نظر نويسنده سياحت شرق درباره مشروطه
آيتالله آقا سيدمحمدحسن قوچاني مشهور به آقانجفي قوچاني (۱۲۹۵ ق قوچان — ۱۳۶۳ ق/ ۱۳۲۲ ش قوچان) از علماي مشهور ايران در اوايل قرن چهاردهم هجري است كه شايد در ميان ايرانيان با كتاب معروف «سياحت شرق» شناخته شده باشد. با اين همه، آقانجفي در وقايع تاريخي مثل مشروطيت و حوادث عراق هم نقش داشته است كه به ويژه روايت او درباره انقلاب مشروطيت در نوع خود جالب توجه مي باشد.
يكي از بحث هاي داغ انقلاب مشروطه، روابط علماي نجف با جنبش مشروطيت است. برخي معتقدند كه علماي نجف كاملا با جريان مشروطه به موافقت برخاستند و در نقش حامياني بي چون و چرا، نيروهاي مشروطه خواه را پشتيباني مي كردند. با اين همه ذكر اين خاطره از آقانجفي قوچاني كه در آن گوشه اي از نظرات آخوند خراساني -رحمه الله عليه- را نيز بازگو مي كند خالي از لطف نيست.
روزي يكي از طلبهها به آقانجفي گفت: «تو از حواريون آخوندي. آخوند، [طرفدار] مشروطهي اعتدالي است نه انقلاب دموكرات و ظاهر بيان شما الميل الي الدموكرات؟» آقا نجفي به او گفت: « آقاي آخوند اجل شانا از اين است كه در حقوق مدنيه تقديم اشراف نمايد، و حق رنجبر و كارگر را ضايع و اغتصاب نمايد… نعم قيل من مرامات تلك الطائفه التفكيك بين القوه القضائيه و الروحانيه، فانكره دام ظله، لكونه بمعزل عن الحق و مرصي بعيد، و نحن اهل المعني، غيرمقيدين بالاسامي و الالفاظ المستحدثه بل قيد طوق كريمه انما المومنون اخوه و المواسات و المساوات من لوازم الاخوه.»
متن خاطره را بي كم و كاست نقل كرديم اما آقانجفي در اين بيان به دو نكته اشاره ميكند:
نخست اينكه؛ او به پيروي از آخوند، با نظريات مشروطهخواهان راديكال و غربزده مخالفت ميكند و تفكيك شرع و عرف در مسائل حكومتي را با عقايد خود ناسازگار ميشمارد.
و دوم اينكه، ميل به تقليد تمام و كمال از غربيان و اخذ مباني سياسي از آنها را نيز رد ميكند و معتقد است اگر هم از مشروطه حمايتي صورت ميگيرد بر پايه مباني اعتقادي و ديني است و نه تقليد و الگوبرداري از فرنگيان.
از بيان آقا نجفي به دست ميآيد كه ايشان از طريق بيت آخوند خراساني، اخبار مربوط به انقلاب مشروطه را به دست ميآورده و از اختلافهاي مبنايي كاملا باخبر بوده است. از اين رو نظريه دموكراتها مبني بر تفكيك قواي قضايي و روحاني براي ايشان شناخته شده بود و از نظر آخوند مبني بر مخالفت با اين نيز آگاه بود. براين اساس با نگاه تقليدي به غرب مخالفت ميكرد و در جايي گفته است: « در صورتي كه مقلد اروپائيان بشويم، دنيا بالاخره خراب و پر هرج و مرج [ميشود] و با خرابي دنيا آخرت هم خراب و ديانت هم مضمحل گردد. خوب است اين شيعهخانه، يعني ايران، در زندگي دنيا پيروي از اروپايي نكند.»
براين اساس آخوند خراساني به مانند ديگر علماي مشروطه با اينكه در بطن تحولات مشروطه نبودند و شايد همين مساله برخي اشكالات را به تصميم گيري هاي ايشان وارد كند لكن از باب تقليل ظلم و بر پايه مبنايي ديني مي كوشيدند كه وضعيت بهتري در سياست و حكومت دوره خود ايجاد كنند. بنابراين هيچ گاه مشروطه اي كه بخواهد اين مباني را زير پا بگذارد پسنديده آنها نبود و نمونه اش هم مثالي است كه آقانجفي قوچاني در تفكيك شرع و عرف در مسائل حكومتي به آن اشاره كرد.
منبع: “مشرق”