چهارشنبه ۰۹ دی ۹۴ | ۰۸:۳۳ ۲۰۹ بازديد
"روز 9 دي شما ديديد در اين كشور چه اتفاقي افتاد و چه حادثهاي پيش آمد. دشمنان انقلاب كه هميشه سعي ميكنند راهپيمائيهاي ميليوني را بگويند چند هزار نفر آمدهاند - تحقير كنند، كوچك كنند - اعتراف كردند"....
به گزارش گروه سياسي باشگاه خبرنگاران جوان، به نقل از پايگاه اطلاع رساني دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبري، حضرت آيت الله خامنهاي رهبر معظم انقلاب طي بياناتي در ديدار اقشار مختلف مردم در مورد حماسه 9 دي فرمودند:
* در تاريخ ماندگار شد
روزهاي سال، به طور طبيعي و به خودي خود همه مثل همند؛ اين انسانها هستند، اين ارادهها و مجاهدتهاست كه يك روزي را از ميان روزهاي ديگر برميكشد و آن را مشخص ميكند، متمايز ميكند، متفاوت ميكند و مثل يك پرچمي نگه ميدارد تا راهنماي ديگران باشد. روز عاشورا - دهم محرم - في نفسه با روزهاي ديگر فرقي ندارد؛ اين حسين بن علي (عليه السّلام) است كه به اين روز جان ميدهد، معنا ميدهد، او را تا عرش بالا ميبرد؛ اين مجاهدتهاي ياران حسين بن علي (عليه السّلام) است كه به اين روز، اين خطورت و اهميت را ميبخشد. روز نوزدهم دي هم همين جور است، روز نهم ديِ امسال هم از همين قبيل است. نهم دي با دهم دي فرقي ندارد؛ اين مردمند كه ناگهان با يك حركت - كه آن حركت برخاسته از همان عواملي است كه نوزدهم ديِ قم را تشكيل داد؛ يعني برخاستهٔ از بصيرت است، از دشمنشناسي است، از وقتشناسي است، از حضور در عرصهٔ مجاهدانه است - روز نهم دي را هم متمايز ميكنند.
مطمئن باشيد كه روز نهم ديِ امسال هم در تاريخ ماند؛ اين هم يك روز متمايزي شد. شايد به يك معنا بشود گفت كه در شرائط كنوني - كه شرائط غبارآلودگيِ فضاست - اين حركت مردم اهميت مضاعفي داشت؛ كار بزرگي بود. هرچه انسان در اطراف اين قضايا فكر ميكند، دست خداي متعال را، دست قدرت را، روح ولايت را، روح حسين بن علي (عليه السّلام) را ميبيند.
اين كارها كارهائي نيست كه با ارادهي امثال ما انجام بگيرد؛ اين كار خداست، اين دست قدرت الهي است؛ همان طور كه امام در يك موقعيت حساسي - كه من بارها اين را نقل كردهام - به بنده فرمودند: «من در تمام اين مدت، دست قدرت الهي را در پشت اين قضايا ديدم». درست ديد آن مرد نافذِ بابصيرت، آن مرد خدا. (بيانات در ديدار مردم قم در سالگرد قيام نوزدهم دي ماه ۱۹/۱۰/۱۳۸۸)
* مجاهدت به نفع انسان
در شرائط فتنه، كار دشوارتر است؛ تشخيص دشوارتر است. البته خداي متعال حجت را هميشه تمام ميكند؛ هيچ وقت نميگذارد مردم از خداي متعال طلبگار باشند و بگويند تو حجت را براي ما تمام نكردي، راهنما نفرستادي، ما از اين جهت گمراه شديم. در قرآن مكرر اين معنا ذكر شده است. دست اشارهٔ الهي همه جا قابل ديدن است؛ منتها چشم باز ميخواهد. اگر چشم را باز نكرديم، هلال شب اول ماه را هم نخواهيم ديد؛ اما هلال هست. بايد چشم باز كنيم، بايد نگاه كنيم، دقت كنيم، از همهٔ امكاناتمان استفاده كنيم تا اين حقيقت را كه خدا در مقابل ما قرار داده است، ببينيم.
مهم اين است كه انسان اين مجاهدت را بكند. اين مجاهدت به نفع خود انسان است؛ خداي متعال هم در اين مجاهدت به او كمك ميكند. نوزده ديِ مردم قم در سال ۵۶ از اين قبيل بود، نهم ديِ امسالِ آحاد مردم كشور - كه حقيقتاً اين حركت ميليوني فوقالعادهٔ مردم حركت عظيمي بود - از همين قبيل است، و قضاياي گوناگوني كه ما در طول انقلاب از اين چيزها كم نداشتيم. اين مجاهدت، راه را به ما نشان ميدهد. (بيانات در ديدار مردم قم در سالگرد قيام نوزدهم دي ماه ۱۹/۱۰/۱۳۸۸)
* حجت بر همه تمام شد
يك نكته را هم به جوانان عزيز انقلابي، به فرزندان عزيز انقلابي خودم، به فرزندان بسيجي - از زن و مرد - عرض بكنم: جوانان از اطراف و اكناف كشور، از آنچه كه تهتّك بيگانگان از ايمان ديني به گوششان ميخورد يا با چشمشان ميبينند، عصباني هستند؛ وقتي ميبينند روز عاشورا چگونه يك عدهاي حرمت عاشورا را هتك ميكنند، حرمت امام حسين را هتك ميكنند، حرمت عزاداران حسيني را هتك ميكنند، دلهاشان به درد ميآيد، سينههاشان پر ميشود از خشم؛ البته خوب، طبيعي هم هست، حق هم دارند؛ ولي ميخواهم عرض بكنم جوانهاي عزيز مراقب باشند، مواظب باشند كه هرگونه كار بيرويهاي، كمك به دشمن است. اينجا جوانها تلفن ميكنند - ميفهمم من، ميخوانم، غالباً تلفنها و نامهها را خلاصه ميكنند، هر روز ميآورند، من نگاه ميكنم - ميبينم همين طور جوانها گلهمند، ناراحت و عصباني؛ گاهي هم از بنده گله ميكنند كه چرا فلاني صبر ميكند؟ چرا فلاني ملاحظه ميكند؟ من عرض ميكنم؛ در شرائطي كه دشمن با همهي وجود، با همهي امكاناتِ خود درصدد طراحي يك فتنه است و ميخواهد يك بازي خطرناكي را شروع كند، بايد مراقبت كرد او را در آن بازي كمك نكرد. خيلي بايد با احتياط و تدبير و در وقت خودش با قاطعيت وارد شد. دستگاههاي مسئولي وجود دارند، قانون وجود دارد؛ بر طبق قانون، بدون هيچگونه تخطي از قانون، بايستي مُرّ قانون به صورت قاطع انجام بگيرد؛ اما ورود افرادي كه شأن قانوني و سمت قانوني و وظيفهٔ قانوني و مسئوليت قانوني ندارند، قضايا را خراب ميكند. خداي متعال به ما دستور داده است: «و لايجرمنّكم شنئان قوم علي ان لاتعدلوا اعدلوا هو اقرب للتّقوي». بله، يك عدهاي دشمني ميكنند، يك عدهاي خباثت به خرج ميدهند، يك عدهاي از خباثتكنندگان پشتيباني ميكنند - اينها هست - اما بايد مراقب بود. اگر بدون دقت، بدون حزم، انسان وارد برخي از قضايا بشود، بيگناهاني كه از آنها بيزار هم هستند، لگدمال ميشوند؛ اين نبايد اتفاق بيفتد. من برحذر ميدارم جوانهاي عزيز را، فرزندان عزيز انقلابيِ خودم را از اينكه يك حركتي را خودسرانه انجام بدهند؛ نه، همه چيز بر روال قانون.
مسئولين كشور بحمداللَّه چشمشان هم باز است، ميبينند؛ ميبينند مردم در چه جهتي دارند حركت ميكنند. حجت بر همه تمام شده است. حركت عظيم روز چهارشنبهٔ نهم دي ماه حجت را بر همه تمام كرد. مسئولين قوهي مجريه، مسئولين قوهي مقننه، مسئولين قوهي قضائيه، دستگاههاي گوناگون، همه ميدانند كه مردم در صحنهاند و چه ميخواهند. دستگاهها بايد وظائفشان را انجام بدهند؛ هم وظائفشان در مقابل آدم مفسد و اغتشاشگر و ضدانقلاب و ضدامنيت و اينها، هم وظائفشان در زمينهي ادارهي كشور. (بيانات در ديدار مردم قم در سالگرد قيام نوزدهم دي ماه ۱۹/۱۰/۱۳۸۸)
* راه انقلاب اين است
بدخواهاني كه سي سال است عليه اين انقلاب و عليه اين مردم هر كاري توانستند، كردند، اينها هم فرصت را مغتنم شمردند و با تبليغاتِ خودشان وارد ميدان شدند. بيش از اين، كاري نميتوانستند بكنند. اگر آمريكائيها و انگليسيها و صهيونيستها ميتوانستند نيرو وارد خيابانهاي تهران بكنند، يقين بدانيد ميكردند. اگر برايشان امكان داشت كه با حضور وابستگان و مزدوران خودشان از خارج، عرصه را آنچنان كه ميخواهند، هدايت كنند، ميكردند. منتها ميدانستند كه اين كار به ضررشان تمام ميشود. تنها كاري كه ميتوانستند بكنند، اين بود كه در صحنهٔ تبليغات، در صحنهٔ سياست جهاني، از آشوبگر، از اغتشاشگر حمايت كنند. رؤساي جمهور كشورهاي مستكبر در اين قضيه وارد ميدان شدند؛ اغتشاشگران خياباني و خرابكاراني را كه با آتش زدن ميخواهند موجوديت خودشان را نشان بدهند، ملت ايران ناميدند؛ شايد بتوانند اوضاع را آنچنان كه طبق ميل خودشان است، در افكار عمومي دنيا و كشورمان تصوير و ترسيم كنند؛ اما شكست خوردند.
قويترين و آخرين ضربه را ملت در روز نهم دي و بيست و دوي بهمن وارد كرد. كار ملت ايران در بيست و دوم بهمن، كار عظيمي بود؛ نُه دي هم همين جور. يكپارچگي ملت آشكار شد. همهٔ كساني كه در عرصهٔ سياسي به هر نامزدي رأي داده بودند، وقتي ديدند دشمن در صحنه است، وقتي فهميدند اهداف پليد دشمن چيست، نسبت به آن كساني كه قبلاً به آنها خوشبين هم بودند، تجديد نظر كردند؛ فهميدند كه راه انقلاب اين است، صراط مستقيم اين است. در بيست و دوي بهمن، ملت همه با يك شعار وارد ميدان شدند. خيلي تلاش كردند، شايد بتوانند بين ملت دودستگي ايجاد كنند؛ اما نتوانستند. و ملت ايستاد؛ اين پيروزي ملت بود. از بيست و دوم خرداد تا بيست و دوم بهمن - هشت ماه - يك فصل پرافتخار و پرعبرتي براي ملت ايران بود؛ اين يك درس شد. آگاهي جديدي به وجود آمد. فصل تازهاي در بصيرت ملت ايران گشوده شد. اين يك زمينهٔ بسيار مهمي است. بايد بر اساس اين زمينه، حركت كنيم. (بيانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوي ۰۱/۰۱/۱۳۸۹)
* لحظهٔ نيازها
شوراي شما بحمدالله اين خصوصيت را داشته است. دلائل زيادي هم براي اين هست؛ آخرياش همين نهم دي است؛ قبلش - ده سال قبل از اين - ۲۳ تير است كه اشاره فرمودند؛ آن روز هم نياز لحظهها بود؛ اين يك كار متعارف و معمولي نبود. راهپيمائي مردم در بيست و دوي بهمن با همهٔ عظمتي كه دارد - كه حالا عرض خواهم كرد - يك كار متعارف است، يك كار روانشده است، شناختهشده است، متوقع است كه انجام بگيرد و انجام ميگيرد؛ اما بيست و سهٔ تير در سال ۷۸، يك كار متعارف نبود، يك كار متوقع نبود؛ اهميت داشت كه اين مجموعه بداند و بفهمد كه اين كار در آن شرائط، لازم است و آن را انجام بدهد.
كار نهم دي ماهِ امسال هم همين جور بود. شناختن موقعيت، فهميدن نياز، حضور در لحظهٔ مناسب و مورد نياز؛ اين اساس كار است كه مؤمن بايد اين را هم با خود همراه داشته باشد تا بتواند وجودش مؤثر بشود؛ آن كاري را كه بايد انجام بدهد، بتواند انجام بدهد. خوب، الحمدلله شوراي هماهنگي تبليغات اين خصوصيت را داشته است، نشان داده است؛ هم در دههٔ اول، در اوضاع و احوال گوناگون آن دهه - در دوران دفاع مقدس، قبل از دفاع مقدس، بعد از دوران دفاع مقدس - هم بعد از رحلت امام در مناسبتهاي مختلف كه قلههائي را در تاريخ ما به وجود آورد. يكي از اين قلههاي فراموش نشدني، همين نهم دي امسال بود. (بيانات در ديدار با اعضاي شوراي هماهنگي تبليغات اسلامي ۲۹/۱۰/۱۳۸۸)
* يك حركت بدون فراخوان
راز ماندگاري اين انقلاب، اتكاي به ايمانهاست؛ اتكاي به خداست. لذا شما ميبينيد آن روزي كه تودهٔ عظيم مردم در سرتاسر كشور احساس كنند كه دشمنياي متوجه انقلاب است، احساس كنند كه دشمنيِ جدياي وجود دارد، بدون فراخوان حركت ميكنند ميآيند. روز نهم دي شما ديديد در اين كشور چه اتفاقي افتاد و چه حادثهاي پيش آمد. دشمنان انقلاب كه هميشه سعي ميكنند راهپيمائيهاي ميليوني را بگويند چند هزار نفر آمدهاند - تحقير كنند، كوچك كنند - اعتراف كردند و گفتند در طول اين بيست سال، هيچ حركت مردمياي به اين عظمت در ايران اتفاق نيفتاده است؛ اين را نوشتند و گفتند. آن كساني كه سعي در كتمان حقائق دربارهٔ جمهوري اسلامي دارند، اين را گفتند. علت چيست؟ علت اين است كه مردم وقتي احساس ميكنند دشمن در مقابل نظام اسلامي ايستاده است، ميآيند توي ميدان. اين حركتِ ايماني است، اين حركتِ قلبي است؛ اين چيزي است كه انگيزهٔ خدائي در آن وجود دارد؛ دست قدرت خداست، دست ارادهٔ الهي است؛ اين چيزها دست من و امثال من نيست. دلها دست خداست. ارادهها مقهور ارادهٔ پروردگار است. وقتي حركت خدائي شد، براي خدا شد، اخلاص در كار بود، خداي متعال اينجور دفاع ميكند. لذا ميفرمايد: «انّ اللَّه يدافع عن الّذين امنوا».
اين را دشمنان نظام اسلامي نميفهمند، تا امروز هم نفهميدند؛ لذا تهديد ميكنند، حرف ميزنند، روشهاي گوناگون را به كار ميگيرند، به خيال خودشان ميگردند نقطه ضعف براي جمهوري اسلامي پيدا كنند؛ گاهي اسم حقوق بشر را ميآورند، گاهي اسم دموكراسي را ميآورند؛ ترفندهائي كه امروز براي مردم دنيا حقيقتاً ترفندهاي مسخره است. ميگويند افكار عمومي؛ اما افكار عمومي اگر اين حرفها را از آمريكا و صهيونيسم باور ميكرد، اينجور در دنيا، در كشورهاي مختلف، ملتهاي مختلف، در مواقع گوناگون، نفرت خودشان را از اين سران مستكبر نشان نميدادند، كه ميبينيد نشان ميدهند. هر جا سفر ميكنند، گروهي از مردم عليهشان شعار ميدهند. پيداست كه افكار عمومي دنيا فريب ترفندهاي اينها را نخورده است. (بيانات در ديدار فرمانده و پرسنل نيروي هوائي ارتش جمهوري اسلامي ايران ۱۹/۱۱/۱۳۸۸)
* بدون علما ممكن نبود
يك مسئلهٔ بسيار مهم و استثنائي است؛ يكي از تمايزات نظام جمهوري اسلامي اين است. مجموعهٔ خبرگان، مجموعهٔ علماي صاحبنام و صاحب شأن در بين مردم، و مورد اعتماد مردم در همهٔ قضايا، بخصوص در قضيهٔ بسيار مهم رهبري و انتخاب رهبري و قضاياي مربوط به آن محسوب ميشود. و همين حضور اثرگذار و حساس در بين مردم، آثار و بركات خودش را داشته است و دارد. حضور مردم در حوادث بزرگ و مهم و اعلان موضعي كه ميكنند - مثل راهپيمائي مهم بيست و دوم بهمن، كه واقعاً يك پديدهٔ عظيمي بود در تاريخ انقلاب در اين شرائط و با اين اوضاع و احوال؛ و قبل از آن، حضور مردم در خيابانها در سراسر كشور در نهم دي - بدون اينكه علما و راهنمايان معنوي مردم كه مورد اعتماد آنها هستند، دلهاي مردم را به حقائق اين انقلاب متوجه كنند، ميسر نميشد. نقش علماي دين در هدايت مردم، منحصر نميشود به هدايت در امور فرعي و مسائل شخصي و اينها. مهمتر از همهٔ اينها، هدايت مردم است در مسئلهٔ عظيم اجتماعي و مسئلهٔ حكومت و مسئلهٔ نظام اسلامي و وظائفي كه مترتب بر اين هست در مقابلهٔ با حوادث جهاني. يقيناً اگر نقش علماي دين و راهنمايان روحاني حذف ميشد و وجود نميداشت، اين انقلاب تحقق پيدا نميكرد؛ اين نظام به وجود نميآمد و باقي نميماند، با اين همه مشكلات فراواني كه در سر راه اين انقلاب به وجود آوردند. بنابراين علماي دين - كه از جملهٔ برترين آنها، مجموعهٔ خبرگان هستند - تأثير ماندگار و مستمري در حوادث جامعه و سرنوشت جامعه دارند؛ كه خوب، آثارش را بحمداللَّه ميبينيم. (بيانات در ديدار اعضاي مجلس خبرگان رهبري ۰۶/۱۲/۱۳۸۸)
* دنيا خيره شد
شما ديديد فتنهاي به وجود آمد، كارهائي شد، تلاشهائي شد، آمريكا از فتنهگران دفاع كرد، انگليس دفاع كرد، قدرتهاي غربي دفاع كردند، منافقين دفاع كردند، سلطنتطلبها دفاع كردند؛ نتيجه چه شد؟ نتيجه اين شد كه در مقابل همهٔ اين اتحاد و اتفاق ناميمون، مردم عزيز ما، ملت بزرگ ما در روز نهم دي، در روز بيست و دوي بهمن، آنچنان عظمتي از خودشان نشان دادند كه دنيا را خيره كرد. ايران امروز، جوان امروز، تحصيلكردهٔ امروز، ايرانيان امروز، آنچنان وضعيتي دارند كه هر توطئهاي را دشمن عليه نظام جمهوري اسلامي زمينهچيني كند، به توفيق الهي توطئه را خنثي ميكنند. منتها توجه داشته باشيد؛ بايد تقوا پيشه كنيم. آنچه ما را قوي ميكند، تقواست؛ آنچه ما را آسيبناپذير ميكند، تقواست؛ آنچه ما را به ادامهٔ اين راه تا رسيدن به اهداف عاليه اميدوار ميكند، تقواست. (خطبههاي نماز جمعهٔ تهران در حرم امام خميني (ره) در بيست و يكمين سالگرد ارتحال حضرت امام خميني (ره) ۱۴/۰۳/۱۳۸۹)
* هيچ كس نگويد من تكليفي ندارم
آنچه كه براي ما لازم است، اين است كه آحاد مردم، مسئولين، غير مسئولين، بخصوص جوانها، بخصوص كساني كه سخن و حرفشان تأثير دارد، احساس مسئوليت حضور در صحنه را از دست ندهند. هيچ كس نگويد من تكليفي ندارم، من مسئوليتي ندارم؛ همه مسئولند. مسئوليت معنايش اين نيست كه اسلحه ببنديم، بيائيم توي خيابان راه برويم؛ در هر كاري كه هستيم، احساس مسئوليت كنيم؛ مسئوليت دفاع از انقلاب و از نظام جمهوري اسلامي؛ يعني از اسلام، يعني از حقوق مردم، يعني از عزت كشور. اين، شرط اول: همه بايد اين احساس مسئوليت را داشته باشيم. و من ميبينم كه اين احساس مسئوليت را داريم. اين را مردم كشور ثابت كردند، ثابت ميكنند؛ حالا يك نمونهٔ واضحش همين ۹ دي بود كه اشاره كردند؛ نمونههاي ديگري هم هست؛ ۲۲ بهمن در پيش است، دههٔ فجر در پيش است. مردم حضور خودشان را، آمادگي خودشان را، سرزندگي و نشاط خودشان را نشان دادهاند، باز هم نشان خواهند داد. (ديدار مردم مازندران در سالگرد حماسه ۶ بهمن ۶/۱۱/۱۳۸۸)
* مشتي بر دهان فتنهگران
فتنهٔ سال گذشته جلوهاي از توطئهٔ دشمنان بود؛ فتنه بود. فتنه يعني كساني شعارهاي حق را با محتواي صددرصد باطل مطرح كنند، بياورند براي فريب دادن مردم. اما ناكام شدند. هدف از ايجاد فتنه، گمراه كردن مردم است. شما ملاحظه كنيد؛ مردم ما در مقابلهٔ با فتنه، خودشان به پا خاستند. نهم دي در سرتاسر كشور مشت محكمي به دهان فتنهگران زد. اين كار را خود مردم كردند. اين حركت - همان طوري كه گويندگان و بزرگان و همه بارها گفتهاند - يك حركت خودجوش بود؛ اين خيلي معنا دارد؛ اين نشانهٔ اين است كه اين مردم بيدارند، هشيارند. دشمنان ما بايد اين پيام را بگيرند. آن كساني كه خيال ميكنند ميتوانند ميان نظام و ميان مردم جدائي بيندازند، ببينند و بفهمند كه اين نظام، نظام خود مردم است، مال مردم است. امتياز نظام ما به اين است كه متعلق به مردم است. آن كساني كه با همهٔ وجود نظام جمهوري اسلامي را و اسلام را و اين پرچم برافراشته را در اين كشور نگه داشتهاند، در درجهٔ اول خود مردمند؛ دشمنان ما اين را بفهمند. سردمداران دولتهاي مستكبر - و در رأس آنها آمريكا - عليه ملت ما حرف ميزنند، توطئه ميكنند، گاهي شعار ميدهند، گاهي اظهارات مزوّرانه ميكنند، گاهي صريحاً دشمني ميكنند، گاهي در لفافه ميبرند؛ اينها همه براي اين است كه تحليل درستي از مسائل ايران و شناخت درستي از ملت ايران ندارند. ملت ما ملت بيداري است، ملت هشياري است. (بيانات در ديدار هزاران نفر از مردم استان گيلان ۸/۱۰/۱۳۸۹)