آنچه در ادامه ميخوانيد، تاثيرات پروژههاي بزرگ سدسازي در كشوري است كه ادعاهاي زيادي در اين عرصه دارد:
بزرگترين نيروگاه برقآبي در جهان
سد سه دهانه چين (China’s Three Gorges Dam) واقع بر روي رودخانه يانگتسه (Yangtze) بدون ترديد يكي از بزرگترين و در عين حال جاهطلبانهترين پروژهاي مهندسي جهان است. رودخانه يانگتسه طويلترين رودخانه آسيا و سومين رودخانه طولاني جهان پس از رودخانههاي نيل و آمازون است كه از سمت غربي چين سرچشمه گرفته و در نهايت پس از گذر از نواحي شرقي اين كشور به درياي چين شرقي ميريزد. نيروگاه برقآبي اين سد به ترتيب در سالهاي ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ ميلادي با توليد سالانه ۸۳.۷ و ۹۸.۸ تراوات ساعت (TWh) انرژي توانست گوي سبقت را از سد مشهور ايتايپو (Itaipu Dam) واقع بر رودخانه پارانا (Paraná Rivera) در حدفاصل مرز برزيل و پاراگوئه بربايد و بدينترتيب هماكنون سد سه دهانه چين بزرگترين نيروگاه برقآبي در سطح جهان است.
رو در روي شاهكار مهندسي چين
اگر كسي شك دارد كه ساخت سد سه دهانه رودخانه يانگتسه چين به همان اندازه كه در كسب پرستيژ ملي براي اين كشور نقش داشته، در كنترل سيلاب و توليد انرژي هيدروالكتريك هم موفق عمل كرده، بايد حتماً از اين سد بازديد كند. اتوبوسهاي گردشگري مسافت ۴۰ كيلومتري (۲۵ مايل) را از كنار رودخانه گلآلود شهر ايچانگ (Yichang) طي كرده و در نهايت پس از گذر از ايستگاههاي متعدد ايست بازرسي نظامي كه اين مركز توريستي را كنترل ميكنند، گردشگران را در برابر يكي از بزرگترين سازههاي مصنوع و شاهكارهاي مهندسي جهان قرار ميدهند. كتاب راهنما با افتخار ركوردهاي اين سد بزرگ را از منظر بينالمللي براي توريستها برشمرده و جالب اينجاست كه اغلب آنها بيمعني هستند. اما اين عبارات طرفداران مهندسي سدسازي هيدروالكتريك را قطعاً به شوق خواهند آورد: «سختترين سازه بتوني»، «سرريز سدي با بيشترين ظرفيت تخليه»، «سد متحرك داخلي با بالاترين ميزان سرآب». كتاب راهنماي چاپ چين در عين حال بازديدكنندگان را مطمئن ميسازد كه نگرانيهاي شكلگرفته توسط مخالفان پروژه سدسازي از جمله در مواردي نظير انباشت سيلت، بيخانمان شدن مردم محلي، خسارات متعدد اكولوژيكي، تخريب سايتهاي ميراث باستاني و خطرات مربوط به زمينلرزه همگي در دست كنترل هستند.
واژگان «سختترين سازه بتوني»، «سرريز سدي با بيشترين ظرفيت تخليه»، «سد متحرك داخلي با بالاترين ميزان سرآب» قطعاً مهندسان سدساز را به وجد ميآورند اما اين واژهها براي مهندسان محيطزيست در عين حال يادآور «انباشت سيلت»، «بيخانمان شدن مردم محلي»، «خسارات متعدد اكولوژيكي»، «تخريب سايتهاي ميراث باستاني»، «تبخير شديد آب» و «افزايش خطر زمينلرزه و رانش زمين» نيز هست.
سد سه دهانه بر روي رودخانه يانگتسه ساخته شد تا قدرت مهندسي چينيها را به رخ جهانيان بكشد.
اين سازه و اثر برجسته مهندسي كه ساخت آن قطعاً كار دشواري هم هست، آنطور كه بايد و بعنوان يكي جاذبه توريستي گيرايي خاصي دارد ولي وقتي بيشتر درباره آن فكر ميكنيد تنها يك سازه خشن و شايد هم زشت به نظر ميرسد. حال به سوژه مهمتر يعني آب و مهار آن فكر كنيد، كنترل و مهار آب در قلب كشور چين آنهم براي يك مدت مديد مساله سادهاي نيست. اقتصاد چين پيش از اينهم و بعد از يك دوره رشد غيرمعمول نشانههايي از ركود را داشته و اين در حالي است كه كمبود آب ميتواند تا چندين دهه آتي نگرانيهاي جدي را به بار بياورد. شكي در اين نيست كه سدهاي بزرگ ميتوانند بخش عمدهاي از انرژي موردنياز كشور را از طريق توليد انرژي هيدروالكتريك مرتفع سازند و از طرف ديگر نياز به نيروگاههاي آلايندهاي را هم كه در آنها ذغالسنگ مصرف ميشود، كم ميكنند.
سد سه دهانه چين با نصب توربيني به ظرفيت ۱۸.۲ گيگاوات توانسته ۱۰ برابر بيشتر از نيروگاه هستهاي خليج دايا (Daya Bay) گوانگدونگ (Guangdong) انرژي توليد كند. در حال حاضر برنامه ساخت سدهاي زيادي بر روي رودخانههاي متعدد كشور چين از جمله حتي در يكي از مناقشهبرانگيزترين موارد بر روي رودخانه سالوين يا نو (Nu River or Salween) در جريان است. سد رودخانه سالوين يا نو كه در مسير خود از سايت ميراث جهاني يونسكو واقع در استان يونان (Yunnan) چين ميگذرد، سدي است كه قرار است بر روي رودي بسيار مهم از آسياي جنوب شرقي زده شود. رودخانه سالوين يا نو از شرق تبت سرچشمه گرفته و ضمن گذر از استان يونان چين و سپس ميانمار و تايلند به درياي آندامان (Andaman) واقع در جنوب شرقي خليج بنگال و جنوب ميانمار ميريزد.
رودخانه سالوين در مسير خود از سايت ميراث جهاني يونسكو عبور ميكند. اين منطقه را معابد و پاركهايي پوشاندهاند كه براي چينيها از نظر تاريخي بسيار ارزشمند هستند.
سد سه دهانه چين واقع بر روي رودخانه يانگتسه يكي از بزرگترين و در عين حال جاهطلبانهترين پروژهاي مهندسي جهان است كه بر روي طويلترين رودخانه آسيا و سومين رودخانه طولاني جهان ساخته شده است.
واقعيت امر اين است كه اكثر آبراهههاي كشور چين امروزه در يك موقعيت شكننده و فوقالعاده حساس قرار دارند همچنانكه آلودگي، سدسازي، بهرهبرداري بيرويه، احياء اراضي و تغييرات اقليمي نيز در عين حال تاثيرات مخرب و مضاعفشان را بر اين عرصهها تحميل كرده و در آينده نيز اين وضعيت ادامه خواهد داشت. برآوردها حاكي از آن است كه تخريب و فرسايش زيستمحيطي هر ساله هزينهاي معادل ۱۰ درصد از توليد ناخالص داخلي را ميبلعد ، از طرف ديگر بحران آب به يكي از دغدغههاي اصلي مردم چين تبديل شده به طوريكه هر از چند گاهي معترضان شهري را وادار به عكسالعمل ميسازد و البته برخي از اين اعتراضات به خشونت هم كشيده ميشوند. مساله اينجاست كه هماكنون مديريت آبراههها در چين بيشتر از هر زمان ديگر نيازمند اجراي طرحهاي پيشگامانه و در عين موفق از نظر سياسي است.
تخريب و فرسايش زيستمحيطي هر ساله هزينهاي معادل ۱۰ درصد از توليد ناخالص داخلي چين را ميبلعد، از طرف ديگر بحران آب به يكي از دغدغههاي اصلي مردم اين كشور تبديل شده است.
يك بناي تحسينبرانگيز اما فاقد كارآيي اجتماعي و زيستمحيطي
لي پنگ (Li Peng) چهارمين نخستوزير جمهوري خلق چين زمانيكه ساخت سد سه دهانه نهايتاً در سال ۱۹۹۲ م. (۱۳۷۱ ه.ش.) مورد تصويب قرار گرفت، در بيانيهاي ضمن تاييد اين مساله آن را نشانه اقتدار سياسي، اقتصادي و در عين حال تكنولوژيكي كشور چين برشمرد. وي در بيانيه خود گفت: «سد سه دهانه به دنيا نشان خواهد داد كه مردم چين چه روحيه و توانايي بالايي دارند كه توانستهاند بزرگترين مخزن آب و نيروگاه هيدروالكتريك (برقآبي) دنيا را در كشور خود بسازند.» جالب اينجاست كه در همان زمان سيستم مديريت منابع آب جهاني بعلت تاثيرات بارز زيستمحيطي شاهد نوعي عدم اشتياق براي ساخت سدهاي بزرگ در ميان برخي از كشورها بود. سخت ميتوان باور كرد كه خود نخستوزير ليپنگ هم به راستي به اين مساله كه تصميمش مورد تشويق جهانيان قرار بگيرد، اعتقاد داشت. اما واقعيت امروز نشان ميدهد كه مديريت آب در كشور چين يك مساله خيلي مهم و حياتي است. منتقداني كه هزينههاي مالي، اجتماعي و زيستمحيطي سدها را زير سوال ميبرند تنها جزئي از اين داستان هستند. بعضي صادقانه بر اين باور هستند كه سد سه دهانه تنها يك تلاش براي حل مشكلات يانگتسه يا حتي نياز چين براي بهرهبرداري از انرژيهاي پاك نيست بلكه در عين حال يك اثر به ظاهر تحسينبرانگيز است كه بتواند راه را براي ساخت و ساز بيشتر آنهم در عرصه مديريت منابع آبي و آبراهههاي كشور چين باز كند.
سد رودخانه يانگتسه ميتواند مولد تغييرات اكولوژيكي عظيمي از جمله زلزله و رانش زمين باشد.
چهارمين نخستوزير و مقام ارشد جمهوري خلق چين، ساخت سد سه دهانه را نشانه قدرت چينيها عنوان كرد در حاليكه در همان زمان سيستم مديريت منابع آب جهاني شاهد گرايشات متفاوت از جمله عدم اشتياق براي سدسازي يا حتي در مواردي تخريب سدهاي فاقد بازدهي بود.
هزينه قدرتنمايي غول بتوني
آمارها حيرتانگيز هستند: ۱۸۵ متر ارتفاع، تقريباً دو كيلومتر عرض، قالب بتون تقريباً ۳۰ ميليون مترمكعب، سيلگيري ۳۰ هزار هكتار از زمينهاي كشاورزي و در نهايت ايجاد مخزني به اندازه تقريبي ۳۱ هزار مايل مربع (۸۰۲۸۹.۶۳۱ كيلومتر مربع). اين سد در جاي خود يادآور همان نماد يا تمثال ديوار بزرگ چين است و جالب اينجاست كه حتي از فضا نيز به شكلي مشهود قابل رويت است. اما سوال اينجاست كه همه اين موارد به چه قيمتي تمام شده است؟ برخي از منتقدان ميگويند كه ميزان رسوباتي كه در اين سد جمع شده و خواهد شد، ميتواند احتمال بروز خطر سيلاب را در رودخانه يانگتسه بالاخص در ناحيه بالادست يعني استان سيچوان(Sichuan) افزايش دهد. از طرف ديگر در مورد تاثيرات اين سد بر وضعيت اكولوژي محلي يا از دست رفتن سايتهاي غيرقابل ارزشگذاري ميراث ملي چه ميتوان گفت؟ درباره آسيبپذيري سد نسبت به زلزله؟ اينكه اگر وزن آب اضافهشده در عمل خطر لرزش يا رانش زمين را بالاخص در زمينهاي مجاور تشديد كند؟ دولت چين با اطمينان اين احتمالات را رد ميكند اما آيا اين احتمالات قابلتعمق نيست؟
آيا اين سيل گلآلود ميتواند نشانههاي رانش زمين را در خود داشته باشد؟
آمارهاي سد سه دهانه حيرتانگيز هستند: ۱۸۵ متر ارتفاع، تقريباً دو كيلومتر عرض، قالب بتون تقريباً ۳۰ ميليون مترمكعب، سيلگيري ۳۰ هزار هكتار از زمينهاي كشاورزي و در نهايت ايجاد مخزني به اندازه تقريبي ۳۱ هزار مايل مربع (۸۰۲۸۹.۶۳۱ كيلومتر مربع). اما پرسش اينجاست كه همه اينها به چه قيمتي تمام شده است؟
يكي از مهمترين مباحث مناقشهبرانگيز اين پروژه اسكان مجدد و دائم كساني است كه خانههاي آنها بواسطه ساخت سد به زير آب رفته. مساحت طراحي شده براي مخزن درياچه حريمي حدود ۱۰۰۰ كيلومترمربع را پوشش ميدهد و البته اين محدوده بيشتر از ۶۰۰ كيلومتر (۳۷۵ مايل) هم در بالادست بسط يافته. اين محدوده مذكور خانه و محل زندگي قريب ۱.۵ ميليون نفر بوده كه در ۱۹ شهرستان و بخش، ۱۴۰ شهر، ۳۲۶ قصبه و ۱.۳۵۱ روستا زندگي ميكردهاند و در حال حاضر تمامي آنها مجبور به مهاجرت شدهاند. سوال اينجاست كه آيا به اين قشر كثير از بيخانمانها پول كافي داده شده تا زندگي جديدي را در محلي ديگر آغاز كنند؟ كشاورزان روستايي چگونه قرار است كه با محيط شهري كنار بيايند؟ آيا اين سيل عظيم به مناطقي كه خودشان از نظر جمعيتي شلوغ و پرجمعيت بودهاند، اضافه نشدهاند؟ و در آخر اينكه تاثيرات فيزيولوژيكي اين بيخانماني و رانده شدن از محل سكونت ابتدايي چطور ميتواند اين افراد و حتي نسلهاي بعدي را متاثر سازد؟
عواقب ساخت سدي كه يك ميليون و نيم نفر را بيخانمان ساخت.
افسانههاي چيني در پروژه آبرساني از جنوب به شمال چين جان گرفتند
افسانههاي چيني نشان ميدهد كه ايدههاي خارق العاده نظير جابجا كردن كوهها، جابجايي جمعيت، ساخت سدها و خاكريزها به مسافت هزاران مايل در طول رودخانهها به منظور كنترل سيلاب هميشه جزئي از باور چينيها بوده است. پروژه انتقال آب از جنوب به شمال نيز يكي از پروژههاي بلندپروازانه با هدف انتقال آب از دره مرطوب يانگتسه و از طريق كانالهايي به طول هزاران كيلومتر به دشتهاي شمالي چين است كه درست همانند سد سه دهانه منتقدان خاص خود را دارد. مائو تسهتونگ (Mao Zedong) بنيانگزار جمهوري خلق چين در اوايل سال ۱۹۵۲ م. (۱۳۳۲ ه.ش.) اين ايده را پاسخ حل مشكلات كشور چين عنوان كرد. در دهه ۸۰ م. گامهايي مهم براي اين پروژه با ساخت ايستگاه پمپاژ ۴۰۰ مترمكعب بر ثانيه جيانگدو (Jiangdu) آغاز شد. اين پروژه كلان زيرساختي چندين دهه زمان برده و سرمايه كلاني نيز بدان اختصاص داده شده است. هدف نهايي اين پروژه اين است كه ۴۴.۸ بيليون مترمكعب آب شيرين را هر ساله از رودخانه مشهور يانگتسه واقع در جنوب چين به دشتهاي خشك و صنعتي شمالي انتقال دهد. در سال ۲۰۱۴ م. برآوردها نشان داد كه بيشتر از ۷۹ بيليون دلار هزينه ساخت اين پروژه بوده، پروژهاي كه در حال حاضر عنوان هزينهبرترين پروژه مهندسي جهان را به خود اختصاص داده است. جالب اينجاست كه هزينه اين پروژه رقمي تقريباً بيشتر از دو برابر ساخت سد مشهور سه دهانه گزارش شده. مخالفان اين پروژه بنا به دلايل متعدد پروژه مذكور را زير سوال ميبرند:
مخالفان باور دارند كه اين طرح به نوعي هدر دادن منابع است، از نظر اجتماعي جمعكثيري از مردم را بيخانمان خواهد كرد، حجم و ميزان قابلملاحظهاي آب در اين ضمن بواسطه تبخير و آلودگي از دست خواهد رفت، هزينههاي بالاي ساخت اين پروژه بدونترديد قيمت آب را در چين براي مصرفكنندگان بشدت بالا خواهد برد، فصول خشك ميتوانند باعث شوند كه رودخانه يانگتسه ميزان قابل ملاحظهاي از آب خود را از دست بدهد و اين مساله بالطبع كل سيستم را با مشكل مواجه خواهد كرد، اين پروژه ميتواند زمينه را براي وقوع بلاياي زيستمحيطي مهيا سازد.
گزارشات حاكي از آن است كه در سال ۲۰۱۳ م. (۱۳۹۲ ه.ش.) آبزيپرورهاي چيني شانگدونگ (Shangdong) واقع در شرق چين ادعا كردند كه آلودگي آب يانگتسه در سمت جاده شرقي باعث شده كه تعداد كثيري از ماهيان آنها مسموم و معدوم شوند. اين مساله در حالي بود كه در سال ۲۰۱۴ م. چندين ايالت در ناحيه شمالشرقي و مركز چين با يك خشكسالي بيسابقه مواجه شدند كه ظاهراً در ظرف ۶۳ سال اخير سابقه نداشت. بسياري از منتقدان و كارشناسان ريشه اين مساله را پروژه مذكور عنوان كرده و مدعي شدند كه اثرات اين پروژه در مقام مقايسه حتي از سد سه دهانه نيز بيشتر است. مناقشات در اين زمينه كماكان ادامه دارد.
اگر سد سه دهانه ۱.۵ ميليون نفر را بيخانمان كرد و ميتواند مولد تاثيرات اكولوژيكي غيرقابلپيشبيني شود، پروژه آبرساني از جنوب به شمال چين قطعاً چندين و چند برابر خسارات اكولوژيكي را با خود به ارمغان خواهد آورد.
طرح آبرساني جنوب به شمال، پروژهاي كه ۷۹ بيليون دلار خرج روي دست چينيها گذاشت.
جنوب به شمال وصل شد، منتهي ايالتهاي تحتتاثير از خشكسالي و آلودگي غيرمترقبه خبر ميدهند.
چالشهاي سد سه دهانه
جالب اينجاست كه پروژه ساخت سد سه دهانه در حالي مجوز گرفت كه در سال ۱۹۹۲ م. (۱۳۷۱ ه.ش.) قريب يك سوم نمايندهها بدان راي منفي دادند. ساخت سد عليرغم همه مخالفتها آغاز شد. اما امروز حتي منتقدان نيز مجبورند قبول كنند كه از زمانيكه سد ساخته شد، سيلابي نظير آنچه كه در سال ۱۹۹۸ م. (۱۳۷۷ ه.ش.) اتفاق افتاد و بنا بر ادعاها ۳.۵۰۰ نفر در آن جان باختند، اتفاق نيفتاده است. اما از طرف ديگر عواقب ناشي از برنامه گسترده اسكان مجدد ظاهراً تمامي ندارد. شكي در اين نيست كه اغلب مردم با نارضايتي خانه و زمينهاي خود را رها كرده و بسياري نيز حتي هنوز نتوانستهاند خود را با شرايط جديد وفق دهند. بسياري از چينيها صدها مايل از خانه و زمينهاي پدريشان فاصله گرفته و به جايي آمدهاند كه حتي هنوز نميتوانند درست ارتباط كلامي برقرار كنند. جامعهشناسان به افزايش معضلات اجتماعي از جمله دزدي و … اشاره ميكنند و همه اينها ظاهراً ريشه در يك چيز دارد: جابجايي از سرزمين پدري و عدم سازگاري با محيط جديد.
مديريت منابع آب در كشور چين هميشه يك جدال براي غلبه بر نيروي طبيعت نبوده است.
از مرز روياي سدسازي تا واقعيت
كشوري نظير چين رودخانههاي پرآب زيادي دارد و نياز به انرژي هم در آن رو به گسترش است لذا اين غيرعقلاني است كه از منابع تجديدپذير طبيعياش جهت رشد اقتصادي پايدار استفاده نكند. از نظر فني چين نسبت به هر كشور ديگر جهان منابع هيدروالكتريك (برقآبي) بيشتري در اختيار دارد كه ميتواند به طور تقريبي حدود ۳۸۰ گيگاوات يعني معادل صدها هزار نيروگاه هستهاي انرژي را براي اين كشور به ارمغان بياورد. اما مساله اينجاست كه مشكلات در حدي هست كه باعث شده تنها يك چهارم اين انرژي قابل بهرهبرداري باشد. چين مدعي است كه تا سال ۲۰۲۰ م. (۱۳۹۹ ه.ش.) ۱۵ درصد از انرژي خود را از منابع تجديدپذير استحصال خواهد كرد و از طرف ديگر ميزان انتشار كربن را در همان زمان به ميزان ۴۰ الي ۴۵ درصد كاهش خواهد داد. اين امر تنها زماني امكانپذير است كه انرژي برق آبي يك جزء مهم از اين مجموعه باشد.
در حاليكه امروز اغلب كارشناسان نگرانيهاي خود را در مورد كاهش ظرفيت توليد سدها در اين كشور ابراز داشتهاند. سد روي رودخانه زرد كه مائو بزرگ در سال ۱۹۴۹ م. (۱۳۲۸ ه.ش.) يعني بلافاصله بعد از رسيدن به قدرت زمينه ساخت آن را مهيا ساخت، يكي ديگر نمونههاي سدسازي ناموفق در اين كشور است كه باعث شده تا مخالفان به طور جدي پروژههاي سدسازي را در اين كشور زيرسوال ببرند. سد رودخانه زرد حتي بعد از بازسازيهاي گسترده سالهاي ۱۹۶۵ (۱۳۴۴ ه.ش.) و ۱۹۷۳ (۱۳۵۲ ه.ش.) قريب ۴۰ درصد از ظرفيت خود را به دليل انباشت سيلت از دست داد و انرژي هيدروالكتريك توليدي آن بعدها حتي كمتر هم شد. در سال ۲۰۰۴ م. (۱۳۸۳ ه.ش.) يكي از مهندسان ساخت اين سد در تلويزيون عنوان كرد كه ساخت اين سد از ابتدا اشتباه بوده است. يكي ديگر از دلايل مخالفت با پروژههاي سدسازي در چين تاثير اين دست پروژهها بر ميراث طبيعي و باستاني است كه چينيها بشدت نسبت به آنها حساسيت دارند. ايالت سيچوان كه يكي از مناطق تحتتاثير اين پروژه كلان مقياس است را ميتوان از نظر ميراث طبيعي كمنظير توصيف كرد. معابد، پاركها و مجموعههاي خارقالعادهاي هماكنون در دشت تيبهتان (Tibetan Plateau) يافت ميشوند كه بعنوان ميراث جهاني يونسكو ثبت شدهاند. قدمت برخي از آثار اين منطقه به دو هزار سال پيش بازميگردد. كارشناسان معتقدند كه سدسازي نهتنها ميتواند بر كيفيت اين آثار تاثير بگذارد بلكه حتي ميتواند آنها را در معرض تخريب جدي قرار دهد.
وسواس عواقب منفي سدسازي دامن چينيها را هم ميگيرد.
چين مدعي است كه تا سال ۲۰۲۰ م. (۱۳۹۹ ه.ش.) ۱۵ درصد از انرژي خود را از منابع تجديدپذير استحصال خواهد كرد و از طرف ديگر ميزان انتشار كربن را در همان زمان به ميزان ۴۰ الي ۴۵ درصد كاهش خواهد داد. اين امر تنها زماني امكانپذير است كه انرژي برق آبي يك جزء مهم از اين مجموعه باشد در حاليكه امروز اغلب كارشناسان نگرانيهاي خود را در مورد كاهش ظرفيت توليد و اثرات مهارناپذير زيستمحيطي سدها در اين كشور ابراز داشتهاند.