خاطره اي زيبا از چارلي چاپلين: زيباترين سيركي كه نرفتم

وبلاگ ادیب قوچانی مطالب جذاب جالب خواندني اخبارهاي فرهنگي هنري واموزشي علمي فن اوري اينترنت موبايل سلامت اموزش اشپزي جوانان گردشگري ديني فن اوري تحصيلي اعتياد موفقيت ورزشي طب سنتي دعا خانه داري زناشويي والدين موفق اشپزي و....

شنبه ۱۹ دی ۹۴ | ۰۸:۱۶ ۳۰۵ بازديد

خاطره اي زيبا از چارلي چاپلين:

زيباترين سيركي كه نرفتم

خاطره اي زيبا از چارلي چاپلين در فضاي مجازي منتشر شده كه در آن درسي زيبا از پدرش آموخته است.

زيباترين سيركي كه نرفتم

به گزارش خبرنگار اخبار داغ گروه فضاي مجازي باشگاه خبرنگاران جوان؛ اين خاطره زيبا از چارلي چاپلين در فضاي مجازي منتشر شده است. خاطره اي كه در آن درسي ريبا از پدرش نقل كرده كه در دوران كودكي در جريان يك اتفاق از وي آموخته است.

چارلي چاپلين در اين ياره گفته:با پدرم رفتم سيرك، توي صف خريد بليط يه زن و شوهر با ٤ تا بچه شون جلوي ما بودند.وقتي به باجه رسيدند و متصدي باجه، قيمت بليط هارو بهشون گفت، ناگهان رنگ صورت مرد تغيير كرد و نگاهي به همسرش انداخت،معلوم بود كه پول كافي ندارد و نميدانست چه بكند!

به يك باره پدرم دست در جيبش كرد و يك اسكناس ١٠ دلاري بيرون آورد و روي زمين انداخت،سپس خم شد و پول را از زمين برداشت و به شانه مرد زد و گفت: ببخشيد آقا،اين پول از جيب شما افتاد.مرد كه متوجه موضوع شده بود،بهت زده به پدرم نگاه كرد و گفت: متشكرم آقا........!!

مرد شريفي بود ولي براي اينكه پيش بچه هايش شرمنده نشود، كمك پدرم را پذيرفت؛

بعد از اينكه بچه ها همراه پدر و مادرشان داخل سيرك شدند، ما آهسته از صف خارج شديم و به طرف خانه برگشتيم و من در دلم به داشتن چنين پدري افتخار كردم.

"آن زيباترين سيركي بود كه به عمرم نرفته بودم"

ثروتمند زندگي كنيم،بجاى آنكه،ثروتمند بميريم