آيا پولِ بيشتر ما را راضي‌تر مي كند؟

وبلاگ ادیب قوچانی مطالب جذاب جالب خواندني اخبارهاي فرهنگي هنري واموزشي علمي فن اوري اينترنت موبايل سلامت اموزش اشپزي جوانان گردشگري ديني فن اوري تحصيلي اعتياد موفقيت ورزشي طب سنتي دعا خانه داري زناشويي والدين موفق اشپزي و....

آيا پولِ بيشتر ما را راضي‌تر مي كند؟

۴۸۴ بازديد
اغلب مردم رشد اقتصادي و بالا رفتن درآمد ها را نكته ي مثبتي قلمداد مي كنند، اما واقعيت اين است كه همه ي اينها آسيب هاي خاص خود را نيز دارند.
وب سايت ديجياتو - پيام اديب: «وقتي پنجره را باز مي كنيد، هم هواي تازه وارد اتاق مي شود و هم پشه». اين جمله ي دنگ ژيائوپينگ، سياستمدار و رهبر چيني در توصيف خوبي ها و بدي هاي باز شدن اقتصاد چين است. اغلب مردم رشد اقتصادي و بالا رفتن درآمد ها را نكته ي مثبتي قلمداد مي كنند، اما واقعيت اين است كه همه ي اينها آسيب هاي خاص خود را نيز دارند. با مهاجرت جوان ها به شهر ها، خانواده ها از هم مي پاشند. آزادسازي بازار كار، امنيت شغلي را پايين مي آورد. نابرابري فزاينده نيز مي تواند حتي كساني كه از لحاظ اقتصادي رو به پيشرفت هستند را سرخورده كند.

آيا پول بيشتر ما را رضايتمندتر مي كند؟

شايد ريچارد ايسترلين را شنيده باشيد. او بيش از هر چيز با مقاله ي جنجال برانگيزي كه در سال 1974 منتشر كرد شناخته مي شود. ايسترلين در اين مقاله ادعا كرد درآمد بيشتر، به رضايت بيشتر منجر نمي شود. از آن زمان به بعد، با وجود تمام مزايايي كه درآمد بيشتر با خود به ارمغان مي آورد، اقتصاددانان به دنبال اين هستند كه ببينند ثروت بيشتر چه پيامدهاي ديگري ممكن است داشته باشد.

 جامع ترين پژوهش در اين زمينه كه در سال 2012 به چاپ رسيده است، طيفي از كشورها را در گذر زمان مد نظر قرار مي دهد و اينطور نتيجه مي گيرد كه ميان افزايش درآمد و ميزان رضايت رابطه ي مثبتي وجود دارد. اما اين رضايت گذرا و گاهاً به قيمت كاهش رضايت ديگران است.

مقاله ي مذكور اشاره اي نمي كند كه آيا دقيقاً پول است كه به رضايت بيشتر منجر مي شود يا رضايت است كه به پول بيشتر مي انجامد. اندرو اوسوالد، يوجينو پروتو و دنيل سگوري از دانشگاه وارويك ادعا كرده اند رضايتمندي بر پول مقدم است.

 هرچه باشد كارمندان افسرده بهره وري كمتري دارند و در نتيجه درآمدشان پايين تر است. به علاوه، درآمد بيشتر و رضايتمندي ممكن است علت واحدي داشته باشند. آنهايي كه از شبكه ي گسترده اي از دوستان و آشنايان برخوردارند در زندگي هم رضايت بيشتري دارند و هم احتمال اينكه مشاغل پردرآمد تري براي خود پيدا كنند بيشتر است.

يكي از راه هاي پاسخ دادن به سؤال هايي از اين دست كه به رابطه ي علي و معلولي وقايع مي پردازند، مراجعه به شواهد سنجش هاي تصادفي است. قرعه كشي هاي بخت آزمايي به صورت تصادفي ثروت زيادي در اختيار افراد قرار مي دهند و به همين جهت مي توانند نقطه ي تمركز پژوهش قرار بگيرند، اما در اغلب كشور ها نسبت ناچيزي از جمعيت به خريد بليط بخت آزمايي اقدام مي كنند.

رفتار اين دسته ممكن است نمونه ي خوبي براي كل مردم نباشد و نتايج پژوهش را دچار تحريف كند. راه حل مسئله براي اقتصاددانان اين خواهد بود كه خودشان دست به سنجش بزنند و مقادير هنگفتي پول به صورت تصادفي ميان جمعيت تقسيم كنند. شبيه سازي يك قرعه كشي بخت آزمايي در كشور هاي ثروتمند بسيار هزينه بر است. اما در كشور هاي فقير تر همين حالا هم خيلي از بنياد هاي خيريه اين كار را انجام مي دهند.

مركز اقتصاد رفتاري بوسارا در نايروبي كنيا، روي شركت كنندگاني از زاغه ها و مناطق روستايي آزمايش مي كند. محققان اين مركز نتايج طرحي شبيه بخت آزمايي در مناطق روستايي كنيا را مورد بررسي قرار دادند. اين طرح نمونه اي 503 نفره از خانوارهاي ساكن 120 روستا را براي دريافت مبالغي با سقف 1525 دلار انتخاب كرد. متوسط جايزه با 357 دلار، براي دو برابر كردن ثروت يك روستانشين معمولي كافي بود.

پژوهشگران رفاه روستائيان مذكور را با استفاده از شيوه هاي مختلف، قبل و بعد از دريافت اين مبلغ مورد سنجش قرار دادند. شيوه هاي مورد استفاده، پرسشنامه هاي رضايت، رصد ميزان افسردگي و تست سطح هورمون كورتيزول با استفاده از بزاق را شامل مي شد (كورتيزول هورموني است كه با اضطراب در ارتباط است).

آيا پول بيشتر ما را رضايتمندتر مي كند؟

تحقيق مورد نظر از آنجايي كه به تمام جمعيت روستا پول نمي داد، در مورد بالا رفتن ثروت كلي جمعيت به صورت برابر اطلاعاتي به دست نمي دهد، اما نتايج توزيعي رشد اقتصادي را شبيه سازي مي كند، چرا كه توزيع رشد اقتصادي نيز معمولاً نابرابر است. همان گونه كه انتظار مي رفت، آنهايي كه پول دريافت مي كردند، پس از وصول مبلغ مورد نظر، از شانس و اقبال خود رضايت بيشتري نشان مي دادند. سطح كورتيزول و ميزان بروز افسردگي نيز با افت مواجه مي شد.

اما رضايتمندي اكثريتي كه پولي دريافت نمي كردند، با شانسي كه به همسايه شان رو آورده بود به شدت سقوط مي كرد. افت رضايتمندي ناشي از مشاهده ي يك افزايش 100 دلاري در ثروت يكي از اطرافيان، از افزايش رضايتي كه به واسطه ي اهداي همين مبلغ براي فرد برنده ايجاد مي شد بيشتر بود. هرچه مبلغ جايزه بيشتر مي شد، نارضايتي اطرافيان نيز اوج بيشتري مي گرفت (به نظر مي رسيد اين جايزه، روي سطح كورتيزول يا شيوع افسردگي كساني كه برنده نمي شدند تأثيري نداشت).

آيا پول بيشتر ما را رضايتمندتر مي كند؟

هم تلخ كامي و هم شادماني حاصل از اين رخداد غير منتظره، زودگذر بود. اثرات تغييرات مورد بحث در اوضاع افراد، با عادت كردن آنان به وضعيت جديد از بين مي رود (پديده اي كه در ميان اقتصاددانان با عنوان «سازگاري التذاذي» شناخته مي شود). بزرگ ترين نوسانات در ميزان رضايتمندي در ميانه ي تبادل اين مبلغ رخ مي داد.

 تمام اين پول ظرف حدود شش ماه به برنده منتقل مي شد (اگر مثل اتفاقي كه براي كشور هاي در حال توسعه مي افتد، انتقال وجه در بازه ي بزرگ تري انجام مي شد، نتايج مي توانست متفاوت باشد). نكته ي جالب اينجاست كه پس از گذشت يك سال از اين موضوع، رضايتمندي دريافت كنندگان و كساني كه پولي دريافت نكرده بودند به سطحي نزديك به همان مقدار اوليه باز مي گشت.

از طرف ديگر، افت ثروت به نسبت متوسط ثروت جمعيت، از كليت اين نابرابري براي اكثريت بدشانس آزاردهنده تر بود. شركت كنندگان در اين آزمايش، نسبت به تغييرات شاخص جيني يا همان نابرابري كلي روستاي خود اعتنايي نشان نمي دادند. مثلاً روستايي را در نظر بگيريد كه در آن يك نفر ثروتمند تر و يك نفر فقير تر مي شود.

نابرابري در اين روستا افزايش يافته است اما درآمد متوسط در آن تغييري نداشته است. در آزمايش انجام شده در كنيا، اين براي باقي اعضاي روستا اهميتي نداشت. در عوض، شركت كنندگان خود را با ميزان رفاه بقيه (متوسط روستا) مقايسه مي كردند.

پژوهش آدا فرري كاربونل با بررسي داده هاي سطح رضايت از زندگي در آلمان شايد به درك واكنش كنيايي ها كمك كند. او اينطور نتيجه مي گيرد كه در شيوه ي مقايسه ي خود با ديگران توسط افراد عدم تقارن وجود دارد. اين يعني ما معمولاً به جاي ارزيابي موقعيت خود در يك طيف كامل، خود را با كساني مقايسه مي كنيم كه بهتر از ما هستند. وقتي شانس ديگران بالا مي رود، ما واكنش منفي نشان مي دهيم، اما وقتي همين اتفاق در مورد خودمان مي افتد، معيار خود را به كساني كه هنوز از خودمان بهتر هستند تغيير مي دهيم.

به بيان ديگر، ما هيچگاه راضي نخواهيم شد، چرا كه خيلي سريع به داشته هاي جديد خود عادت مي كنيم. شايد دليل اينكه افراد هميشه به دنبال درآمد بيشتر هستند و اقتصادها هميشه به دنبال رشد، همين باشد.
تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد