فراديد - دنياي حيوانات هميشه براي انسانها جالب بوده و ما اغلب در مورد حيوانات ذهنيت ميسازيم. به عنوان مثال، در زبان فارسي ميگوييم كه «فلاني مثل گاو غذا ميخورد،» اما آيا گزارههايي از اين دست در مورد حيوانات لزوما صدق ميكنند؟
در برخي فرهنگها از پرندهها به عنوان جانوراني كه زود از خواب پا ميشوند و شادابي دارند ياد ميشود. اما پژوهشها نشان ميدهد كه گونههاي مختلف پرندگان در ساعات مختلف از خواب بيدار ميشوند. بنابراين لازم است از چند باور رايج و البته مشترك بين همه انسانها رفع ابهام شود.
خفاشها كور نيستند
بينايي خفاشها حتي ضعيف هم نيست. البته آنها شنوايي فوقالعاده قوي دارند. خفاشها حتي به نوعي ردياب صوتي نيز مجهز هستند كه به آن «موقعيتيابي پژواكي» گفته ميشود. آنها از طريق امواج فراصوت را توليد كرده و پس از برخورد به شي از موقعيت آن باخبر ميشوند. بنابراين خفاشها براي جلوگيري از برخورد با موانع، شكار و جهتيابي از اين حس استفاده ميكنند كه ما انسانها به طور طبيعي فاقد آن هستيم.
از آنجايي كه خفاش در شب شكار ميكند، حس بينايي چندان به كارشان نميآيد. خفاش در واقع تنها پستاندار پرنده است و قابليتهاي منحصر به فرد آن باعث شده تا انسان از آن افسانههاي زيادي بسازد.
غواصهاي ديوانه
پرنده غواص (loon) صداي عجيبي توليد ميكند و شايد به همين دليل است كه به آنها ديوانه ميگويند. اين رفتار اين پرنده هيچ شباهتي به ديوانهها ندارد. در تابستان، حتي شما را با رفتار دلفريب خود شگفتزده ميكنند. آنها ميتوانند با سرعت زيادي به سمت آسمان اوج بگيرند و تا 113 كيلومتر بر ساعت اوج بگيرند.
اشك تمساح
از چشم تمساح هنگام خوردن طعمه اشك جاري ميشود كه دليل آن نه شادي است و نه ناراحتي. اشك تمساح تنها يك واكنش فيزيولوژيكى است و دليل ديگري ندارد.
اگر كسي به طعنه به شما گفت: «اشك تمساح نريز!» منظورش اين نبوده كه شما ناراحت هستيد، بلكه در واقع ميخواهند بگويند: «لطفا ادا درنيار!» اما تمساحهاي بيچاره تقصيري ندارند و اين ذهنيت ما به آنها است، چرا كه اشك ريختن جز واكنش طبيعي بدنشان چيز ديگري نيست.
تمساحها و كروكوديل به دليل وجود غدد توليد كننده اشك هنگام خوردن غذا اشك ميريزند. آنها هنگام خوردن طعمه هيچ نوع احساسي ندارد. انسانها نيز هنگام عصبانيت يا انجام فعاليت عرق ميكنند و رفتار تمساح نيز مشابه همين رفتار انسان است.
لجاجت قاطرها
در برخي از فرهنگها از قاطرها به عنوان حيوانات لجوج استفاده ميشود. گويشوران برخي از زبانها حتي براي ابراز يكدندگي شخصي او را با لجاجت قاطرها مقايسه ميكنند. دليلش نيز واضح است: صاحب قاطر هر چه بند متصل به قاطر را ميكشد تا آن زبان بسته را به حركت درآورد، موفق نميشود؛ قاطر آنقدر مقاومت ميكند تا صاحبش را متقاعد كند!
شايد شما خرها را تصور كرده باشيد؛ درست است. خرها هم مانند قاطرها لجوج هستند و شايد هم كمي خودخواه! اما شايد بايد تجديد نظر كنيد، زيرا نه قاطرها و نه خرها چنين خصوصياتي ندارند. در پژوهش انجام شده بر روي چند حيوان مشخص شد كه به ترتيب قاطرها، خرها، اسبها و سپس سگها بيشترين ميزان حرفشنوي از انسان را دارند. به گزارش فراديد، در زبان فارسي نيز تعبيري مشابه وجود دارد كه البته در مورد اسبهاي وحشي و رام نشدني نيز تا حدود صدق ميكند.
پس چرا چنين تفكري در مورد آنها وجود دارد؟ قاطرها و خرها حيوانات بسيار باهوشي هستند. آنها همچنين به اصل «صيانت نفس« اعتقاد راسخ دارند. به همين دليل به صاحبان خود اجازه نميدهند تا از آنها كار اضافي بكشند.
گربههاي جان سخت
ميدانيم كه گربهها هفت تا جان ندارند، اما آنها به خاطر ويژگيهاي خارقالعادهشان زيادي انگشتنما هستند. در واقع بايد بگوييم كه گربهها مهارت خاصي در فرود آمدن دارند، اما بدين معنا نيست كه ميتوانند تحت هر شرايطي جان سالم به در ببرند. اگر گربهها از يك ساختمان دو يا سه طبقه به پايين پرتاب شوند، وقت كافي براي تنظيم پنجهها نداشته و به احتمال زياد صدمات جدي ميبينند. در ارتفاعات بيشتر كه وقت بيشتري هم دارند، شرايط كمي بهتر است. اما اگر ارتفاع خيلي زياد شود، سرعت و قدرت برخورد آنها را از پاي درخواهد آورد.
گربهها همچنين در نبرد با ديگر موجودات خياباني به راحتي آسيب ميبينند. بنابراين اينكه گفته ميشود آنها هفت تا جان دارند از اساس اشتباه است.
نرود ميخ آهنين در سنگ!
در زبان انگليسي ضربالمثلي وجود دارد كه ميگويد : «نميتوان به يك سگ پير، شيرينكاريهاي جديد آموخت.» در زبان فارسي نيز چنين تعبيري البته با كمي تغيير داريم : «نرود ميخ آهنين در سنگ» كه هر دو مورد در يك سوي ماجرا نشان از عدم يادگيري دارند.
به هر ترتيب، مسئله پيري و مقاومت در برابر يادگيري كانون تمركز بسياري بوده و ما از ديرباز فكر كردهايم كه نميتوانيم به يك سگ پير چيزهاي جديدي ياد دهيم. اما اين امر صحت ندارد، چرا كه سگهاي پير مانند سگهاي جوان ميتوانند چيزهاي جديد را بياموزند. البته ناگفته نماند كه زمان آموختن كمي طولانيتر است كه به هر حال طبيعي است.
در پژوهشي مشخص شد كه سگهاي پير در مقايسه با سگها جوان زودتر علاقه خود به يادگيري چيزهاي جديد را از دست ميدهند، اما اگر مورد جذابي را قرار باشد كه ياد بگيرند به اندازه سگهاي جوان علاقه نشان ميدهند. بنابراين سگهاي پير درست شبيه افراد مسن توانايي يادگيري دارند، به شرطي كه آن مورد به اندازه كافي برايشان جذاب باشد.
از اين رو، نبايد به باورهاي اشتباه رايج پيرامون حيوانات چندان دلخوش كرد و بايد منتظر پاسخ علميتري در اين رابطه بود. شايد روزي مشخص شود كه آيا گاوها واقعا زياد غذا ميخورند؟
چهارشنبه ۰۹ دی ۹۴ | ۰۸:۴۲ ۲۳۶ بازديد
بينايي خفاشها حتي ضعيف هم نيست. البته آنها شنوايي فوقالعاده قوي دارند. خفاشها حتي به نوعي ردياب صوتي نيز مجهز هستند كه به آن «موقعيتيابي پژواكي» گفته ميشود. آنها از طريق امواج فراصوت را توليد كرده و پس از برخورد به شي از موقعيت آن باخبر ميشوند.
تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد