خبرگزاري ايسنا: هدف اين صفحه، تشويق خارجيها و ايرانيهايي كه خارج از ايران به دنيا آمدهاند، براي سفر به اين كشور است. ايرانيها دوستان خارجي خود را كه به ايران سفر كردهاند، دعوت ميكنند و از آنها ميخواهند از تجربه سفر خود بنويسند.
همچنين خود ايرانيها هم در اين صفحه از ايران ميگويند و خارجيهايي هم كه قصد سفر به ايران دارند هم سوالات خود را مطرح ميكنند و حتي دوستاني در ايران پيدا ميكنند كه هنگام سفر به اين كشور از كمك آنها بهره ببرند.
كساني كه اين صفحه را راه انداختهاند، معتقدند كه تنها ارائه اطلاعات است كه ميتواند ايرانهراسي را كاهش دهد و خارجيها را به ديدن ايران تشويق كند.
ديويد هاگمن، سوئدي است و پنج ماه را در ايران گذرانده و زبان فارسي خوانده است و ميگويد حاصل سفر پنجماههاش به ايران، چهار هزار عكس است.

او در صفحه (see you in Iran) نوشته است: «بين 22 كشوري كه به آن سفر كردهام، قطعا ايران يكي از محبوبترينهاست. حتي الان كه در تركيه زندگي ميكنم، از ديدن ايرانيها بيشتر خوشحال ميشوم تا سوئديها.
همانطور كه از نوشتههاي اين صفحه پيداست، ايران كشور خيلي زيباييست و مردمش هم خيلي مهربانند.
به علاوه، مردم ايران، حتي مذهبيها، به نسبت كشورهاي ديگر منطقه، خيلي روشنفكرتر هستند و از بعضي لحاظ حتي در مقايسه با سوئديها بافرهنگترند. بيشتر آنها يا بلدند ساز بزند، يا عكاسي ميكنند، يا مينويسند و شعر ميگويند.
يكي از نشانههاي حرفم اين است كه يكي از اولين سوالهايي كه از شما ميپرسند اين است كه كدام شاعر را بيشتر از همه دوست داري؟ خيلي چيزها در مردم هست كه نشان ميدهد فرهنگ ادبيات در بين آنها خيلي زنده است. اينها بخش كمي از دلايلي است كه چرا اينقدر دلم تنگ است وقتي در ايران نيستم.»

گرِگ لانگ اهل هوستون آمريكاست و در لينكي 10 غذاي معروف ايراني را معرفي كرده كه در سفر به ايران نبايد آنها را از دست داد. اين 10 غذا شامل كباب، خورش فسنجان، قرمهسبزي، باقالي پلو، كشك بادمجان، آش رشته، زرشك پلو، حليم و خورش قيمه است.
اتينه سيمونين هم درباره سفر به ايران نوشته: «من به تازگي از سفر فوقالعاده به ايران بازگشتهام و بايد بگويم عاشق ايران شدهام. بيشتر مردم به ديدن آدمهايي از فرهنگهاي متفاوت كنجكاو و علاقهمندند و از همه مهمتر اينكه ايرانيها خيلي مهربان گرم هستند و مهماننوازي براي آنها خيلي اهميت دارد.
ديدن ايران فقط به معني ديدن مكانها و رفتن به كوهستانهاي فوقالعاده آن نيست؛ سفر به گذشته و ديدن آدمهايي است كه ميشود با آنها درباره هرچيزي حرف زد. من واقعا ميخواهم دوباره برگردم؛ ايران خيلي چيزها براي ديدن دارد.»

فيليپ موراتو گومز اهل پراگ پايتخت جمهوري چك است و 14 بار به ايران سفر كرده و درباره سفرش به ايران نوشته: «سلام بر دوستان ايراني و هر كسي كه به فكر سفر به ايران، اين كشور فوقالعاده است.
من الان در حال سفر به ايرانم (اين چهاردهمين بار است) خوشحالم و فقط ميخواستم صفحه اينستاگرامم را به شما معرفي كنم؛ جايي كه شما ميتوانيد به عكسهاي از ايران نگاهي بيندازد و براي سفر به ايران انگيزه بگيريد.»

