قدرتنمايي دولتهاي مختلف، جنگ رسانهاي و برداشتهاي اشتباه و ناشيانه از موتورهاي جستجوي ملي ما را برآن داشت تا در اين زمينه مطلبي بنويسيم.
با افتتاح فاز تجاريسازي موتور جستجوگر پارسي جو در روز شنبه، ۹ آبانماه بهدست وزير ارتباطات، دوباره شاهد مقالهها و تفسيرهاي ضد و نقيض در اين زمينه بودهايم كه در واقع چرايي وجود يك موتور جستجوگر ملي را زير سوال ميبرند.
امروزه موتورهاي جستجو را ميتوان پايه و ستون توسعه فناوري ارتباطات و اطلاعات و يكي از شاخصهاي توسعه يافتگي صنعت آيتي در همه كشورها بهحساب آورد. با آنكه كاربران موتورهاي جستجو را بيشتر با جستجوي وب ميشناسند، اما موتورهاي جستجو اهداف و كاربردهاي بسيار گستردهتري دارند كه جستجوي وب تنها يكي از آنها است.
در حال حاضر معمولا موتورهاي جستجوگر بهترين رتبه را از نظر تعداد بازديدكننده در كشورهاي مختلف دارند. جالب است بدانيد كه ۸۰ درصد از كاربران اينترنت از موتورهاي جستجو براي دسترسي به اطلاعات استفاده ميكنند.
موتور جستجوي گوگل يكي از مطرحترين موتورهاي جستجوي جهاني است كه از طرف كاربران ايران با استقبال فراواني مواجه شده است.
اما با وجود جستجوگر گوگل چه نيازي به موتورهاي جستجوگر بومي است؟
ابتدا لازم است انواع پرس و جوهايي كه كاربران به موتورهاي جستجو ارسال مي كنند را مورد بررسي قرار دهيم. بر اساس پژوهشهاي صورت گرفته، ميتوان پرس و جوها را به سه دسته كلي تقسيم كرد.
۱. پرس و جوهاي اطلاعاتي (Informational)
اين پرس و جوها شامل عنواني جامع و موضوعي كلي است كه طيف وسيعي از نتايج مرتبط را به همراه دارد. براي مثال، نحوه تعمير راديو يك پرس و جوي اطلاعاتي است.
۲. پرس و جوهاي ناوبري (Navigational)
اين نوع پرس و جو به منظور يافتن مستقيم يك وب سايت خاص يا يك هويت مشخص است و در واقع هدف كاربر رسيدن به مقصدي مشخص است. اگر كاربري عبارت «سايت وزارت آموزش و پرورش» را به موتور جستجو ارسال كند، در اين دسته قرار ميگيرد.
۳. پرس و جوهاي تراكنشي (Transactional)
در اين قسمت كاربر جستجويي هدفمند براي انجام كاري مشخص در راستاي رفع نياز خود انجام ميدهد. جستجوها در اين بخش كاربردي هستند و كمتر جنبه اطلاعاتي دارند. براي نمونه دانلود و خريد نمونهاي از جستجوهاي تراكنشي است.
چرايي وجود جستجوگر ملي به اين بازميگردد كه در واقع نقطه قوت و وجه تمايز موتورهاي بومي رفع نيازهاي تراكنشي كاربران است.
براي مثال موتور جستجوي بومي كشور كره جنوبي، نيور (Naver)، با ايجاد سرويسهاي متنوع نيازهاي تراكنشي كاربران را رفع ميكند و غالبا مردم براي يافتن پرس و جوهاي اطلاعاتي به موتورهاي ديگر مثل گوگل مراجعه ميكنند و جالب اينجاست كه حدود ۷۳ درصد پرسوجوها به نيور فرستاده ميشود و گوگل در كشور كره جنوبي سهم بازاري كمتر از ۳ درصد را به خود اختصاص داده است.
موتورهاي جستجوي بومي با دانش و شناخت بيشتر نسبت به زبان مادري يك كشور و بهرهمندي از ابزارهاي پردازش زبان بومي و دسترسي بهتر به زبانشناسان آن كشور قابليت مانور بيشتري در رفع نيازهاي مردم در حوزه جستجوي وب دارند.
در واقع ميتوان جستجوي بهينه و كارا در ميان صفحات وب بومي را مهمترين هدفي دانست كه موتورهاي جستجوگر بومي بهدنبال آن هستند. همين عامل موجب شده كه موتورهاي جستجوگر بومي به موفقيتهاي بسياري در تعدادي از كشورهاي مطرح دنيا دست يابند.
در جدول زير تعدادي از اين موتورهاي جستجوگر بومي آمده است.
تعداد پرس و جو در روز |
سهم پرس و جو |
تعداد نيرو |
درصد تبلـيغات در درآمد |
درآمد (ميليارد دلار) |
كشور |
نام |
۴ ميليارد |
۷۰% در آمريكا |
۵۴۰۰ |
۹۰ |
۶۶ ميليارد |
آمريكا |
گوگل |
۳ ميليارد |
۸۶% در چين |
۴۰۵۰۰ |
۶۰ |
۸ ميليارد |
چين |
بايدو |
۱۵۰ ميليون |
۶۵% در روسيه |
۵۴۰۰ |
اكثر در آمد |
۱ ميليارد |
روسيه |
ياندكس |
۸ ميليون |
۵۰% در جمهوري چك |
۱۱۰۰ |
اكثر درآمد |
۰.۱۳ ميليارد |
جمهوري چك |
سزنم |
۲۸۵ ميليون |
۷۳% در كره جنوبي |
۲۵۰۰ |
اكثر درآمد |
حدودا ۲.۵ ميليارد |
كره جنوبي |
نيور |
اين جدول كه مطالب آن با دقت خاصي آماده شده حاوي نكات مهمي است. همانطور كه ملاحظه ميكنيد، موتورهاي جستجوگر بومي علاوه ايجاد اشتغال براي تعداد زيادي از قشر تحصيل كرده و نخبه كشور خود، به درآمدهاي ميلياردي در حوزه فعاليت خود دست پيدا كردهاند.
از همه مهمتر آمار مربوط به استقبال مردم اين كشورها از موتورهاي جستجوگر ملي آنها است كه در واقع توانستهاند گوگل را در كشور خود زمينگير كنند.
براي مثال در كشور آزاد كره نزديك به ۷۳ درصد و در كشور جمهوري چك حدود ۵۰ درصد ميزان پرسوجوهاي كاربران از موتورهاي جستجو به موتورجستجوي بومي آن كشورها تعلق داشته است.
موتورهاي جستجوي بومي با شناخت بيشتر نسبت به زبان مادري يك كشور، قابليت مانور بيشتري در رفع نيازهاي مردم در حوزه جستجوي وب دارند.
مزاياي موتورهاي جستجوي بومي
اقتصادي:
گسترش تبليغات هدفمند و محلي: در چين در طول دو سال (۲۰۱۰-۲۰۱۲) تبليغات هدفمند متني ۱۲ برابر شده است.
ارزش افزوده اطلاعاتي:
سرويسهاي محلي و بومي
اجتماعي و فرهنگي:
هدايت و راهبري كاربران به اطلاعات معتبر و مجاز
دولت الكترونيك و اينترانت داخلي:
نمونه موفق نيور در كره جنوبي
بستري براي ساماندهي فضاي مجازي:
جلوگيري از خروج اطلاعات و پروفايل كاربران به خارج از كشور
شايد به نظر برسد كه موتورهاي جستجوگر بومي، به هيچ وجه توان رقابت با غولهايي نظير گوگل و ياهو را ندارند، ولي تجربه نشان داده كه با روي كار آمدن هر جويشگر محلي، اقبال عمومي از اين جستجوگرها به مراتب بيشتر از ساير موتورهاي جستجوگر بين المللي بوده است.
چرا موتورهاي جستجوگر بومي توانستهاند به اين درجه از موفقيت برسند؟
جواب اين سوال را بايد در درجه اول در اين نكته مهم پيدا كنيم كه وظيفه موتور جستجو فقط پاسخ دادن به موارد اطلاعاتي و ناوبري نيست، بلكه هدف آن، جستجو به معناي عام و بسيار گسترده و جامعي است كه به تمامي نيازهاي كاربران در فضاي مجازي پاسخ داده شود.
در واقع موتورهاي جستجو با تحليل نياز كاربران و قدرت نرمافزاري و سختافزاري كه دارند قادرند محتوي وبگاههايي كه در يك زمينه مشخص فعاليت مي كنند را استخراج و آن را در قالب يك سرويس كاربردي ارايه كنند.
به اين وسيله، كاربران فرصت استفاده از تمامي خدمات و مزاياي چندين وبگاه را كه در زمينههاي خاصي مشغول به فعاليت هستند، در قالب يك سرويس خاص، با قابليت جستجو به بهترين نحو كه فقط موتور جستجو ميتواند در آن سطح به فعاليت بپردازد را دارد.
براي مثال موتور جستجوي بومي كشور چين، بايدو، با شناسايي دقيق نياز كاربران، تاكنون بيش از ۱۵۰ سرويس كاربردي راه اندازي كرده است و با سهم بازار حدود ۸۶ درصدي، يكه تاز اين صنعت در چين به حساب ميآيد.
بايدو هم اكنون به عنوان چهارمين وب سايت پربازديد در دنيا، شناخته ميشود، اين در حالي است كه پرس و جوهاي كاربران «بايدو» ۶۳ درصد از مجموع كل پرس و جوهاي كاربران چيني را تشكيل ميدهد. براي مثال، سرويس مسافرت «بايدو» كه فراهم كننده اطلاعات جامع سفر است، يكي از خدمات پركاربرد در ميان مردم اين كشور و گردشگران خارجي به شمار ميرود.
جويشگر بومي سزنم نيز با ارايه ۱۵ سرويس كاربردي خود توانسته در كشور اروپايي جمهوري چك كه تنها ۱۱ ميليون نفر جمعيت دارد، نزديك به ۶.۶ ميليو كاربر داشته باشد.
موتورهاي جستجوي ايراني
در ايران هماكنون دو موتور جستجوگر بومي با نامهاي پارسيجو و يوز در حال فعاليت هستند كه از نظر فني وضعيت نسبتا خوبي دارند اما همچنان نتوانستهاند در ميان تعداد كثيري از كاربران ايراني پذيرفته شوند.
براي مثال جستجوگر ايراني پارسيجو توسط جمعي از متخصصان دانشگاهي كشور و بر اساس دانش بومي در سال ۱۳۸۸ و در قالب شركتي دانشبنيان و خصوصي شروع بهكار كرد. نسخه اول اين جستجوگر در ۲۸ ارديبهشتماه ۱۳۸۹ با پوشش يك ميليون صفحه روي وب قرار گرفت و هماكنون نيز نسخه پنجم آن در حال فعاليت است.
جستجوگر ملي پارسيجو با ايندكس بيش از يك ميليارد صفحه، روزانه پذيراي ۵۵۰ هزار بازديد كننده است كه ۷۵ درصد از اين حجم بازديدكننده از شبكه ملي اينترنت (اينترانت) و مابقي از طريق اينترنت به اين موتور هدايت ميشوند.
حلقه مفقوده موتورهاي جستجوي ايراني
شايد شما هم مثل من با نگاه اوليه به طراحي، امكانات و سرويسهاي پارسيجو يا يوز متعجب شويد كه چرا تا كنون آنطور كه بايد و شايد از خدمات و سرويسهاي اين سايتها استفاده نكردهايم. در واقع همين سرويسها و خدمات حلقه گمشده موفقيت موتور جستجوهاي ايراني هستند.
با اينكه از نظر دانش فني و سرويسها، جستجوگرهاي ملي و عليالخصوص پارسيجو در وضعيت نسبتا مناسبي قرار دارند اما در زمينه تجاريسازي و معرفي اين سرويسها اقدامات خوبي تاكنون انجام نگرفته است.
دقيقا همانند وضعيتي كه براي بيشتر شركتهاي دانشبنيان ايراني اتفاق ميافتد. شايد از نظر فني و كيفيت، سرويسها و خدمات بسياري از شركتهاي دانشبنيان ايراني كه معمولا توسط نخبگان اين مرز و بوم اداره ميشود، قابل رقابت با بهترينهاي دنيا باشد اما از نظر نحوه ارايه، خدمات، بازاريابي و... وضعيت آنچنان اميدواركنند نيست.
تنها لازم است به سرويس نقشه پارسي جو نگاهي بيندازيد. اين سرويس كه بهصورت كاملا بومي و با استفاده از عكسهاي هوايي و بدون استفاده از API گوگل تهيه شده، خود ميتواند به يكي از پردرآمدترين سرويسهاي اين جستجوگر تبديل شود.
در واقع جستجوگرهاي ايراني توانستهاند لااقل در حد و اندازه حمايتهاي مالي كه از آنها شد، جستجوگرهاي كارآمد در كنار سرويسهاي متنوع و كاربردي فراهم كنند، اما تكميل سرويسها و معرفي آنها به جامعه آنلاين ايراني بهكندي پيش رفته است.
برخي به حمايت دولت از جستجوگرهاي ايراني معترض هستند. اينكه چرا دولت اينگونه از اين جستجوگرها حمايت ميكند به اين دليل است كه اولا دولت همواره حمايت از شركتهاي دانشبنيان را در دستور كار خود دارد و از همه مهمتر اينكه جستجوگرهاي بومي پروژههاي واقعا پرهزينه و ديربازدهي هستند كه سرمايهگذاران خصوصي علاقه چنداني به ورود به اين حوزهها ندارند. در عوض اين موتورها قادرند علاوه بر ايجاد فرصتهاي شغلي براي نخبگان بيشماري در كشور، به سودآوري قابل توجه و پايداري برسند.
موتور جستجوي داخلي و رقابت آن با گوگل نه تنها از نظر تجاري سودآوري دارد، بلكه در داخل كشور ايجاد اشتغال كرده و ميتواند آغازگر پروژههاي بزرگ ديگر باشد. اين موضوع مستلزم آن است كه هر چه سريعتر پروژههاي اينچنيني تجاري شده و از طريق تبليغات و رسانهها به مردم معرفي شود.
پس از تجاري شدن اين محصولات و گرفتن بازخورد از كاربران، ميتوان به مرور به تكميل آنها پرداخت و ايراداتش را برطرف كرد، در غير اين صورت اين موتورهاي جستجوگر ملي نيز به پروژه پرخرج ديگري تبديل ميشوند كه ممكن است هيچگاه به سوددهي نرسند! اما اگر اين پروژهها به سوددهي برسند، ميتوان آنها را يكي از بزرگترين نمونههاي پيوند صنعت و دانشگاه قلمداد كرد.