرند. شما در بخش سياست هاي امنيتي فيس بوك مي توانيد اين اتفاق را غيرفعال كنيد تا كاربر ديگري در جريان قرار نگيرد.
9- كاهش حجم فيس بوك روي گوشي
ابزار موبايلي فيس بوك 96 مگابايت حجم دارد. اين ابزار مي تواند به مرور زمان صدها مگابايت از حافظه داخلي گوشي شما را به خود اختصاص دهد؛ به خصوص زماني كه با ابزار مذكور گشت و گذار مي كنيد، حجم اين داده ها افزايش مي يابد.
اين مسئله به آن دليل است كه فيس بوك به صورت خودكار تمام عكس هايي را كه مشاهده مي كنيد در يك فايل ويژه ذخيره مي كند و حتي داده هاي مربوط به صفحات اينترنتي كه در آن گشت و گذار مي كنيد هم روي فضاي داخلي گوشي هوشمند شما نگهداري مي شود تا در آينده سريع تر بتوانيد صفحه مربوطه را باز كنيد.
براي پاك كردن اين اطلاعات از روي گوشي هوشمند آيفون، بايد ابزار مربوط به فيس بوك را به صورت كامل از روي گوشي خود پاك كرده و دوباره از ابتدا آن را نصب كنيد. در گوشي هاي اندرويدي شما مي توانيد حافظه موقت (Cache) را پاك كنيد. براي اين كار بايد انگشت خودرا چند ثانيه طولاني تر روي آيكون فيس بوك نگه داريد و سپس گزينه App Info را انتخاب كنيد. در اين شرايط با فشار دادن كليد Clear Cache همه اطلاعات داخلي پاك مي شود.
10- انتخاب اخباري كه مي خواهيد ببينيد

اوايل تابستان امسال فيس بوك قابليت جديدي را با نام See First ارائه كرد كه به كاربران امكان مي داد كاربران مورد علاقه خود را انتخاب كنند و به صورت ويژه اخبار و اطلاعات آنها را در اختيار بگيرند.
اين قابليت مهم ترين ابزار كاربردي براي شما محسوب مي شود تا اخبار و اطلاعات را به صورت گزينشي مشاهده كنيد و از ميان انبوه مطالبي كه هر روز از جانب صفحات مختلف ارائه مي شود، فقط اطلاعات مورد نظر خود را دريافت كنيد. براي فعال كردن آن روي گزينه Following برويد و سپس گزينه See First را انتخاب كنيد.
11- خروج از فيس بوك روي رايانه ديگر
روي گزينه تنظيمات كليك كنيد، گزينه Security را انتخاب كنيد. در اين بخش گزينه اي با نام Where You’re Logged وجود دارد كه به كمك آن مي توانيد فقط روي يك دستگاه از حساب كاربري خود استفاده كنيد. البته براي اين كار بايد كليك End Activity را بزنيد.
12- مشاهده ابزارهايي كه از حساب كاربري فيس بوك استفاده مي كنند
بسياري از ابزارهاي كاربردي با فيس بوك در ارتباط هستند تا اطلاعات شما در اين شبكه اجتماعي را مورد استفاده قرار دهند. حتي ممكن است از ارتباط ميان اين ابزارها بي خبر باشيد. براي اطلاعات بيشتر در اين زمينه روي گزينه تنظيمات برويد. روي گزينه Apps كليك كنيد و سپس فهرست ابزارهايي را كه از اطلاعات فيس بوكي شما استفاده مي كنند مشاهده خواهيد كرد.
خبرگزاري ايسنا: هدف اين صفحه، تشويق خارجيها و ايرانيهايي كه خارج از ايران به دنيا آمدهاند، براي سفر به اين كشور است. ايرانيها دوستان خارجي خود را كه به ايران سفر كردهاند، دعوت ميكنند و از آنها ميخواهند از تجربه سفر خود بنويسند.
همچنين خود ايرانيها هم در اين صفحه از ايران ميگويند و خارجيهايي هم كه قصد سفر به ايران دارند هم سوالات خود را مطرح ميكنند و حتي دوستاني در ايران پيدا ميكنند كه هنگام سفر به اين كشور از كمك آنها بهره ببرند.
كساني كه اين صفحه را راه انداختهاند، معتقدند كه تنها ارائه اطلاعات است كه ميتواند ايرانهراسي را كاهش دهد و خارجيها را به ديدن ايران تشويق كند.
ديويد هاگمن، سوئدي است و پنج ماه را در ايران گذرانده و زبان فارسي خوانده است و ميگويد حاصل سفر پنجماههاش به ايران، چهار هزار عكس است.

او در صفحه (see you in Iran) نوشته است: «بين 22 كشوري كه به آن سفر كردهام، قطعا ايران يكي از محبوبترينهاست. حتي الان كه در تركيه زندگي ميكنم، از ديدن ايرانيها بيشتر خوشحال ميشوم تا سوئديها.
همانطور كه از نوشتههاي اين صفحه پيداست، ايران كشور خيلي زيباييست و مردمش هم خيلي مهربانند.
به علاوه، مردم ايران، حتي مذهبيها، به نسبت كشورهاي ديگر منطقه، خيلي روشنفكرتر هستند و از بعضي لحاظ حتي در مقايسه با سوئديها بافرهنگترند. بيشتر آنها يا بلدند ساز بزند، يا عكاسي ميكنند، يا مينويسند و شعر ميگويند.
يكي از نشانههاي حرفم اين است كه يكي از اولين سوالهايي كه از شما ميپرسند اين است كه كدام شاعر را بيشتر از همه دوست داري؟ خيلي چيزها در مردم هست كه نشان ميدهد فرهنگ ادبيات در بين آنها خيلي زنده است. اينها بخش كمي از دلايلي است كه چرا اينقدر دلم تنگ است وقتي در ايران نيستم.»

گرِگ لانگ اهل هوستون آمريكاست و در لينكي 10 غذاي معروف ايراني را معرفي كرده كه در سفر به ايران نبايد آنها را از دست داد. اين 10 غذا شامل كباب، خورش فسنجان، قرمهسبزي، باقالي پلو، كشك بادمجان، آش رشته، زرشك پلو، حليم و خورش قيمه است.
اتينه سيمونين هم درباره سفر به ايران نوشته: «من به تازگي از سفر فوقالعاده به ايران بازگشتهام و بايد بگويم عاشق ايران شدهام. بيشتر مردم به ديدن آدمهايي از فرهنگهاي متفاوت كنجكاو و علاقهمندند و از همه مهمتر اينكه ايرانيها خيلي مهربان گرم هستند و مهماننوازي براي آنها خيلي اهميت دارد.
ديدن ايران فقط به معني ديدن مكانها و رفتن به كوهستانهاي فوقالعاده آن نيست؛ سفر به گذشته و ديدن آدمهايي است كه ميشود با آنها درباره هرچيزي حرف زد. من واقعا ميخواهم دوباره برگردم؛ ايران خيلي چيزها براي ديدن دارد.»

فيليپ موراتو گومز اهل پراگ پايتخت جمهوري چك است و 14 بار به ايران سفر كرده و درباره سفرش به ايران نوشته: «سلام بر دوستان ايراني و هر كسي كه به فكر سفر به ايران، اين كشور فوقالعاده است.
من الان در حال سفر به ايرانم (اين چهاردهمين بار است) خوشحالم و فقط ميخواستم صفحه اينستاگرامم را به شما معرفي كنم؛ جايي كه شما ميتوانيد به عكسهاي از ايران نگاهي بيندازد و براي سفر به ايران انگيزه بگيريد.»

توصيه پاول مكگير اين است كه: «بهترين زمان براي سفر به ايران ماه مي است، زماني كه من در آنجا بودم، من انتظار داشتم تهران دودآلود باشد و نفس كشيدن در آن سخت باشد، اما بر خلاف تصورم، آسمان آبي بود و هوا تازه وگرم بود (آب لولهكشي هم تميز بود).
بهترين روش سفر به ايران زميني است، چون شما ميتوانيد تفاوت زبان را بشنويد و تغيير فرهنگي و سياسي را ببينيد. روش دوم هم روش سنتي هم غيب شدن از جايي به جايي است، از كافهاي به كافه ديگر، از رستوراني به رستوران ديگر و از يك هتل خوب به هتل بعديست.
اما چيزي كه از مكاني به مكان ديگر ثابت است، كاراكتر قدرتمند ايرانيهاست كه بيدريغ مهماننوازند و با من بسيار مهربان بودند. از خيلي جهتها، شخصيت آنها شبيه آمريكاييهاست، به جز فرهنگ باستاني كه دارند. سفر به ايران و ديدن ايرانيهايي كه ملاقات كردم ارزش زيادي براي من داشت.»

مارتين برگسما، هلندي است و تازه از سفر ايران بازگشته و معتقد است كه زيباييهاي ايران در عكس نميگنجد. او درباره سفرش به ايران نوشته: «من تازه از اولين سفرم به ايران بازگشتهام و اين سفر واقعا فوقالعاده بود. بهترين چيز درباره اين كشور اين است كه در تنها يك عكس زيبايياش را نشان نميدهد.
همه لبخند ميزنند و همه ميخواهند يك مكالمه كوتاه با شما داشته باشند. يك بار در حالي كه در يك عصر تاريك قدم ميزديم، در يك كوچه كوچك، مرد جواني مقابلم ظاهر شد، در حالي كه چيزي را به سمتم گرفت. براي يك لحظه ترس به صورت خودكار به سراغم آمد.
«چه ميشود اگر يه چاقو رو به سمتم گرفته باشد؟» اما او گلي را به سمتم گرفته بود. تمام هفته مردم با خوشحالي احوالم را ميپرسيدند، براي همين ميخواهم زود برگردم. من در حال آموزش عكاسي هستم و اين شانس بزرگي بود برايم كه تمرين كنم.»

تيفاني تانگ (Tiffany Tong) ميگويد: «من همين امروز صبح از ايران برگشتم و همين حالا هم دلم براي اين كشور فوقالعاده تنگ شده است.
همكاران آمريكاييام تعجب ميكنند كه من چطور به ايران سفر كردم. من هم از پروسه سفر به ايران چيزي نميدانستم تا همين دو ماه پيش، با وجود اينكه 10 سال است ميخواهم به ايران سفر كنم.»
تيفاني كنار اين حرفها، لينكي هم از سفر يك آمريكايي به ايران گذاشته كه اطلاعات مفيدي را از چگونگي سفر آمريكاييها به ايران به دست ميدهد.
«سلام من آگوستو هستم. من اصالتا ايتالياييام، اما الان در تهران بزرگ زندگي ميكنم. علاقه من به فرهنگ فارسي از چند سال پيش شروع شد؛ بعد از خواندن شعري از «رومي». تقريبا از دو سال پيش من شروع كردم به ياد گرفتن زبان فارسي.
چند ماه بعد از آموزش اين زبان زيبا و بعد از چند بار سفر به اين كشور فوقالعاده، سرانجام تصميم گرفتن كه به ايران نقل مكان كنم. اين عكس را هم از بالكن آپارتمانم در خيابان توانيز گرفتهام.» اينها تجربه آگوستو ميناتا است كه اسم مياني جمشيد را هم براي خودش انتخاب كرده است (Augusto Jamshid Minatta).

«من يك زن فرانسويام كه به ايران معتاد شدهام (از سال 2013 تا الان 4 سفر به ايران داشتهام). من يك كشور زيبا با فرهنگ غني، منظرههاي بينظير و حيوانات متنوع كشف كردهام. اولين سفرم به ايران بيشتر با هدف حمايت از گونههاي در حال خطر خصوصا يوزپلنگ آسيايي بود.
اين آغاز يك ماجراجويي عالي بود. بنابراين به صفحه من بپيونيد و عكسهايم را ببينيد. من در اين صفحه توصيههايي را براي اروپاييهايي كه ميخواهند به ايران سفر كنند، ارائه دادهام.» اينها را كاترين اوستيا (Catherine Ostia) نوشته و صفحهاي هم درباره طبيعت و حيات وحش ايران در فيسبوك ايجاد كرده است.

ديدير بسون هم سوئيسي است و از سفر 25 روزه به ايران بازگشته و سفرش به ايران را تجربه فوقالعادهاي ميداند. ديدير بيشتر وقتش را با كولهپشتي خود در كاشان، اصفهان، يزد، كوههاي زاگرس، شيراز، كردستان، الموت و گيلان گذرانده است. او در وبلاگش صدها عكس از ايران منتشر كرده است.


كرتي روبرت هم درباره گيج كننده بودن واحد پول ايران نوشته؛ اينكه تفاوت ريال و تومان، او را در سفر به ايران حسابي گيج كرده است. او عكسي هم از تهران و از بالاي برج ميلاد منتشر كرده است.

ژوريان تولينگ هم وقتي تازه به تهران رسيده، متني را روي صفحه «see you in Iran» نوشته و از سرعت پايين اينترنت در ايران گله كرده و گفته با اين سرعت اينترنت نميشود فايلهاي چند مگابايتي را ارسال كرد.
ادگار موسكوپ هم سال 2014 به ايران آمده نوشته عاشق ايران و مردم ايران است و يكي از بهترين تجربههايش را در سفر به ايران داشته. او لينك وبلاگش را كه درباره ايران نوشته، به اشتراك گذاشته و در آن مهمترين دليل براي سفر به ايران را وجود مردم مهربان، مهماننواز، روشنفكر و علاقهمند به خارجيها معرفي كرده است.

برنارد روسو هم در اين صفحه نوشته: «من در عاشورا روزهايي عالي در اصفهان داشتم. مردم در خيابان به آدم برنج تعارف ميكردند و به خانهشان دعوت ميكردند.»

كريستين جهمورينز هم ويدئويي را روي صفحه (see you in Iran) گذاشته كه خودش سال 2009 از خيابانهاي تهران گرفته است. او ميگويد بعد از برگشتن به كشورش، احساس دلتنگي براي وطن را درباره ايران تجربه كرده است.
اريك چوكات هم درباره سفري كه تابستان 2014 به ايران داشته، متن بلند بالايي نوشته و تاكيد كرده سفرش به ايران را نميتواند در قالب كلمه وصف كند: «من و دوستم سال 2014 به ايران آمديم و در حال فكر كردن و جمعآوري اطلاعات درباره ايران بوديم كه سر از تهران درآورديم كه در گرمترين زمان و با بيبرنامگي ممكن بود، اما كمي بعد فهميديم اين بهترين راه براي تجربه كردن ايران است.
چيزي كه بيش از همه ايران را براي ما خاص كرده، مردم آن است كه با آدمهاي غريبه غرب خيلي فرق دارند.
ما دوستان زيادي در تهران پيدا كرديم كه شهر را به ما نشان دادند. ما شيراز، يزد و پرسپوليس را هم ديديم. هركدام از اين شهرها فرهنگ و ويژگيهاي خودشان را دارند كه نياز به كتابي مجزا براي شناساندنشان هست.
شايد ديدن فيلمهاي مثل «طعم گيلاس»، «جدايي» و «درباره الي» بتواند به شما براي فهم ايران كمك كند.
اليسا پورسمن هم در اين صفحه نوشته از اينكه قرار است به زودي همراه دوستش به ايران بيايد و سه هفته در ايران بماند، حسابي هيجانزده است و از بقيه خواسته كه به او توصيههايي درباره سفر به ايران داشته باشند و بگويند چطور ميتواند شبي را در كوير بگذراند.

برناردو نيتاشانتا هم عكسهايي را كه از بناهاي تاريخي شيراز گرفته به اشتراك گذاشته است.

امليانو ديسي هم عكسي از جاده چالوس منتشر كرده و نوشته اين جاده، تهران را به درياي خزر متصل ميكند.

اين يادداشت را هم آنات ماليس به زبان فارسي بر روي صفحه نوشته است: «پسر(ي) ايتالياي هستم، دو تا تابستان پيش به ايران سفر كردم و فوقالعاده بود. مخصوصا براي فرهنگ و مردم ايروني. دوستان ايروني دارم و با آنها سي (سعي) ميكنم چيزي جديد در مورد اين فرهنگ و زبونش ياد بگيرم. ببخشيد براي پرسيم(پارسي). بدرود.»
سني يانار هم دختري تركيهاي است كه عكسهايي از سفرش به ايران منتشر كرده و نوشته عاشق تهران است.

ريچارد آتلس هم عكسي از بازار كرمانشاه منتشر كرده است و پير لوسكو هم به زبان فارسي در اين صفحه نوشته: «ميخواهم بروم ايران پارتي كنم»! او فيلمي هم از خودش منتشر كرده كه در ماشين همراه دوستش آواز بندري ميخواند.
اين نوشتهها بخش كوچكي از هزاران يادداشتي است كه بر صفحه see you in Iran نوشته شده و نشان ميدهد كه كشور ما چه ظرفيتها و جاذبههاي متنوعي دارد و چقدر بستر براي شكوفايي توريسم ايران فراهم است.
1. همه ي آنها بد و زيان آور نيستند.
تنها يك درصد از گونه هاي روي زمين آفات هستند.

2. نهايتا يك هفته مي توانند بدون آب دوام بياورند.
اگرچه آنها مدت زيادي بدون غذا مي توانند زندگي كنند.

3. هرچه مي خواهيد بگوييد ولي در غذاي شما سوسك هست.
پاها و شاخك هاي سوسك در هر قطعه شكلات، پنير، كره بادام زميني و پاپ كورن وجود دارد. اما نگران نباشيد، اين حقيقت حال به هم زن هست ولي خطرناك نيست! ( البته اگر به سوسك حساسيت نداشته باشيد)

4. يك سوسك يك هفته مي تواند بدون سر زنده بماند.
زندگي آن به دهان يا بيني بستگي ندارد، چرا كه مي تواند از سوراخ هاي ريز ديگر قسمت هاي بدنش تنفس كند.

