دو ويژگي اصلي دنيا در قرآن !‌

وبلاگ ادیب قوچانی مطالب جذاب جالب خواندني اخبارهاي فرهنگي هنري واموزشي علمي فن اوري اينترنت موبايل سلامت اموزش اشپزي جوانان گردشگري ديني فن اوري تحصيلي اعتياد موفقيت ورزشي طب سنتي دعا خانه داري زناشويي والدين موفق اشپزي و....

دو ويژگي اصلي دنيا در قرآن !‌

۳۳۲ بازديد

دو ويژگي اصلي دنيا در قرآن !‌



دو ويژگي اصلي دنيا در قرآن, قيامت, روز قيامت

در دين درباره بي ارزش بودن دنيا به معني بي ارزشي مقايسه اي است، يعني دنيا ارزش ندارد كه ما به خاطر آن اصول اخلاقي و اجتماعي و معني انسانيت و بزرگواري را از دست بدهيم.

قرآن كريم در اين زمينه دو تعبير دارد:
1. دنيا متاع زودگذر: «وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يُقْسِمُ الْمُجْرِمُونَ مَا لَبِثُوا غَيْرَ سَاعَةٍ كَذَلِكَ كَانُوا يُوْفَكُونَ»؛ [1] و روزى كه قيامت برپا شود، مجرمان سوگند ياد مي‌‏ كنند كه جز ساعتى (در عالم برزخ) درنگ نكردند! اين‌ چنين از درك حقيقت بازگردانده مي ‌‏شوند.

«وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ كَأَن لَّمْ يَلْبَثُواْ إِلاَّ سَاعَةً مِّنَ النَّهَارِ يَتَعَارَفُونَ بَيْنَهُمْ...»؛ [2] (به ياد آور) روزى را كه (خداوند) آنها را جمع (و محشور) مي ‌‏سازد آن ‌چنان‌كه (احساس مي‌‏كنند) گويى جز ساعتى از روز، (در دنيا) توقّف نكردند، به آن مقدار كه يكديگر را (ببينند و) بشناسند.

در اين آيات اشاره به وضع دردناك مشركان در قيامت كرده و مي ‌‏گويد به خاطر بياور آن ‌روز را كه خداوند همه آنها را محشور مي‌ كند، در حالى‌ كه چنان احساس مي‌‏كنند كه تمام عمرشان در اين دنيا بيش از ساعتى از يك روز نبود؛ به همان مقدار كه يكديگر را ببينند و بشناسند.

اين احساس كم بودن مقدار اقامت در دنيا، يا به دليل آن است كه اصولاً در برابر زندگى جاويدان قيامت به مقدار ساعتى بيش نيست.

يا از آن ‌رو است كه اين دنياى ناپايدار چنان با سرعت بر آنها گذشت كه گويى بيش از يك ساعت نبود.

و يا اين ‌كه به دليل عدم استفاده صحيح از عمر خود، چنين مي‌‏ پندارند كه همه عمرشان بيش از يك ساعت ارزش نداشت.

بنابر آنچه گفته شد، جمله «يَتَعارَفُونَ بَيْنَهُمْ» (يكديگر را مي ‌‏شناسند) اشاره به مقدار درنگ آنها در دنيا است؛ يعنى آنچنان عمر را كوتاه احساس مي‌‏ كنند كه گويا تنها به مقدارى بود كه دو نفر يكديگر را ببينند و معارفه‌‏اى در ميان آنها انجام گردد و از همديگر جدا شوند.

اين احتمال نيز در تفسير آيه داده شده است كه منظور احساس كوتاهى زمان دوران برزخ است؛ يعنى آنها در دوران برزخ در حالتى شبيه به خواب فرو مي ‌‏روند كه گذشت سال ‌ها و قرون و اعصار را احساس نمي ‌‏كنند، به طورى كه به هنگام رستاخيز فكر مي ‌‏كنند دوران برزخشان كه شايد هزاران و يا ده‌ها هزار سال بود، بيش از ساعتى به درازا نكشيد؛ [3] زيرا كوتاهى زندگى دنيا برايشان روشن شد. آنان مي‌‏ پنداشتند كه دنيا سراى باقى است. در حالى‌كه اگر دنيا را ميليون ‌ها سال هم تصور كنيد، در برابر جاودانى آخرت هيچ وزن و اعتبارى ندارد.

 

حال چگونه است مدت زندگى چند ده سال آدميان در برابر ابديت آخرت: «يَتَخَافَتُونَ بَيْنَهُمْ إِن لَّبِثْتُمْ إِلَّا عَشْرًا»؛ [4] آنها آهسته با هم گفت‌وگو مي‌كنند (بعضى مي‌‏ گويند:) شما فقط ده (شبانه روز در عالم برزخ) توقّف كرديد. [5]

لذا دنيا و توقف در آن به قدرى فانى و زودگذر است كه انسان به هنگام مرگ و به هنگام قيامت اين ‌طور مي ‌‏پندارد كه بيش از يك شب و يك روز، يا بيش از يكى دو ساعت در دنيا مكث ننموده است.

2. دنيا متاع اندك: «لْ مَتَاعُ الدَّنْيَا قَلِيلٌ »‏؛ [6] به آنها بگو سرمايه زندگى دنيا، ناچيز است.

منظور از قليل و ناچيز در اين‌جا فنا پذيري و از بين رفتن سريع است.

دنيا و توقف در آن به قدرى فانى و زودگذر است كه انسان به هنگام مرگ و به هنگام قيامت اين‌طور مي‌‏پندارد كه بيش از يك شب و يك روز، يا بيش از يكى دو ساعت در دنيا مكث ننموده است


دو اصل اساسي در هدفمندي آفرينش از نظر قرآن
از نظر قرآن جهان آفرينش بيهوده خلق نشده است؛ بلكه تمامى اجزا و عناصر آن براى هدف و غرض مشخصى خلق شده‏اند.

در آيات زيادى از قرآن به هدفدارى آفرينش جهان و آدميان اشاره شده است؛ از جمله:
«إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاخْتِلاَفِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لآيَاتٍ لِّأُوْلِي الألْبَابِ* الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىَ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ»؛ آل عمران (3)، آيه 190 - 191.؛ «مسلماً در آفرينش آسمان ‏ها و زمين و آمد و رفت شب و روز، براى صاحبان عقل و انديشه آياتى است؛ كسانى كه خداوند را در حال ايستادن و نشستن و آن هنگام كه بر پهلو خوابيده‏اند، به ياد مى‏ آورند و در آفرينش آسمان‏ ها و زمين مى ‏انديشند بارالها! اين را بيهوده نيافريده‏اى، منزّهى تو، ما را از عذاب آتش نگاه‏دار».


آيات فوق انسان را به انديشه وا مى‏ دارد و مى ‏فهماند كه مشاهده بدون انديشه و تفكر ره به جايى نمى ‏برد.


در آيه ‏اى ديگر مى‏ فرمايد:
«رَبُّنَا الَّذِي أَعْطى‏ كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى‏»؛ «پروردگار ما كسى است كه به هر موجودى، خلقت مناسب او را عطا كرد و آن گاه هدايت نمود».


در اين آيه به دو اصل اساسى اشاره شده است: نخست اينكه خداوند به هر موجودى آنچه را نياز داشته، عطا كرده است. ديگر آنكه هر موجودى، به گونه‏ اى هدايت شده است كه از همه نيروهاى خود در پايندگى حيات استفاده كند و به هدف نهايى وجود خود نائل آيد.از آنچه گذشت روشن مي شود كه دنيا بي ارزش نيست، بلكه ارزش مقدمي دارد و مانند جهاز تغذيه در جنين است كه براي دوران محدودي مناسب است و براي دوره بعدي حيات جهازات كامل تر و پاياتري لازم است. جهان نيز جنين دنيايي بزرگ تر و پاياتر است و مقدمه اي براي رسيدن به حيات برتر.

 ==============================
پي نوشت ها:
[1]. روم، 55.
[2]. يونس، 45.
[3]. مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، ج ‏8، ص 302- 303.
[4]. طه، 103.
[5]. طباطبائي، سيد محمد حسين، الميزان في تفسير القرآن، ج ‏14، ص 210.
[6]. نساء، 77.

منابع:
jonbeshnet.ir
islamquest.net
daneshnameh.roshd.ir

تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد