سفر به خوزستان در سال 1300 پيش از ميلاد

وبلاگ ادیب قوچانی مطالب جذاب جالب خواندني اخبارهاي فرهنگي هنري واموزشي علمي فن اوري اينترنت موبايل سلامت اموزش اشپزي جوانان گردشگري ديني فن اوري تحصيلي اعتياد موفقيت ورزشي طب سنتي دعا خانه داري زناشويي والدين موفق اشپزي و....

سفر به خوزستان در سال 1300 پيش از ميلاد

۳۱۵ بازديد
ايران را چهار راه اقوام و اديان لقب داده‌اند؛ زيرا موقعيت جغرافيايي اين سرزمين آن را بر سر راه مردمان شرق و غرب جهان قرار داده و اين رفت و آمدها در طول سده‌ها و هزاره‌ها، موجب رسوب مظاهر فرهنگ و تمدن نقاط مختلف جهان در اين سرزمين كهن شده است.
وب سايت همشهري 6 و 7 - فرشيد ساماني: ايران را چهار راه اقوام و اديان لقب داده‌اند؛ زيرا موقعيت جغرافيايي اين سرزمين آن را بر سر راه مردمان شرق و غرب جهان قرار داده و اين رفت و آمدها در طول سده‌ها و هزاره‌ها، موجب رسوب مظاهر فرهنگ و تمدن نقاط مختلف جهان در اين سرزمين كهن شده است.

ايران در طول تاريخ پرفراز و نشيب خود، خاستگاه يا جايگاه اديان بزرگي چون دين زرتشت، مانويت، يهوديت، مسيحيت، اسلام و حتي آيين بودا بوده است. رد پاي اين حضور را مي‌توان در معابد كهني يافت كه در جاي جاي ايران به چشم مي‌خورند؛ از مساجد گرفته تا انبوه آتشكده‌ها و كنيسه‌ها و كليساها.

 با وجود اين، شناخت ايرانيان از اديان ايران باستان غالبا محدود به آيين زرتشت يا مانويت است؛ در حالي كه در هزاره‌هاي پيش از ميلاد اديان زيادي در ايران رواج داشتند كه برخي از آنها آثار سترگي از خود برجاي گذاشتند.

كهن ترين معبد زير زنبيـل وارونـه

 بهترين نمونه اين آثار، زيگورات چغازنبيل در استان خوزستان و در محدوده شهر باستاني شوش است كه صفحه ايرانگردي اين هفته به معرفي آن اختصاص دارد. ناگفته نماند كه زيگورات چغازنبيل به سبب ارزش‌هاي تاريخي و فرهنگي اش و به عنوان نخستين اثر ايراني در سال 1978 ميلادي در فهرست ميراث فرهنگي جهاني به ثبت رسيد.


عيلاميان كه بودند؟

عيلاميان (ايلاميان) مردماني از نژاد «آسياني» يا «زاگرو- عيلامي»بودند كه در اوايل هزاره چهارم پيش از ميلاد وارد دوران شهرنشيني شدند و در زمره اقوام ماقبل آريايي ايران به شمار مي‌آيند.  دين شان مانند بسياري ديگر از اقوام باستاني، مبتني بر پرستش ارباب انواع بود.

در نظر آن‌ها جهان آفريده رب النوع مؤنثي بود كه با يك رب النوع مذكر ازدواج كرده بود و نه تنها همسر او بلكه مادرش نيز به حساب مي‌آمد. به همين دليل، نسب عيلاميان از طريق مادر منتقل مي‌شد. آن‌ها  در 2700 پيش از ميلاد  موفق به تأسيس سلسله حكومتي به مركزيت شوش شدند و دولتي را شكل دادند كه به شكل فدراتيو اداره مي‌شد.

 ايالت‌هاي عيلام مستقل از دولت مركزي بودند، اما حدود استقلال‌شان بسته به ضعف يا قدرت دولت مركزي كم و زياد مي‌شد. هسته اصلي كشور عيلام شامل خوزستان، لرستان، پشتكوه (استان ايلام كنوني) و كوههاي بختياري بود و دايره نفوذش در اوج قدرت تا مركز ايران پيش مي‌رفت.

عيلام همسايگان متمدني داشت و طي چند هزار سال بده و بستان فرهنگي با ايشان بر غناي تمدن خويش افزود. نخستين همسايگانش، آكد و آشور بودند كه گاه از در سلطه بر عيلام وارد مي‌شدند و قدرت سياسي اش را محدود مي‌كردند. بعدها اين دو درهم آميختند و تمدن بابل را شكل دادند.

 رابطه عيلام و بابل هميشه مسالمت‌آميز نبود و بارها بين‌شان جنگ درگرفت. ابتدا عيلام بر بابل چيره گشت و به چنان قدرتي رسيد كه نام شاهانش به تورات راه يافت اما بعدتر «نبوكدنصر» يا همان بخت النصر معروف، عيلام را شكست داد و تحت سلطه بابل درآورد.

در واقع همين جنگ‌ها بود كه موجب شد بعدها در دوران جديد، بسياري از آثار تمدن‌هاي بين النهرين – مانند منشور حمورابي – در شوش كشف شود و پاره اي آثار عيلامي نيز از محوطه‌هاي باستاني بين النهرين (عراق امروزي) بدست آيند.

مدتي بعد بابل به دست دولت آشور برافتاد و آشور و عيلام با يكديگر همسايه شدند. اين، سرآغاز نگون بختي عيلاميان بود. پس از چند رشته جنگ بي حاصل، آشور باني پال به خاك عيلام حمله برد و ضمن غارت معابد و خزاين ثروتمند عيلام، خاكش را به توبره كشيد. بدين سان دولت عيلام در 640 پيش از ميلاد برافتاد.

 بخش جنوبي آن به مركزيت شوش ضميمه قلمرو آشور شد و بخش‌هاي شمالي به پارس‌ها رسيد. 80 سال بعد، پارس‌ها سلسله هخامنشي را بنيان نهادند و پايتخت زمستاني خود- شوش- را بر بقاياي تمدن عيلام بنا كردند.

كهن ترين معبد زير زنبيـل وارونـه/ناقص

بنابراين، تمدن هخامنشي تاثيرات زيادي را از تمدن عيلام پذيرفت و خط و زبان عيلامي يكي از خطوط مهم اداري در دستگاه حكومت هخامنشيان بود. براي نمونه، بسياري از گل نوشته‌هاي كشف شده در تخت جمشيد به خط ميخي و به زبان عيلامي نوشته شده اند.

عيلاميان گرچه در زواياي تاريك تاريخ گم شدند، ليكن ميراثي را از خود برجاي نهادند كه رد پايش را مي‌توان تا دوران ساساني در فرهنگ و تمدن ايران باستان به روشني تعقيب كرد. تمدن آنان تا هفتاد سال پيش كه كاوش‌هاي باستان شناسي در جنوب و جنوب غرب ايران آغاز شد، ناشناخته بود. اما به زودي آثار شگرفي از دل خاك بيرون آمد و تصويري از يك تمدن بسيار پيشرفته را پيش چشم انسان معاصر قرار داد.

متاسفانه در سه دهه گذشته بسياري از محوطه‌هاي باستاني مربوط به تمدن عيلام در عمليات تسطيح اراضي كشاورزي از ميان رفتند اما هنوز هم محوطه‌هاي مهمي از اين تمدن كهن باقي مانده كه هر يك مي‌توانند زواياي تازه اي از فرهنگ و تمدن عيلاميان را نمودار سازند.

چغازنبيل

«ذيقَورَّت» با تشديد بر روي «ق» و«ر» واژه اي اكدي است. اين واژه كه ايرانيان آن را زيگورات تلفظ مي‌كنند از فعل  zaqāru به معناي " بلند و برافراشته ساختن " گرفته شده است. چغازنبيل نيز واژه اي مركب است. چغا به معناي بلندي (تپه) است و زنبيل به معناي سبد.

 از آنجا كه اين معبد تا چند دهه پيش زير خاك بود و مثل يك سبد واژگون به نظر مي‌رسيد، محلي‌ها آن را چغازنبيل مي‌خواندند؛ يعني تپه اي كه شبيه سبد واژگونه است. در واقع همين شكل سبدگونه كه وجودش در يك دشت نسبتا هموار عجيب به نظر مي‌رسيد، موجب جلب توجه باستان شناسان شد و نشانه‌هايي از وجود بناهاي كهن در اين محدوده را نمودار ساخت.