5. سوسك ها در دوره ي ژوراسيك بر روي زمين وجود داشتند.
بدون شوخي سوسك ها بيش از 200 ميليون سال سن دارند!

6. سوسك ها هر روز را بدون هيچ گونه خاطره از ديروزشان شروع مي كنند.
اين حقيقت به عنوان نتيجه ي آزمايش وانيل و نعنا به دست آمد. در اين آزمايش به سوسك ها با موفقيت آموزش داده شد كه نعنا را به وانيل ترجيح دهند، اما روز بعد آنها دوباره به سمت وانيل رفتند.

7. وقتي لمسشان مي كنيد، خوششان مي آيد.
سوسك ها thigmotropic هستند. آنها دوست دارند خود را در جاهاي تنگ فشار دهند، چرا كه اين كار احساس خوبي به آنها مي دهد.

8. باكتري هاي درون بدنشان ويتامين مورد نيازشان را تامين مي كنند.
نوعي باكتري به نام Bacteroid در سلول هاي خاصي در بدن سوسك ها وجود دارد كه نسل به نسل منتقل مي شود. اين Bacteroid ها ويتامين و آمينو اسيدهاي لازم براي ادامه حيات سوسك ها را تامين مي كنند.

9. سوسك ها براي افرادي كه آسم يا آلرژي دارند، بد هستند.
آنها پروتئين توليد مي كنند و باكتري هايي كه باعث انتقال بيماري هاست با خود حمل مي كنند.

10. سوسك ها منبع الهام دانش آموزاني از بركلي (Brekeley) شدند تا روباتي به نام دش (Dash) بسازند.
اين ربات ممكن است مستقيم از ارتفاع 28 متري به زمين بيافتد و با سرعت 10 كيلومتر در ساعت راه برود. يك نفر مي تواند از يك تلفن همراه اين ربات را هدايت كند.

11. يك سوسك ماده مي تواند در يك مرتبه 400 سوسك به دنيا بياورد.
سوسك ها تنها يك مرتبه جفت گيري مي كنند، اسپرم در بدن سوسك ماده ذخيره شده تا در طول سال در صورت نياز استفاده شود.

12. پرورش سوسك در چين در حال طرفدار پيدا كردن است.
آنها خشك مي شوند تا به عنوان منبع پروتئين در دارو و لوازم آرايشي استفاده شوند.

13. سوسكي به نام Periplaneta Japonica فاجعه ي خانگي شهروندان نيويورك است.
نيويوركي ها توانستند گونه ي قبلي را با سرما از بين ببرند ولي اين يكي در برابر سرما مقاوم است.

14. سوسك ها سريع هستند.
با استفاده از شش پاي خود سوسك ها مي توانند 80 سانتي متر بر ثانيه حركت كنند.

15. سوسك هاي مناطق گرمسيري بسيار بزرگ هستند.
يكي از گونه ها در استراليا 33.5 گرم وزن دارد. سوسك هاي اشپزخانه ي شما در برابر اين سوسك ها با نمك به نظر مي رسند.

16. مثل سگ هاي پاولوف (dogs of Pavlov) سوسك ها هم شرطي مي شوند.
قبل از گرفتن يك جايزه ي شيرين، بوي نعنا و وانيل به مشام سوسك ها رسيد. در نهايت هر وقت بوي نعنا يا وانيل مي آمد دهان سوسك ها آب مي افتاد!

17. سوسك هاي بزرگتر لزوما خطرناك تر نيستند.
سوسك هاي ريز مي توانند آفات خطرناكي باشند در حالي بزرگتر ها بي خطرند.

18. سوسكي كه در تاريكي مي درخشيد!
اين سوسك Luchihormetica Luckae نام دارد و در سال 1939 در اكوادر كشف شد، اين گونه اكنون منقرض شده چرا كه محل زندگي اش توسط يك اتشفشان نابود شد.

19. تميز كردن، سوسك ها را دور نمي كند.
سوسك ها به آب و غذا جذب مي شوند و نه گرد و خاك.

20. سوسك ها همه چيز مي خورند.
آنها حتي از خوردن پوست حيوانات مرده، آشغال و يا مدفوع صرف نظر نمي كنند. غذاي شما هم البته برايشان مناسب است.
افزايش شيوع آنفولانزادر جامعه، ترس از ابتلاء به انواع خطرناك آن مثل آنفولانزاي پرندگان و يا نوع خوكي آن، گرفتاري هاي ناشي از ابتلا به سرماخوردگي و آنفولانزا مثل تب، سرفه، ناخوشي، گرفتگي و آب ريزش بيني، گاهي سبب مي شود نتوانيم از اين دو فصل زيبا لذت ببريم.
هر سال تعداد قابلتوجهي از افراد حتي در كشورهاي پيشرفته جان خود را در اثر آنفولانزا از دست ميدهند. جالب است بدانيد اين عفونت را نميتوان به سادگي رفع كرد.
اما در مورد اين بيماري باورهاي اشتباهي در ميان مردم شكل گرفته كه گاهي از خود بيماري نيز مشكل ساز تر خواهد بود.در اين مطلب به برخي از اين باور هاي غلط در مورد بيماري آنفولانزا و واكسن آن اشاره خواهيم كرد.با گجت نيوز همراه باشيد.

باور اشتباه: آنفولانزا يك عفونت ويروسي خفيف است كه خطرناك محسوب نميشود.
واقعيت اين است كه اگرچه آنفولانزا خطرناكترين بيماري جهان محسوب نميشود؛ اما مطمئناً بيماري سادهاي نيست. از آنجا كه هر سال ۲۵۰ الي ۵۰۰ هزار نفر فرد بالغ در سراسر جهان در اثر اين بيماري جان خود را از دست ميدهند، اهميت و جديت اين بيماري مشخص است.
آنفولانزاي فصلي براي افراد مسن و كودكان و افرادي كه سيستم ايمني ضعيفي دارند، خطر بيشتري دارد. اين در حالي است كه آنفولانزاي فراگير H1N1 بيشتر براي جوانان خطرناك است.
بدن هيچكس در مقابل آنفولانزا مصون نيست
باور اشتباه: بيشتر افراد فكر ميكنند از آنجا كه تاكنون دچار آنفولانزا نشدهاند، به طور طبيعي نسبت به اين عفونت مصون هستند.
واقعيت اين است كه گونههاي مختلف ويروس آنفولانزا هر سال تغيير مييابند يا جهش ميكنند. در نتيجه نميتوان گفت مصونيت گذشته شما باعث ميشود در برابر انواع جديد اين ويروس در آينده در امان باشيد.باورهاي اشتباه زيادي در مورد واكسن آنفولانزا وجود دارد؛ واكسني كه بهترين حافظت ممكن در مقابل آنفولانزا محسوب ميشود.
واكسن منجر به بروز آنفولانزا نميشود
باور اشتباه: يكي از باورهاي اشتباه رايج كه نه علمي و نه مورد تأييد است، اين است كه خود واكسن منجر به بروز آنفولانزا ميشود. اين باور اشتباه از روزنامههاي كمارزش و نوشتارهاي بيمسئوليت نشئت ميگيرد كه باعث ايجاد وحشت شده و جامعه را تهديد ميكنند.
واقعيت اين است كه اگرچه در مواردي واكسن منجر به بروز عفونت ميشود؛ اما اين موضوع تنها در مورد واكسنهاي زنده صادق است. واكسن آنفولانزا تنها حاوي نمونههاي مرده اين ويروس است كه نميتواند باعث بروز عفونت شود.
واكسن آنفولانزا عوارض جانبي شديد ندارد
باور اشتباه: يك باور اشتباه ديگر اين است كه واكسن عوارض جانبي شديدي دارد.
واكسن آنفولانزا در واقع بسيار ايمن است و در بيشتر افراد هيچ عكسالعملي جز تورم و سرخي در محل تزريق سرنگ ايجاد نميكند.
افرادي كه براي اولين بار واكسن آنفولانزا ميزنند، ممكن است دچار درد ماهيچهها و خستگي شوند. اگرچه اين علائم ممكن است با آنفولانزا اشتباه گرفته شوند، اما شك نكنيد كه علائم آنفولانزا مدت بيشتري دوام ميآورند و بسيار شديدتر هستند.

موفقيت واكسن آنفولانزا بالاست
باور اشتباه: اگر واكسن هم بزنيد، دچار آنفولانزا ميشويد.
اگرچه تأثير واكسن آنفولانزا ۱۰۰ درصد نيست؛ اما درصد موفقيت بالايي دارد. اين واكسن بيشتر براي افراد زير ۶۵ سال كه زندگي سالمي دارند، مؤثر است. در نتيجه تأثير واكسن عمدتاً به سن و سلامت شخص و گونه ويروس موجود در واكسن بستگي دارد.
واكسن آنفولانزا سيستم ايمني بدن را تضعيف نمي كند
باور اشتباه: واكسن آنفولانزا باعث تضعيف سيستم ايمني ميشود.
كاملاً برعكس. واكس آنفولانزا در واقع سيستم ايمني شما را در مقابل ويروس آنفولانزا تقويت ميكند و بهبود ميبخشد.
واكسن آنفولانزا نه سرماخوردگي !
باور اشتباه: واكسن آنفولانزا شما را نسبت به تمام سرماخوردگيها مقاوم ميكند.
سرماخوردگي و سرفه يا ناراحتي معده و اسهالي كه توسط باكتري يا ويروس ايجاد شده، ربطي به آنفولانزا ندارد و واكسن نميتواند شما را در مقابل آنها محافظت كند.
از جمله موضوعات ديگري كه در مورد واكس آنفولانزا مطرح ميشوند و بايستي آنها را جدي بگيريد، كاربرد واكسن در زنان باردار و افرادي است كه دچار حساسيت خاصي هستند.
به هر حال بايستي اين موضوع را با پزشك خود در ميان بگذاريد و از او بپرسيد تزريق واكسن آنفولانزا براي شما مشكلي ايجاد ميكند يا خير.

1- استرس

تحقيقات بيشماري تا به حال نشان داده اند كه استرس مي تواند تاثيرات منفي روي سيستم ايمني بدن داشته باشد. استرس از منابع مختلفي نشات مي گيرد مثلا خانواده يا فشار كاري.
اما موردي كه بيشترين آسيب را به ايمني بدن مي رساند استرس حاصل از تنهايي يا محدوديت حمايت سيستم اجتماعي است. براي جلوگيري از آسيب چنين استرسي برنامه ريزي كنيد و زماني را با دوستان خود سپري كنيد، و يا سعي كنيد عضو يك هيئت اجتماعي يا تيم ورزشي شويد.
استرس مزمن و حتي استرس غير باليني، نيز مي توانند واكنش سلول هاي T را ضعيف كنند، كه نشان مي دهد بدن چگونه به طور موثر به ويروس ها و باكتري ها واكنش نشان مي دهد. اگر بيشتر مواقع حس مي كنيد بي حال و پايين هستيد شايد فصل سرما بهترين زمان باشد كه بالاخره به دنبال درمان اين حال گرفته برويد.
2- تنوع غذايي نداريد

فراي ويتامين C و D، بدن هر روز ميزبان مواد مغذي ست تا با كمك آنها عملكرد سيستم ايمني بدن را به بالا ترين حد خود برساند. همينطور كه روزها سردتر و تاريك تر مي شود، ما نيز بيشتر به سمت غذاهاي راحت متمايل مي شويم.
اين غذاها معمولا مانند سالاد و سبزيجاتي كه بهار و تابستان استفاده مي كرديد سرشار از مواد مغذي نيستند. براي مثال ويتامين A، به سلول هاي سفيد بدن كمك مي كند بهتر با عفونت مبارزه كنند.
اگر سرما باعث شده ميان وعده هاي سرد مانند هويج كمتر دلپذير شوند، از سبزيجات پخته شده اي كه برگ سبز تيره دارند و يا سيب زميني شيريني براي تامين ويتامين A مورد نياز بدنتان استفاده كنيد.
ويتامين E براي مبارزه با عفونت هاي تنفسي بسيار عالي است، و مي توانيد آن را در دانه ها و آجيل ها پيدا كنيد، گردو و دانه هاي كدو را به سادگي مي توانيد در سالاد، سبزيجات پخته و حتي به صورت ميان وعده استفاده كنيد.
3- ماندن داخل خانه، اداره و ...

براي بسياري از ما رفتن از خانه يا آپارتمان به پاركينگ و سپس پاركينگ اداره و داخل اداره بدون اينكه لحظه اي بيرون باشيم بسيار راحت است. زمستان ها به راحتي مي توان هواي سرد را بهانه كرد و به جاي اينكه پياده به محل كار برويم با ماشين اين كار را انجام دهيم.
متاسفانه با اين كار يكي از مهمترين منابع ويتامين D را از دست مي دهيد: نور طبيعي خورشيد. تنها 10 دقيقه زير نور خورشيد مي تواند توليد ويتامين D را تقويت كند. اين ويتامين توانايي بدن براي مبارزه با سرما خوردگي و آنفولانزا را افزايش مي دهد.
توصيه مي شود روزانه 2000 تا 5000 IU ويتامين D دريافت كنيد تا به قدرت استخوان ها و بهبود سيستم ايمني بدن كمك شود. كمبود ويتامين D مي تواند باعث مشكل روماتولوژيك نيز شود، از جمله كم كاري تيروئيد و بيماري سلياك. همه اينها باعث مي شود زير نور آفتاب بودنتان را افزايش دهيد.
4- در كاسه چيپس غوطه ور هستيد

چيپس يكي از تنقلات پرطرفدار است، در يك دورهمي و يا تماشاي مسابقه اي از تلوزيون به سادگي مي توانيد يك كاسه كامل را استفاده كنيد. چيپس و به طور كلي تنقلات از آنجا كه هيچگونه ماده مغذي در خود ندارند هيچ كمكي به بدنتان نمي كنند، البته آنچنان هم بيكار نيستند به كاهش سرعت بهبودتان خوب كمك مي كنند!
5- جدا كردن خود

وقتي بيرون هوا سرد است، در لاك خود فرو رفتن و ايزوله شدن هم ساده مي شود. شايد هم مي خواهيد براي دوري از ميكروب ها با انسان ها كمتر در ارتباط باشيد!.
در واقع جدا كردن خود از ديگران براي در امان ماندن از سرماخوردگي و آنفولانزا تاثيري معكوس دارد. ايزوله كردن در اصل به معناي جلوگيري از الگوهاي نامنظم غذايي و عادات ناسالم است. حتي اگر زياد هم احساس خوبي نداريد گاهي از لاك خود بيرون بياييد، چون گاهي قسمتي از جمع بودن خوب است.
6- توجهي به چيزي كه لمس مي كنيد نداريد

به مطب يك پزشك رفته ايد، وقتي در اتاق انتظار هستيد مواظب تك تك سرفه ها و عطسه هاي اطرافتان هستيد، بعد از ملاقات نيز به دستشويي مي رويد خوب دستهايتان را مي شوييد و خشك مي كنيد، متاسفانه وقتي به اداره بازمي گرديد، دستتان را به همه جا مي زنيد، شايد اينها را بدون ميكروب مي دانيد! هر سطحي كه مرتب توسط افراد مختلف لمس شود مي تواند حاوي انواع ويروس هاي سرماخوردگي و آنفولانزا باشد.
شستن دست ها بعد از لمس هر چيز عمومي مي تواند يك نوع وسواس به نظر برسد به همين دليل توصيه مي كنيم حداقل سركار و جاهايي كه چنين شرايطي داريد صورت خود را با دست لمس نكنيد.
لمس چشم، لبها و بيني مي تواند باعث شود ويروس ها و باكتري ها بتوانند راه به درون سيستم بدنتان پيدا كنند.
7- خواب ناكافي

براي پاسخ ايمني مطلوب بدن بايد هر شب 7 تا 9 ساعت بخوابيم. اما بيشتر مردم متاسفانه اين كار را نمي كنند. اين كار باعث كاهش سطح انرژي و قدرت سلول ها براي تجديد مي شود.
همچنين مستعد به بيمار شدن مي شويد. كليد حل اين مشكل كار روي بهداشت عادت خواب است. روتين خوابتان را تبديل به يك اولويت كنيد، زمان به خواب رفتن و بيدار شدن را دقيق مشخص كنيد تا بتوانيد از مزاياي خواب بهره كامل را ببريد.
8- وسائل باشگاه را تميز نمي كنيد

با اينكه هدف از به باشگاه رفتن حفظ سلامت است، اما گاهي هم مي تواند باعث مريضي شود. شايد در باشگاهي كه ورزش مي كنيد تا به حال علامت هايي ديده باشيد كه از مردم مي خواهند بعد از استفاده از وسائل آنها را تميز كنند، اما چند نفر واقعا به اين درخواست عمل مي كنند؟ بيشتر افرادي كه از وزنه ها و يا ماشين هاي ورزشي استفاده مي كنند تنها چيزي كه پاك مي كنند عرقشان است! ويروس سرماخوردگي مي تواند 2 تا 8 ساعت بر روي سطوح دوام بياورد.
يك توصيه ديگر: قبل از استفاده ي وسائل آنها را با حوله خود تميز نكنيد، چون پس از آن ممكن است صورت خود را لمس كنيد و يا بخواهيد چيزي مثل گوشي همراهتان را نگه داريد.
از يك حوله جدا و مقداري ضد عفوني كننده حاوي الكل براي تميز كردن وسيله اي كه قصد استفاده از آن را داريد كمك بگيريد، و اگر مي خواهيد شهروندي نمونه باشيد بعد از اينكه كارتان تمام شد وسيله را براي نفر بعد تميز كنيد.