محرم ، امام حسين (ع) ، كربلا و عاشورا ماندگارترين واژه ها در دفتر پرورق روزگارند كه از پس قرن ها همچنان پر شكوه و با افتخار درخشيدن گرفته اند . محرم ماه زيباي بر پاي ايستادگي فرزندي از تبار نور و آفتاب ،در برابر سياه باور به ناحق بر مسند نشسته اي چون يزيد و تمام پليدي اوست .
امام حسين (ع) به قول شريعتي عزيز «آموزگار بزرگ شهادت » است كه جهان را درس آزادگي مي دهد و كربلا كلاس پر شاگرد تاريخ است كه هر شاگردش اسطوره و اسوه اي ماندگار و فراموش ناشدني است وعاشورا روز رويش غيرت ، روز خيزش بي باكان دلداده ي دين ، روز ستم ستيزي امام حسين (ع) ويارانش بايزيد مي شود . در اين روز امام حسين (ع) و 72 تن از يارانش ايثار و فداركاري و ظلم ناپذيري را به اوج مي رسانند .
هَل مَن ناصِر حسين (ع) پرسشي از هميشه و همواره ي تاريخ است مگر نه اينكه كل يوم عاشورا ، كل ارض كربلا و كل شهر محرم .
اين واقعه ي لبريز عزت و شكوه بر همه ي عصرها و نسل ها اثر گذار بوده است ، در خراسان نيز كردها همچون ساير مردم آزاده حرمت امام حسين (ع) و كربلا و عاشورا و محرم را به زيبايي حفظ نموده اند كه تبلور اين ارادت را در ادبيات كردها نظاره گريم .
واقعه ي محرم عاشورا بر ادبيات كردها اثراتي داشته كه در زير به برخي موارد پرداخته مي شود .
الف : ادبيات شفاهي
به خاطر غير مكتوب بودن ادبيات كردهاي خراسان در ابتدا بايد اين تأثير را در ادبيات شفاهي جست . بسياري از نوحه هاي به يادگار مانده از پيشينيان اين مردم كه هنوز در دورترين روستاها خوانده مي شوند به زيباترين زبان ارادت گذشتگان به امام حسين (ع) و واقعه ي كربلا را بيان نموده است . نوحه هاي شفاهي امروز يادگار بي پيرايه عشق و مودت مردم ديروز به امام حسين (ع) و ياران اوست .
در بين نوحه هاي پخش شده در راديو كردي خراسان رضوي كه بيش از 20 مورد آن به يادگار مانده است طنين دلنشين مرداني چون قربانعلي محمد زاده،حسين عبدالله زاده،فرامرز رستمي،محمد جانعلي زاده،حسين عليزاده،ابوالفضل اصغرزاده،بابايي و… در روستاها و آبادي ها تماشايي است . چيزي كه سينه به سينه از ديروزيان به امروزيان رسيده و بسياري از نوحه ها در حال فراموشي است و كاش مي شد به جمع آوري آن اهتمام ورزيد .
ب : ادبيات مكتوب
در ادبيات مكتوب كردهاي شمال خراسان در كنار ديوان « ابن غريب » كه توسط محقق پرآوازه استادكليم الله توحدي گردآوري شده است مجال و فرصتي ديگر براي پرداختن به آن مي طلبد، ديوان عارف رباني كرمانج جعفرقلي زنگليسندي بر ارادت كردهاي خراسان به امام حسين (ع) و كربلا و عاشورا است .
ارادت جعفر قلي به اين واقعه ارادت انبوه كردهاست . جعفرقلي زبان يك قوم است ، قومي غريب كه در كنار رنج و كوشش روزمره عشق به ائمه را چون آتشي مقدس در دل بر افروخته و فروزان نگاه داشته است . :
ژه رووزئه زه حوسين قه وول كر جام به لا
جواني وي شهيد بوون ئه يالي وي موبته لا
نه سيوي ياري نه وي بوويه ده شتي كه ربه لا
ده ستي ته يه دواللايه ، تووه خوه موشكل گوشا (ص 61 )
***
حسين از روز ازل جام بلا را به جان خريد
جوانانش شهيد شدند و عيال و خانواده اش به مصيبت مبتلا شدند
دشت كربلا نصيب يارانش شد
دستانت يدا… است تو خودت مشكل گشايي
در اين دو بيت جعفرقلي بر اين باور است كه امام حسين (ع) از روز ازل اين جام جاودانگي و بلا را آگاهانه نوشيده است و شهادت جوانان و گرفتاري به مصيبت در آن دشت پر ماتم رقم مي خورد .
جعفر قلي در ابياتي ديگر حضرت عباس و امام حسين (ع) را سرورش مي نامد .
ئاقاي من عه بباس و شاه شهيده (ص 115 ) و در بخشي از ديوانش مي آورد :
چووژه رووي دونياي فاني حوسين ئه وشه معي روشه ن
قاتلي ته يا حوسين بوويه شمرذي الجوشه ن
له كه روه لي شهيد بووي ، دوور بوي ژه مولك ووه ته ن
شفيع المذنبيني ، زه خمداري بي كه فه ن
يا شه فيعي شيعه يان ژه ته ده خازم مه ده در (ص 253 )
***
حسين آن شمع روشن از اين دنياي فاني رفت
يا حسين قاتلت شمر ذي الجوشن شده است
در كربلا شهيد شدي و از ملك و وطن دور گشتي
شفيع المذنبيني ، زخمدار بي كفن
اي شفيع شيعيان از تو مدد مي طلبم .
جعفرقلي در اين ابيات امام حسين را شفيع همه ي شيعيان و گناهان گنهكاران مي داند و از او ياري و مدد مي طلبد .
يكي ديگر از آثار مكتوب در مورد واقعه ي عاشورا كتاب نوحه هاي كرمانجي است كه به همت محقق ارجمند علي اكبر چوپاني با نام « مرثيه عاشقان حسين » در سال 82 به چاپ رسيده است . علي اكبر چوپاني كه تحصيلات حوزوي دارد و كارشناس ارشد زبان و ادبيات فارسي است با سرودن نوحه هايي عالمانه و آگاهانه به واقعه ي پر اندوه كربلا پرداخته است .
مطالعه اين اثر بيانگر پاكترين ارادت ها به محضر خاندان رسالت است و روح لطيف مردم دلداده ي امام حسين (ع) را به زيبايي عينيت بخشيده است .
وه خين مه دين كر ئاوياري
ئه زنا خازم شه وي تاري
له به ردوشمه ن خار و زاري ( ص54 )
***
ما با خون ، دين را آبياري كرديم
من سياهي شب را نمي خواهم
در برابر دشمن خواري و ذلت را نمي پسندم
ج : ادبيات معاصر :
ادبيات معاصر كردهاي خراسان در دهه ي گذشته به رغم برخي مشكلات در حد قابل قبولي چون درختي تناور تن كشيده است و شاخ و بال گسترانيده است در اين ميان ارادت به ائمه ي اطهار و امام حسين (ع) در شعر شاعران معاصر تماشايي است .
در زير صرفاً ابياتي كوتاه از 3 شاعر معاصر آورده مي شود و بي شك اگر فضايي براي كار و پژوهش بيشتر فراهم شود مي توان اشعار عاشورايي شاعران كرد خراسان را در قالب مجموعه اي به چاپ رسانيد .
1- برات سعادت زاده – گرگان :
برات سعادت زاده شاعر عاشق اهل بيت در باره شهادت امام حسين مي سرايد :
وي له ريياهه ده ف و ئيماني خا
هه رچي هه وودا ، حه تاوي جاني خا
سه كني له وي داغي خزاني خا
وه خامه يتي جايلي خا كر قه ته ره
كه ربه لاشو نا شه هيد ي بي سه ره
شوونا وان گولينه سو يپرو په ر په ره
***
امام حسين (ع) در راه هدف و ايمانش
هرچه بود فداكرد حتي اوجانش را
در ماتم فرزندانش صبوري پيشه كرد
خودش پيكر جوانانش را رديف كرد
كربلا جايگاه شهداي بي سر است
جايگاه گل هاي سرخ پرپر است .
2- غلامحسن عباس زاده – شيروان :
اين شاعر عزيز و شوريده نيز كربلا را خطاب قرار مي دهد و مي سرايد :
كه ربه لا ئي شه وسه ري هه فت ئاسمين ميواني ته
ده ستي وه ئيري زه ماني و زمين ميواني ته
ده وه دارهاتيه و هيوه ك له وي پر نوره هين
سالي نه سالين ده شه و تن ده كنه زاري و شين
***
كربلا امشب سري كه سرور هفت آسمان است ميهمان توست
دستي مقدس در زمان و زمين ميهمان توست
ساربان آمده و ماه هنوز تلائلو و نوري دارد
ساليان سال است در سوز و گداز و شيون و زاري اند .
3- علي حيدري – اسفراين :
اين شاعر گرانقدر ديارمانيزاين ماتم را اين گونه مي سرايد :
كه روه لا دييساوه خويين و بارانه
هه فتي و دو كه سي جاني خوه دانه
واغه ما يي وا خه لكي موسه لمانه
دل وه ژاني شاهي شه هيدانه
***
دوباره در كربلا خون و باران ، باريدن گرفته است
هفتادو دو كس جانشان را فدا كرده اند
اين غم دل هر مسلمان آزاده اي را مي آزارد
دل از شهادت شاه شهيدان پر ماتم است .
علاوه بر اين اشعار كه بخشي از روشناي باور مردم خراسان است هنوز در بسياري از روستاها در روز عاشورا علم بيرون آورده مي شود و گرد علم حلقه مي زنند و با پا پيش و پس كشيدن و دست بر سينه زدن نوحه هايي كردي را زمزمه مي كنند كه جلوه اي از دلبستگي به آن اسوه ي ناميراي تاريخ است .
وبدين سان امام حسين (ع) وكربلاوعاشوراباگذشت ساليان سبز وزنده وپوياباقي مانده اندوهرزباني زمزمه ي شان مي كند وهر چشمي مي گريدشان وهردلي سخت بي تابشان است .