زيگورات چغازنبيل در نيمه اول سده بيستم ميلادي شناسايي و از سال 1330 تا 1341 خورشيدي بوسيله رومان گيرشمن، باستان شناس فرانسوي، از زير خاك بيرون كشيده شد. گيرشمن در تحقيقات خود به اين نتيجه رسيد كه زيگورات چغازنبيل در اصل ساختماني پنج طبقه با حدود 52 متر ارتفاع بوده كه در گذر ايام سه طبقه آن فروريخته و اكنون فقط طبقات اول و دوم به ارتفاع 25 متر باقي است. آوار سه طبقه فروريخته نيز به شكل تلي از خاك بر فراز دو طبقه باقيمانده ديده مي‌شوند.

كهن ترين معبد زير زنبيـل وارونـه/ناقص

مهم‌ترين شهر عيلامي

زيگورات در شهر «دور- اونتاش» جاي داشت كه از مهمترين شهرهاي عيلامي به حساب مي‌آمد و دورادورش را حصاري با هفت دروازه فراگرفته بود.

اين حصار خود نيز با چند معبد كوچك تر، درون حصار ديگري بود و هردوي آنها درون حصار سومي به طول چهار كيلومتر جا گرفته بودند.
 
شهر دور – اونتاش خود ميان دو رود پرخروش خوزستان -يعني كرخه و دز- قرار گرفته كه وجودشان موجب حاصلخيزي خاك‌هاي اين منطقه شده بود و زمينه شكل‌گيري تمدن‌هاي كهني مانند تمدن عيلام را فراهم آورد.

كهن ترين معبد زير زنبيـل وارونـه/ناقص

كتيبه‌هاي زيگورات

روي ديواره‌هاي زيگورات و به فواصل مشخص كتيبه‌هايي به دو خط ميخي و با دو زبان عيلامي و آكدي نوشته شده است. در برخي از اين كتيبه‌ها شاه عيلام مقصود خود از ساخت زيگورات را شرح مي‌دهد و مي‌گويد: «من اونتاش - گال پسر هوبانومنا، شاه انزان و شوش.

 همين كه محل شهر محصور شد، در آنجا شهر اونتاش ـ گال و مكان مقدس را ساخته‌ام؛ در آنجا يك Kukunnum  طلائي ساختم؛ آن را در يك حصار بيروني و دروني محصور كردم. شاهان قديم Kukunnum  نساخته بودند، من آن را ساختم.» بي شك اگر اين كتيبه‌ها نبودند، فلسفه و چگونگي ساخت زيگورات تا حد زيادي براي ما مجهول مي‌ماند.

كهن ترين معبد زير زنبيـل وارونـه/ناقص

3 سكوي مدور

درون حصار اصلي و مقابل سه ضلع از چهار ضلع زيگورات، سه سكوي مدور با كتيبه‌هايي به خط ميخي ديده مي‌شود. باستان شناسان حدس مي‌زنند كه اين سكوها پايه مجسمه‌هاي بزرگ شاه عيلام بوده اند.

همچنين در برابر شش دروازه از دروازه‌هاي هفت گانه زيگورات، آثار معابد كوچك نمايان است. اين معابد به ديگر خدايان عيلامي اختصاص داشتند و زيارت آن‌ها مقدمه اي بود براي عبادت اينشوشيناك كه بزرگتر و نيرومندتر از ديگر خدايان عيلامي به شمار مي‌آمد.

كهن ترين معبد زير زنبيـل وارونـه/ناقص

راه و چاه سفر

با توجه به گرماي خوزستان، فصل سفر به اين استان و ديدن زيگورات چغازنبيل، از اواسط پاييز تا اوايل بهار است. زيگورات چغازنبيل بين دو شهر شوش و شوشتر قرار گرفته، به گونه اي كه فاصله‌اش با شوش 42 كيلومتر و با شوشتر كمتر از اين مقدار است.

اين راه را يا بايد با خودروي شخصي برويد يا با خودروي كرايه‌اي. هتل دو ستاره نصر شوش و مهمانسراي جهانگردي شوشتر با يك ستاره، تنها امكانات اقامتي نزديك زيگورات هستند.

كهن ترين معبد زير زنبيـل وارونـه/ناقص

ساختار پلكاني

ساختمان زيگورات را به شكل مكعب‌هاي توپر و متداخل ساخته اند و درون آن فقط پله‌هايي براي رفتن به طبقات بالا وجود دارد. اين نظام پلكاني نماد عروج به آسمان است كه نمونه‌هاي قديمي تر آن را مي‌توان در تمدن‌هاي بين النهرين مشاهده كرد. به عقيده گيرشمن بالاترين طبقه زيگورات جايگاه زندگي خداي عيلام بوده است.

 پلكان‌هاي زيگورات درهاي چوبي داشته اند. اگرچه اكنون اثري از آن‌ها باقي نيست، اما پاشنه‌هاي سنگي نشان مي‌دهد كه ابعادشان چگونه بوده است. دو تا از پلكان‌ها فقط تا طبقه اول بالا مي‌روند و مخصوص درباريان و كاهنان دون رتبه اي بوده اند كه اجازه دسترسي به طبقات بالاتر را نداشته اند. دو پلكان ديگر كه مي‌توانيم به آن‌ها پلكان‌هاي شاه بگوييم، تا طبقه چهارم امتداد داشته اند.

پلكان ضلع جنوب شرقي شكوهمندتر است و مي‌توان آن را محل بالارفتن شاه به حساب آورد. شاه و معدودي از همراهانش تا طبقه چهارم بالا مي‌رفته اند، سپس همراهان مي‌ايستادند و شاه با هدايت كاهن اعظم وارد معبد اصلي در طبقه پنجم مي‌شد. او تنها كسي بود كه مي‌توانست منظره بي‌نظيري از قلمرو خويش را از فراز آن ببيند.

كهن ترين معبد زير زنبيـل وارونـه/ناقص

تنديس‌هاي غول‌پيكر

از درهاي چوبي معبد كه با ميله‌هاي شيشه اي تزئين مي‌شدند، چيزي باقي نمانده، اما پاشنه سنگي درها در گوشه اي از محوطه به چشم مي‌خورند. شواهد باستان شناختي نشان مي‌دهند كه كنار اين درها مجسمه‌هاي غول پيكري به شكل گاو نر وجود داشتند كه وظيفه‌شان حفاظت از زيگورات بود. در واقع، قطعاتي از اين گاوهاي سفالين از محوطه زيگورات بدست آمده اند. بعدتر قرار دادن تنديس حيوانات واقعي يا افسانه اي – مثل گاو بالدار – براي محافظت از يك مكان در تخت جمشيد نيز ديده مي‌شود.

نزديك حصار سوم زيگورات و در سمت جنوب شرقي آن بقاياي كاخ‌هاي شاهان عيلامي و مقابرشان به چشم مي‌خورد. در اين بخش پنج آرامگاه زيرزميني به همراه آثاري چون تزيينات شيشه اي و گل ميخ‌هاي لعابدار كشف شده است. اين جا را مي‌توان جايگاه ابدي شاهان عيلام دانست. متاسفانه فرانسوي‌ها طبق توافقي كه با دولت ايران صورت داده بودند، بخشي از آثار بدست آمده در اين مقابر را به كشور خود بردند.

كهن ترين معبد زير زنبيـل وارونـه/ناقص

ميراث جهاني

از آنجا كه زيگورات چغازنبيل در فهرست ميراث فرهنگي جهاني ثبت شده و تحت حفاظت بين المللي قرار گرفته است، مسوولان سازمان ميراث فرهنگي موفق شده اند از مساعدت‌هاي داوطلبانه بين المللي براي شناسايي بهتر، حفاظت و معرفي اين اثر بهره ببرند.

براي نمونه، در سال 1378 طي توافقي كه ميان  سازمان ميراث فرهنگي ايران و سازمان آموزشي، علمي و فرهنگي ملل متحد (يونسكو) به امضا رسيد، بنياد اعتباري ژاپن و موسسه كراتره فرانسه (موسسه بين المللي حفاظت از بناهاي خشتي) طرحي را براي حفاظت و مرمت محوطه تاريخي چغازنبيل تدوين كردند كه در قالب تأسيس  مركز مطالعات پروژه حفاظت و مرمت چغازنبيل شكل اجرايي به خود گرفت. هفت تپه از ديگر محوطه‌هاي پراهميت عيلامي است كه در 17 كيلومتري چغازنبيل قرار گرفته است .

اين مركز كه در كنار موزه هفت تپه قرار دارد، داراي بخش‌هايي مانند كتابخانه ، آزمايشگاه ، كارگاه مرمت ، تالار كتيبه‌ها ، بخش رايانه و بخش اداري و آرشيو است و بسياري از آثار و مواد فرهنگي بدست آمده از چغازنبيل در آن نگهداري مي‌شود.

كهن ترين معبد زير زنبيـل وارونـه/ناقص

كهن ترين معبد زير زنبيـل وارونـه/ناقص

تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد