وب سايت فرارو: پس از ١١٠٠ گورِ كاوش شده در بزرگترين قبرستان پيش از اسلام در ايران، باستانشناسان ركورد كاوشهاي خود را با كشف جسد زني متمول به همراه ١١٢ شيء به قدمت ٤٦٠٠ سال ثبت كردند.
به گزارش ايسنا، در تاريخ كاوشهاي گورستان شهر سوخته در شرق ايران، اين دومينبار است كه گوري با ١١٢ شيء كشف ميشود. در سال ١٣٧٦ كاوشگران به قبر اسكلت مردي حدودا ٣٢ ساله به همراه فرزند ١٠ سالهاش ميرسند كه در كنارشان ١١٢ شيء دفن شده است، جز اين اطلاعات علمي ديگري از آن گور در دسترس نيست، DNA اين اسكلتها براي تحقيقات بيشتر گرفته شده است.
اكنون يكبار ديگر در پايان فصل پانزدهم كاوشهاي شهر سوخته گوري با همين تعداد اثر كشف شد كه تنوع آنها باعث شده باستانشناسان آن را ركوردي تازه و كشفي عجيب بنامند.
گور يافته شده از نوع سردابهاي است كه به افرادي ثروتمند در 5000 سال پيش تعلق داشته است.

منصور سيدسجادي، سرپرست كاوشهاي شهر سوخته ميگويد: سه نوع قبر در تمدن شهر سوخته رايج بوده، چالههايي ساده، گودالهاي دو قسمتي و سردابهايها كه رسيدن به آنها با توجه به استحكام سازه و ماسهاي بودن خاك منطقه، زمان، انرژي و هزينه زيادي صرف ميكند.
رسيدن به سطحي كه اسكلت و اشياء نذري دفن شدهاند گاه تا يك ماه زمان ميبرد. سجادي ميگويد: در اين فصل از كاوش گورستان شهر سوخته موفق شدند فقط دو گور سردابهاي كه مسقف هستند را پيدا كنند. بيشتر قبرها چالهاي و يا دو قسمتي هستند.
گور پس از كاوش در اختيار باستانشناسان و پزشك ژنتيك براي نمونهبرداري، تهيه نقشه و عكس قرار ميگيرد، محل قرارگيري اشياء بايد به دقت در نقشه مشخص شود، چرا كه ارتباط آنها با يكديگر براي تفسير و تعبيرهاي بعدي مهم است.
تيم كاوشگر همراه سيدسجادي از هيچ ذرهاي نميگذرند، آنها خاك را به توبره ميكشند، حتي خاك درون ظرفها دور ريخته نميشود، نمونههاي ارگانيك جمعآوري و بعد از طبقهبندي در اختيار متخصصان قرار ميگيرد. سپس مطالعات پالئوپارازيتولوژي يا كرمشناسي باستاني انجام ميشود تا به بيماريهاي رايج در آن دوره دست يابند. براساس همين آزمايشها بوده كه تا كنون دريافتهاند امراض پوستي رايجترين نوع بيماري در تمدن 5 هزار سالهي شهر سوخته بوده است. جز خوردگيِ شمار زيادي از اسكلتها در ميان گورهاي شهر سوخته كه 25 هكتار از محوطه 151 هكتاري اين شهر را به خود اختصاص داده، كودك زير دو سال و نوزاد به خاك سپرده شده زياد كشف شده است.
سيدسجادي معتقد است، مطالعات كرمشناسي باستاني ما را به يافتههاي جديدي درباره اين اجساد ميرساند.
او ميگويد: خاك جمع شده در ناحيه شكم و لگن اسكلتهاي كاوش شده به دانشگاه بهداشت براي مطالعه تحويل داده ميشود، اما ممكن است پروسه نتيجهگيري آن سه سال طول بكشد.
سرپرست كاوش شهر سوخته تخمين ميزند قدمت گور تازه كشف شده به 2600 پيش از ميلاد يعني حدود 4600 سال پيش برسد.

بنابر گمانههاي اوليه پزشك ژنتيك كه بر سر گور حاضر شده، اسكلت مربوط به زني حدودا 40 ساله با 155 سانتيمتر قد است كه البته براي يقين بيشتر از لگن آن نمونهبرداري ميكند. در كنار اسكلت ظرفي شبيه سرمهدان، خمرههاي رنگين و تكههايي شبيه پارچه پيدا شده است.
ماندگاري پارچه از 5 هزار سال پيش تاكنون شگفتانگيز است كه سيدسجادي علت آن را وجود نمك و املاح زياد در خاك محوطه شهر سوخته ميداند. ميگويد: اطلاعات ما از كاوشهاي اين منطقه نشان ميدهد در آن دوره تعدادي از اجساد را عريان، برخي را با كفن و تعداد ديگري را با لباس دفن كردهاند. آنها چند سال پيش اسكلت زني را در همين گورستان شهر سوخته يافتهاند كه لباسي منجوقدوزي شده به تن داشته است.
پيش از استقرار كاوشگران ايراني، 220 قبر توسط تيم ايتاليايي كشف شده است، گروه ايراني نيز حدود 900 قبر را كاوش كردهاند كه سيدسجادي ميگويد: «از ميان حدود 1100 گور كشف شده بيش از 70 درصد اجساد كفن داشتهاند». اين كشفي مهم محسوب ميشود، آنهم در شرايطي كه گفته ميشود دفن اجساد با كفن صرفا بعد از اسلام اتفاق افتاده است.
نشانه متمول بودن اسكلت بانوي كشف شده فقط منحصر به تعداد اشياء همراه آن نيست، بلكه وجود اشياء عجيبي است كه از سرزمينهاي دور آمده. همراه بانوي 4600 ساله جامهايي سفالين از تمدني در جنوب قندهار و ابتداي رود هيرمند در افغانستان و همچنين گلداني با نقش برجسته كه به احتمال زياد از منطقه «بمپور» در جنوب سيستان و بلوچستان آمده، دفن شده است.
به اعتقاد سيدسجادي، عجيب بودن اين گور از آن منظر است كه ظروف مختلف و متنوعي كه تيپيك شهر سوخته نيست همراه اين اسكلت دفن شده است.

او ميگويد: مخلوط بودن اشياء اتفاق طبيعي نيست كه هميشه در قبرها با آن مواجه شويم، در بسياري از آنها اشياء وضعيت كاملا روشني دارند.
براي مشخص شدن تاريخ دقيق اشياء، ظروف سفالي شسته و شناسنامه هر يك نصب ميشود، شيء بدون شناسنامه از نظر باستانشناسان بيهويت است، حتي اگر زيبا و خاص باشد. هر اثر براي نتيجهگيري دقيق 17 مرحله مستندنگاري را پشت سر ميگذارد.

گور پس از كاوش و انتقال اشياء به آزمايشگاه، دوباره با خاك پوشانده ميشود، سيدسجادي تاكيد ميكند كه گور با وضعيت كشف شده نبايد رها شود، وگرنه از گزند قاچاقچيان در امان نميماند، هر چند او ميگويد؛ شهر سوخته هيچ وقت گرفتار پديده قاچاق نشده است، چون اشياء يافته شده بيشتر سفال است براي قاچاقچيها چندان جذاب نيست.
گورستان شهر سوخته با 25 هكتار كه تخمين زده شده داراي 35 تا 40 هزار قبر با 60 هزار اسكلت باشد، به اعتقاد سيدسجادي، بزرگترين گورستان تاريخ پيش از اسلام در ايران باستان به شمار ميآيد.

در اين گورستان اسكلتي با بيش از 60 سال سن تا كنون يافت نشده است. برخي گورها انفرادي و بعضي ديگر داراي اجساد بيشتري بودهاند. كاوشگران در شهر سوخته حتي مِهر مادري مدفون شده را نيز كشف كردهاند، اسكلت مادري كه فرزندش را در ميان بازواناش حفظ كرده بود.

سيدسجادي كه نزديك به 40 سال است در كاوشهاي شهر سوخته نقش دارد، براساس يافتههايي از گورستان اين تمدن معتقد است؛ نور نقش مهمي در آن زمان داشته است. دليل اين ادعا، نحوهي خاكسپاري اجساد است. گورهاي سردابهاي معمولا در جهت طلوع و غروب خورشيد باز ميشدند و چشم جسد دفن شده در آن سردابه معمولا به سمت در و منتهي به نور بود.

آنها اجسادي را يافتهاند كه صورتهايشان رو به زمين بوده است، گمان بر اين است كه آن جسد در شب به خاك سپرده شده است. درباره اجسادي هم كه طاق باز دفن شدهاند معتقدند، زمان خاكسپاري در روز روشن و يا هنگام ظهر بوده است.

در بسياري از گورها، عودسوزهاي آيينهداري يافته شده كه فرضيه اعتقاد مردمان شهر سوخته به نور و يا آتش را نزديك به يقين ميكند.