توصيه پاول مكگير اين است كه: «بهترين زمان براي سفر به ايران ماه مي است، زماني كه من در آنجا بودم، من انتظار داشتم تهران دودآلود باشد و نفس كشيدن در آن سخت باشد، اما بر خلاف تصورم، آسمان آبي بود و هوا تازه وگرم بود (آب لولهكشي هم تميز بود).
بهترين روش سفر به ايران زميني است، چون شما ميتوانيد تفاوت زبان را بشنويد و تغيير فرهنگي و سياسي را ببينيد. روش دوم هم روش سنتي هم غيب شدن از جايي به جايي است، از كافهاي به كافه ديگر، از رستوراني به رستوران ديگر و از يك هتل خوب به هتل بعديست.
اما چيزي كه از مكاني به مكان ديگر ثابت است، كاراكتر قدرتمند ايرانيهاست كه بيدريغ مهماننوازند و با من بسيار مهربان بودند. از خيلي جهتها، شخصيت آنها شبيه آمريكاييهاست، به جز فرهنگ باستاني كه دارند. سفر به ايران و ديدن ايرانيهايي كه ملاقات كردم ارزش زيادي براي من داشت.»

مارتين برگسما، هلندي است و تازه از سفر ايران بازگشته و معتقد است كه زيباييهاي ايران در عكس نميگنجد. او درباره سفرش به ايران نوشته: «من تازه از اولين سفرم به ايران بازگشتهام و اين سفر واقعا فوقالعاده بود. بهترين چيز درباره اين كشور اين است كه در تنها يك عكس زيبايياش را نشان نميدهد.
همه لبخند ميزنند و همه ميخواهند يك مكالمه كوتاه با شما داشته باشند. يك بار در حالي كه در يك عصر تاريك قدم ميزديم، در يك كوچه كوچك، مرد جواني مقابلم ظاهر شد، در حالي كه چيزي را به سمتم گرفت. براي يك لحظه ترس به صورت خودكار به سراغم آمد.
«چه ميشود اگر يه چاقو رو به سمتم گرفته باشد؟» اما او گلي را به سمتم گرفته بود. تمام هفته مردم با خوشحالي احوالم را ميپرسيدند، براي همين ميخواهم زود برگردم. من در حال آموزش عكاسي هستم و اين شانس بزرگي بود برايم كه تمرين كنم.»

تيفاني تانگ (Tiffany Tong) ميگويد: «من همين امروز صبح از ايران برگشتم و همين حالا هم دلم براي اين كشور فوقالعاده تنگ شده است.
همكاران آمريكاييام تعجب ميكنند كه من چطور به ايران سفر كردم. من هم از پروسه سفر به ايران چيزي نميدانستم تا همين دو ماه پيش، با وجود اينكه 10 سال است ميخواهم به ايران سفر كنم.»
تيفاني كنار اين حرفها، لينكي هم از سفر يك آمريكايي به ايران گذاشته كه اطلاعات مفيدي را از چگونگي سفر آمريكاييها به ايران به دست ميدهد.
«سلام من آگوستو هستم. من اصالتا ايتالياييام، اما الان در تهران بزرگ زندگي ميكنم. علاقه من به فرهنگ فارسي از چند سال پيش شروع شد؛ بعد از خواندن شعري از «رومي». تقريبا از دو سال پيش من شروع كردم به ياد گرفتن زبان فارسي.
چند ماه بعد از آموزش اين زبان زيبا و بعد از چند بار سفر به اين كشور فوقالعاده، سرانجام تصميم گرفتن كه به ايران نقل مكان كنم. اين عكس را هم از بالكن آپارتمانم در خيابان توانيز گرفتهام.» اينها تجربه آگوستو ميناتا است كه اسم مياني جمشيد را هم براي خودش انتخاب كرده است (Augusto Jamshid Minatta).

«من يك زن فرانسويام كه به ايران معتاد شدهام (از سال 2013 تا الان 4 سفر به ايران داشتهام). من يك كشور زيبا با فرهنگ غني، منظرههاي بينظير و حيوانات متنوع كشف كردهام. اولين سفرم به ايران بيشتر با هدف حمايت از گونههاي در حال خطر خصوصا يوزپلنگ آسيايي بود.
اين آغاز يك ماجراجويي عالي بود. بنابراين به صفحه من بپيونيد و عكسهايم را ببينيد. من در اين صفحه توصيههايي را براي اروپاييهايي كه ميخواهند به ايران سفر كنند، ارائه دادهام.» اينها را كاترين اوستيا (Catherine Ostia) نوشته و صفحهاي هم درباره طبيعت و حيات وحش ايران در فيسبوك ايجاد كرده است.

ديدير بسون هم سوئيسي است و از سفر 25 روزه به ايران بازگشته و سفرش به ايران را تجربه فوقالعادهاي ميداند. ديدير بيشتر وقتش را با كولهپشتي خود در كاشان، اصفهان، يزد، كوههاي زاگرس، شيراز، كردستان، الموت و گيلان گذرانده است. او در وبلاگش صدها عكس از ايران منتشر كرده است.


كرتي روبرت هم درباره گيج كننده بودن واحد پول ايران نوشته؛ اينكه تفاوت ريال و تومان، او را در سفر به ايران حسابي گيج كرده است. او عكسي هم از تهران و از بالاي برج ميلاد منتشر كرده است.

ژوريان تولينگ هم وقتي تازه به تهران رسيده، متني را روي صفحه «see you in Iran» نوشته و از سرعت پايين اينترنت در ايران گله كرده و گفته با اين سرعت اينترنت نميشود فايلهاي چند مگابايتي را ارسال كرد.
ادگار موسكوپ هم سال 2014 به ايران آمده نوشته عاشق ايران و مردم ايران است و يكي از بهترين تجربههايش را در سفر به ايران داشته. او لينك وبلاگش را كه درباره ايران نوشته، به اشتراك گذاشته و در آن مهمترين دليل براي سفر به ايران را وجود مردم مهربان، مهماننواز، روشنفكر و علاقهمند به خارجيها معرفي كرده است.

برنارد روسو هم در اين صفحه نوشته: «من در عاشورا روزهايي عالي در اصفهان داشتم. مردم در خيابان به آدم برنج تعارف ميكردند و به خانهشان دعوت ميكردند.»

كريستين جهمورينز هم ويدئويي را روي صفحه (see you in Iran) گذاشته كه خودش سال 2009 از خيابانهاي تهران گرفته است. او ميگويد بعد از برگشتن به كشورش، احساس دلتنگي براي وطن را درباره ايران تجربه كرده است.
اريك چوكات هم درباره سفري كه تابستان 2014 به ايران داشته، متن بلند بالايي نوشته و تاكيد كرده سفرش به ايران را نميتواند در قالب كلمه وصف كند: «من و دوستم سال 2014 به ايران آمديم و در حال فكر كردن و جمعآوري اطلاعات درباره ايران بوديم كه سر از تهران درآورديم كه در گرمترين زمان و با بيبرنامگي ممكن بود، اما كمي بعد فهميديم اين بهترين راه براي تجربه كردن ايران است.
چيزي كه بيش از همه ايران را براي ما خاص كرده، مردم آن است كه با آدمهاي غريبه غرب خيلي فرق دارند.
ما دوستان زيادي در تهران پيدا كرديم كه شهر را به ما نشان دادند. ما شيراز، يزد و پرسپوليس را هم ديديم. هركدام از اين شهرها فرهنگ و ويژگيهاي خودشان را دارند كه نياز به كتابي مجزا براي شناساندنشان هست.
شايد ديدن فيلمهاي مثل «طعم گيلاس»، «جدايي» و «درباره الي» بتواند به شما براي فهم ايران كمك كند.
اليسا پورسمن هم در اين صفحه نوشته از اينكه قرار است به زودي همراه دوستش به ايران بيايد و سه هفته در ايران بماند، حسابي هيجانزده است و از بقيه خواسته كه به او توصيههايي درباره سفر به ايران داشته باشند و بگويند چطور ميتواند شبي را در كوير بگذراند.

برناردو نيتاشانتا هم عكسهايي را كه از بناهاي تاريخي شيراز گرفته به اشتراك گذاشته است.

امليانو ديسي هم عكسي از جاده چالوس منتشر كرده و نوشته اين جاده، تهران را به درياي خزر متصل ميكند.

اين يادداشت را هم آنات ماليس به زبان فارسي بر روي صفحه نوشته است: «پسر(ي) ايتالياي هستم، دو تا تابستان پيش به ايران سفر كردم و فوقالعاده بود. مخصوصا براي فرهنگ و مردم ايروني. دوستان ايروني دارم و با آنها سي (سعي) ميكنم چيزي جديد در مورد اين فرهنگ و زبونش ياد بگيرم. ببخشيد براي پرسيم(پارسي). بدرود.»
سني يانار هم دختري تركيهاي است كه عكسهايي از سفرش به ايران منتشر كرده و نوشته عاشق تهران است.

ريچارد آتلس هم عكسي از بازار كرمانشاه منتشر كرده است و پير لوسكو هم به زبان فارسي در اين صفحه نوشته: «ميخواهم بروم ايران پارتي كنم»! او فيلمي هم از خودش منتشر كرده كه در ماشين همراه دوستش آواز بندري ميخواند.
اين نوشتهها بخش كوچكي از هزاران يادداشتي است كه بر صفحه see you in Iran نوشته شده و نشان ميدهد كه كشور ما چه ظرفيتها و جاذبههاي متنوعي دارد و چقدر بستر براي شكوفايي توريسم ايران فراهم است.