حقايقي عجيب و غريب درباره اشك ريختن

وبلاگ ادیب قوچانی مطالب جذاب جالب خواندني اخبارهاي فرهنگي هنري واموزشي علمي فن اوري اينترنت موبايل سلامت اموزش اشپزي جوانان گردشگري ديني فن اوري تحصيلي اعتياد موفقيت ورزشي طب سنتي دعا خانه داري زناشويي والدين موفق اشپزي و....

حقايقي عجيب و غريب درباره اشك ريختن

حقايقي عجيب و غريب درباره اشك ريختن



حقايقي درباره اشك,درباره گريه كردن

گريه زنان بين 5 تا 6 دقيقه طول مي‌كشد، اما گريه مردان بين 2 تا 3 دقيقه


چرا گريه مي كنيم؟
اينكه اشك از چشمانمان جاري مي‌شود، مسئله‌اي كاملا عجيب است. چرا چنين اتفاقي مي‌افتد؟ سوال ديگر اين است كه اساسا چه تفاوتي بين زن و مرد در گريه كردن وجود دارد؟
 
ادم راترفورد: تا تقي به توق مي‌خورد، مي‌زنم زير گريه؛ خجالت كشيدن هم ندارد. من مردي هستم كه زياد گريه مي‌كند. البته در زندگي واقعي زياد گريه نمي‌كنم، اما خدا نكند فيلم تماشا مي‌كنم ...
 
واقعا هيچوقت به دنبال اين نبودم كه ببينم چرا گريه مي كنيم، اما مي دانم كه ردپاي روابط بين والدين و كودكان در آن دخيل است.
 
سرزمين روياها و جنگ ستارگان!
فيلم «سرزمين روياها» را در نظر بگيريد. قصه فيلم روي كاغذ كاملا عجيب است! كوين كاستنر در وسط مزرعه ذرت خود يك زمين بيس بال درست مي‌كند، زيرا صدايي را مي‌شوند. او فكر مي‌كند كه قرار است جو جكسون، همان بازيكن رو سياه بيس‌بال، را برمي‌گرداند، اما آخر سر با جواني‌هاي پدرش ملاقات مي‌كند. فيلم كه تمام مي‌شود، اشك از چشمان من جاري مي‌شود.
 
خب فيلم سرزمين روياها كمي احساسي است، بنابراين مي‌توان آن را توجيه كرد! اما من سر فيلم «جنگ ستارگان: نيرو برمي‌خيزد» هم گريه كردم. با دخترم به تماشاي اين فيلم نشستيم و اشك از چشمان جفتمان سرازير شده بود. البته او 10 سال سن دارد و دختر است. با توجه به عقل و عرف، كار او كاملا قابل توجيه است، اما من چه بهانه‌اي مي‌توانستم داشته باشم!
 
گريه‌هاي يك مرد بالغ!
آيا عجيب است كه من به عنوان يك مرد بالغ زياد گريه مي‌كنم؟ از خيلي وقت پيش به دنبال پاسخ اين سوال بودم تا اينكه با تصميم گرفتم به آن در برنامه راديويي «موارد عجيب راترفورد و فراي» در «بي‌بي‌سي راديو فور» بپردازم.
 
من و همكارم، چند وقتي را صرف مباحث علمي مرتبط با گريه كرده بوديم: اگر مردها كمتر گريه مي‌كنند، دليل آن چيست؟ فوايد اشك ريختن چيست؟ يا يك پله فراتر برويم، اصلا چرا گريه مي‌كنيم؟
 
تفاوت گريه در مردان و زنان
اينكه آيا من آدم عجيبي هستم يا نه، كاملا مشخص است. طبق نتايج تمام مطالعات انجام شده، زنان بيشتر از مردان گريه مي‌كنند. هميشه همينطور بوده است. پژوهش انجام شده توسط ويليام فرِي، روانشناس، در سال 1982 نشان داد كه زنان به طور متوسط ماهانه 5.3 مرتبه گريه مي‌كنند. اين در حالي است كه مردان تنها 1.3 مرتبه در ماه گريه مي‌كنند. از طرف ديگر، گريه زنان بين 5 تا 6 دقيقه طول مي‌كشد، اما گريه مردان بين 2 تا 3 دقيقه.

حقايقي درباره اشك ريختن,دلايل گريه كردن

محققان هنوز نمي دانند چرا گريه مي كنيم


وقتي صحبتي از گريه مطرح مي‌شود، بايد نامي هم از روانشناس هلندي «آد وينگرهوت،» پژوهشگر دانشگاه تيلبرگ، آورد. او از جمله محققيني است كه «اشك ريختن» را همواره دنبال كرده و نتايج مطالعاتش نيز نشان مي‌دهد كه دوگانگي جنسيتي در اين زمينه وجود دارد. او البته اشاره مي‌كند كه همه چيز از دوران كودكي شروع مي‌شود.
 
در دوران نوزادي كنش گريه كردن يك فعاليت همه گير و برابر است، زيرا تمام نوزادان فارغ از جنسيت گريه مي‌كنند. روانشناس تكامل‌گرا بر اين باورند كه گريه كردن در نوزادان نوعي اعلام آوايي براي نياز به حضور پدر و مادر در كنار كودك است. فكر مي‌كنم همه پدر و مادرها اين مسئله را قبول دارند.
 
تفاوت هاي جنسيتي و نقش ثروت
گفتيم كه همه چيز از نوزادي شروع مي‌شود، اما وقتي از دوران نوزادي به سن بلوغ مي‌رسيم چه اتفاقاتي رخ مي‌دهد كه در آينده منجر به بروز «تفاوت هاي جنسيتي» مي‌شود؟
 
از طرف ديگر عوامل فرهنگي نيز دخيل هستند. نتايج برخي پژوهش ها به طور ضمني نشان مي‌دهند كه گريه كردن در فرهنگ‌هايي كه اين كنش از نظر اجتماعي پسنديده تر است، بيشتر رخ مي‌دهد. وينگرهوت نيز به اين نتيجه دست يافت كه گريه در كشورهاي ثروتمند بيشتر رايج است، چرا كه كاميابي اقتصادي فضاي بيشتري را براي ابراز احساسات به ما داده و اين مسئله باعث مي‌شود افراد بالغ چون كودكان اشك بريزند.

عاملي به نام "تستسترون"
از نظر او، ميزان پسنديده بودن گريه كردن از نگاه جامعه تنها عامل محدود كننده گريه ميان مردان نيست و تستسترون نيز نقشي اساسي دارد. در پژوهش وينگرهوت بر روي چند بيمار مبتلا به سرطان پروستات كه از داروهاي كاهنده سطح تستسترون مصرف مي‌كردند، مشخص شد كه اين بيماران بيشتر از ميانگين گريه مي‌كنند. البته شايد شما بگوييد چون اين افراد سرطان دارند، بيشتر گريه مي‌كنند!
 
برگرديم به دنياي فيلم... در فيلم ترميناتور 2، صحنه‌اي وجود دارد كه آرنولد شوآرزنگر رو به كودك (كه همه اطرافيانش را از دست داده) مي‌كند و با لحني ربات مانند از او مي‌پرسد: چرا گريه مي كني؟

پاسخ اين است: هيچ كس نمي‌داند.

انسان ها تنها موجوداتي هستند كه به دلايل احساسي گريه مي كنند. البته پيشتر گفته شده بود كه فيل‌ها نيز هنگام از دست دادن عزيزانشان اشك مي‌ريزند، اما اين ادعا در اندازه همان فرضيه باقي ماند. موضوع گريه كردن انسان‌ها به طرز عجيبي در دست پژوهش بوده است.

حقايقي درباره اشك ريختن,دلايل گريه كردن

زنان بيشتر از مردان گريه مي كنند


اشتراك "درد، ناراحتي و شادي"
ما نمي‌دانيم كه چرا حين متحمل شدن يك درد فيزيكي گريه مي‌كنيم. نمي‌دانيم چرا هنگام تروماي احساسي گريه مي‌كنيم. ما حتي وقتي خيلي شاد هستيم هم گريه مي‌كنيم!
 
بنابراين شايد بتوانيم بگوييم كه ما يك جانور اجتماعي هستيم. همين نكته‌اي كه گفتيم خود يكي از نشانه ها آن است. شايد ما از گريه كردن براي بيان حالات عميق رواني استفاده مي‌كنيم، اما اين گفته فقط در حد يك ادعا است.
 
كاتارسيس؛ احتمال ديگر!
يكي احتمال ديگر كاتارسيس يا همان تخليه هيجاني است. وينگرهوت در يكي از آخرين مطالعات خود به بررسي گفته رايج مردم پرداخت كه «گريه كردن آدم را سبك مي‌كند.»

او در سال 2015 از شركت كنندگان در تحقيق خود خواست تا حالت احساسي‌شان را قبل و بعد از دو فيلم «اشك درآور» را بگويند: فيلم "زندگي زيباست" كه برنده اسكار شد و فيلم احساسي "هاچي: داستان يك سگ." سپس از شركت كنندگان خواسته شد تا همان فرمي كه قبل از مشاهده فيلم پر كرده بودند را به ترتيب 20 دقيقه و 2 ساعت پس از تماشاي فيلم مجدد پر كنند.

نتايج پژوهش كاملا آشكار بود: افرادي كه گريه نكرده بودند، هيچ تغييري را نشان ندادند. از طرف ديگر، ماجرا در كساني كه اشك ريخته بودند كاملا متفاوت شده بود. نتايج اين پژوهش احتمال وجود اثر كاتارسيس را تاييد مي‌كند. انگار مردم واقعا پس از گريه كردن، حالشان بهتر مي‌شود!

در برنامه راديويي «موارد عجيب راترفورد و فراي» هم ما خواستيم تا كمي آزمايش انجام دهيم و همان پژوهش فيلم را بر روي سوالات شنوندگان پياده كنيم.  حنا از اينكه به اسم يك كار علمي مرا به تحمل تجارب دردناك محكوم مي‌كرد، لذت مي‌برد: من در اتوبان پشت ترافيك سنگيني گير كرده بودم، از حال رفته بودم و كمرم را هم موم انداخته بودم! البته هيچ يك از اين موارد به دردناكي فيلم "هاچي: داستان يك سگ" نبود و نمي‌توانست مرا به گريه بيندازد.

نظرم من اين است: هاچي سگي بود كه به دست ريچارد گري بزرگ شده بود. ريچارد مي‌ميرد. هاچي ناراحت است. پايان. ممكن است برخي فكر كنند كه ريچارد از فيلمنامه‌نويس عاجزانه درخواست كرده تا چنين شود! من سر فيلم هاچي اصلا اشك نريختم؛ حتي حالم هم بهتر نشد و اين رويه با نتايج فيلم وينگرهوت همبستگي دارد. شايد من بايد دريچه‌هاي سد چشمانم را باز مي‌گذاشتم.

منبع: BBC World - faradeed.ir

تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد