«قوچان» ميراث دار كهنترين ورزش باستاني است
قوچان، شهرستاني در شمال خراسان است، با دهها اثر باستاني، طبيعت زيبا و ديدنيهاي بسيار، رودها و درههاي سرسبز و پرآب، غارهاي تودرتو و ميراثدار كشتي پهلواني، اما تا يادمان نرفته است بايد بگوييم اين شهر زيبا، 4 بازار مهم و سنتي دارد كه در يك ميدان به هم ميرسند و جالب اين است كه قوچان، مشهد، سبزوار و عشق آباد، نام اين بازارهاست كه در آنها ميتوان بهترين و زيباترين و البته ارزانترين سوغاتيهاي اين شهرستان را خريداري كرد.
روزنامه توريسم نوشت: قوچان، داراي ييلاقات زيبايي هم هست،مانند خان و كلاته گل كه در درهاي سرسبز و پرآب قرار گرفتهاند. در ميان غارهاي ديدني قوچان هم غار «باغچه» واقع در جاده قوچان – درگز، جذابيت بيشتري دارد. اين غار به ده شعبه تقسيم شده و فاقد ستونهاي آهكي است.
ديدنيهاي قوچان:
گشت و گذار در شهر تاريخي و ييلاقي قوچان را از امامزاده سلطان ابراهيم«ع» شروع ميكنيم كه ميگويند برادر امام رضا «ع» بوده است. اين آرامگاه در شهر كهنه قوچان در 12 كيلومتري شهر جديد قوچان در جاده قوچان- فاروج قرار دارد. شهرستان قوچان با داشتن ارتفاعات و درههاي متعدد و چشمههاي فراوان، از پوشش گياهي متنوعي برخوردار است. از شقايق و لالههاي وحشي تا گياهاني با نامهاي محلي چريش، زياني، گزي و كنگر محلي كه در كوهستانهاي قوچان فراوان ديده ميشود.
در كوههاي شمالي قوچان، خصوصاً در منطقه حفاظت شده اين شهرستان، قوچ و ميش و بز كوهي هم يافت ميشود. قوچان داراي تاكستانهاي بسيار است و باغهاي زردآلو، گوجهسبز، شفتالو و سيب در جاي جاي اين شهرستان، گسترده است. كشمش، برگه زردآلو و شيره انگور از مهمترين صادرات قوچان به شمار ميرود.
چوخه؛ بوسه بر خاك پهلواني:
كشتي با چوخه، ورزش سنتي و ملي ايرانيان است و قوچان، ميراثدار هزاران ساله آن به شمار ميرود. از روزگاران كهن، تركها و كردهاي خراسان براي اين كشتي اهميت خاصي قائل بوده و در پرورش پهلوانان اين رشته كوشيدهاند.
در اين ورزش پهلواني، كشتي گيران جُبّهاي از پارچه ابريشمي خشن كه به آن «چوخه» ميگويند، به تن ميكنند، آستينها را تا آرنج بالا ميزنند و كمربندي پارچهاي به ميان ميبندند و دامنهاي چوخه را براي آن كه مانع فعاليت نشود، به پشت برميگردانند و زير كمربند محكم ميكنند. شلوار را نيز تا زانو بالا ميزنند و با پاهاي برهنه زير نظر داوران، كشتي ميگيرند.
در كشتي باچوخه كسي پيروز است كه پشت حريف را به خاك برساند. در اين مراسم، ساز و دهل نيز مينوازند و تماشاگران، كشتي گيران را تشويق ميكنند. معمولاّ به برنده اين مسابقات، يك رأس گاو يا گوسفند جايزه ميدهند.
پل تاريخي اترك:
پل «اترك» بر روي رودخانه اترك در بازار «عشق آباد» قوچان قرار دارد. بناي اين پل قوسي شكل در سال 1318 توسط آلمانيها همزمان با جنگ جهاني دوم با ستونهايي از بتن ساخته شده است كه با گذشت دهها سال، همچنان استوار مانده است.
جالب اين است كه در سال 1372 وقتي قرار بود لوله گاز شهري از طريق پل اترك كشيده شود، مهندسان ايراني متوجه شدند كه آلمانها با چه ظرافتي در زير اين پل مستحكم، مكانهاي خاصي براي عبور انواع لوله در نظر گرفتهاند!
بهشت كوچك خراسان:
«دره شمخال» يا بهشت كوچك خراسان در قوچان، با شيبي ملايم، از روستايي به همين نام شروع ميشود. چشمهسارهاي متعدد، آبشارهاي زيبا، درختان سر به فلك كشيده، جريان آبهاي زلال و ديوارههاي عظيم و پر صلابت صخرهاي، تنها بخشي از جذابيتهاي اين دره است، اما دالانها و غارگونهها بسياراند و وصف ناپذير.
دره «شمخال» از درون پارك ملي «تندوره» پيش ميرود و بعد از حدود ۱۲ كيلومتر، به دره «دُر بادام» ميرسد. از اينجا به بعد، دره كمي باز ميشود و رود «درونگر» شكل ميگيرد. رود «درونگر» با حجم آب زياد به شهرستان درگز سرازير ميشود و شما بعد از حدود 7 ساعت گذر در اين تنگه، مبهوت زيباييهايي ميشويد كه پشت سر جا گذاشتهايد. رودي كه در مسير خود ميبينيد، باغهاي ميوه، يونجهزارها و شاليزارها را سيراب ميكند. بنابراين، ماندگاري زيباييهاي دره شمخال را بايد در گشاده دستي طبيعت جستجو كرد!
آبشار شارشار و دره سراب:
اين آبشار زيبادر 12 كيلومتري جنوب شهرستان قوچان در دامنه ارتفاعات كوه سنگر و محمدبيك روستاي سراب با ارتفاع تقريبي 2840متر سرازير است و در نزد اهالي به «شارشار» معروف است. محيط سرسبز اطراف اين آبشار، چشم انداز بديعي به وجود آمده است. از روستاي سراب تا آبشار، حدود 3 كيلومتر فاصله است و جريان آب آن در دره زيباي سراب با چندين آبشار كوچك درميآميزد و به رودخانه ديدني سراب سرازير ميشود.
رودخانه سراب كه از كوههاي اطراف سرچشمه ميگيرد، در بهار و تابستان با سرسبزي و رنگآميزي گلهاي زيبا، چشماندازي بسيار زيبا و كم نظير ايجاد ميكند. نغمه پرندگان و مناظر بكر، بهويژه در نيمه اول سال، محيط جذابي براي تفريح و تفرج پديد ميآورد.
دره سرسبز يوسفخان:
روستاي يوسفخان در ده كيلومتري دره زيبا و سرسبز يوسفخان امتداد يافته است. اين دره كه از نواحي ييلاقي شهرستان قوچان به شمار ميرود، از انواع درختان انبوه و سر به فلك كشيده چنار، سپيدار، گردو، گيلاس، بادام، گلابي و ديگر درختان پوشيده شده است. جريان آب رودخانه يوسف خان ضمن طراوت بخشي به محيط پيرامون، زيبايي دره را دو چندان كرده است. گياهان دارويي و تنوع رنگها و آب و هواي مطلوب، طبيعت گردان بسياري را در ايام مختلف سال به سوي دره يوسفخان جلب ميكند.
شگفتيهاي گردنه «تيوان»:
يكي از زيباترين مناطقي كه در نزديكي قوچان وجود دارد و عطر گلهايش و سرسبزي دامنههاي آن در بهار انسان را سرمست ميسازد، گردنه «تيوان» در 50 كيلومتري شمال قوچان و جاده قوچان به درگز است.
تيوان با 2 هزار متر ارتفاع، دقيقاً در خط الرأس شمالي رشته كوههاي هزار مسجد قرار گرفته و از سمت شمال مشرف به دشتهاي تركمنستان و دشتهاي پهناور آسياي مركزي است. تيوان در واقع، بر بلنداي آخرين ديواره شمال شرقي فلات ايران قرار دارد و هيچ مانعي پيش روي آن در برابر بادهاي سرد شمال و پيشروي بادهاي پرفشار سرد و خشن سيبري و آسياي ميانه قرار ندارد.
تيوان همچنين به دليل بارش مناسب، داراي پوشش گياهي انبوه، علفزار و جنگلهاي تُنك سرو كوهي است، دومين پارك بزرگ ملي كشور پس از پارك گلستان نيز در مجاورت اين گردنه قرار دارد و در حقيقت اراضي شمالي گردنه تيوان متعلق به پارك ملي «تندوره»، بزرگترين زيستگاه پلنگ ايراني است. گردنه تيوان به دليل قرار گرفتن در منتهي اليه شمال شرقي و در مسير بادهاي سرد آسياي ميانه، يكي از سردترين و زيباترين مناطق كشور محسوب ميشود.
پوستين دوزي:
پوستينهايي را كه بر سر در مغازههاي قوچان ميبينيم، گرمابخش بسياري از ايرانيها در روزهاي سرد زمستان است. در شهر قوچان، استادكاران حاذق پوستين دوز همچنان به كار مشغولند و كالاي خود را در مغازههاي فروش صنايع چرم و پوست متعددي كه در شهر وجود دارد، به فروش ميرسانند. پوستينها شايد در سبك زندگي شهري ما زياد جايي نداشته باشند، اما ميتوانيد از آنها به عنوان دكور يا يادگاري براي عزيزانتان استفاده كنيد.
دوتار قوچانيها:
قوچان يكي از شهرهاي مهم كشورمان در موسيقي نواحي به شمار ميرود. شايد اگر بخت يارتان باشد، در سفر به اين شهر، نواي دلنشين دو تارنوازان قوچان را گوش جان بسپاريد.
استاد حاج قربان سليماني، استاد حاج حسين يگانه و استاد اسماعيل ستارزاده، از بزرگترين استادان موسيقي نواحي كشورمان هستند كه صداي سازشان هميشه در اين شهر به گوش ميرسد.
موسيقي نواحي در شمال خراسان برگرفته از باورها و اعتقادات قوميتهاي مختلف در طول تاريخ بوده است و ميتوان آن را در انواع مقامي كرمانجي، مقامي تركي و موسيقي فارسي مورد بررسي قرار داد. نوازندگان موسيقي در قوچان را ميتوان بر اساس جايگاه و مرتبهاي كه به لحاظ اجتماعي دارند، به بخشيها، عاشقها و لوطيها طبقه بندي كرد. همچنين سازهاي رايج در موسيقي مقامي اين خطه شامل دوتار، كمانچه، قوشمه، ني، دهل و سرنا است. بخشي بودن كار در موسيقي نواحي، آسان نيست و تعداد بخشيهاي اين سرزمين هم اندك و رو به زوال است و حتي متأسفانه ديگر كمتر جواني دل به اشعار بومي سرزمينش ميسپارد، اشعاري كه نسل به نسل و سينه به سينه نقل شده است تا ياد كسي نرود قصههاي خراسان را.
دوتار، ساز دل است، سازي هزاران ساله كه ميراث معنوي قوم خراساني است.دو تار، دو تار دارد؛ تاري بم و مذكر و تاري زير و مونث و چه تركيب شگفتي است وقتي نوازنده زخمه بر تن دو تار ميزند تا در هم آغوشي آن دو، صداي شكوه عشق را به گوش عالميان برساند.
خورد و خوراك:
اشكنه «برگه زرد آلو» از غذاهاي محلي قوچان است كه با نان خورده ميشود. از غذاهاي ديگر قوچان ميتوان به انواع آشها، مانند آش دوغ، آش بلغور، آش قيش و آش اماج اشاره كرد. نان سنتي كماج هم از نانهاي معروف قوچان است.
«قئيش» يكي از مهمترين غذاهاي محلي قوچانيها است، كه بيشتر در فصول بهار و تابستان كه سبزيهاي معطر در دامنه كوهها و كنار رودخانهها ميرويد، طبخ ميشود. رشتههاي «قئيش» مانند رشته آش، از آرد گندم درست ميشود، البته با اين فرق كه مانند يك خط كش پهن است. در عين حال، برگ چغندر تازه و دوغ و سير نيز به آن اضافه ميكنند و آش خوشمزهاي از آن تدراك ميبينند.
سوغات قوچان:
انگور و شيره انگور قوچان كه اين روزها شهره جهان شده است، مهمترين سوغات قوچان است. البته در اين ميان نميتوان از سيب درختي منطقه «اوغاز» باجگيران قوچان چشم پوشيد. برخي از گردشگران قوچان، معتقدند پنير كردي اين شهرستان هم كه به شيوهاي سنتي تهيه ميشود، مزهاي منحصر به فرد دارد كه نميتوان به سادگي از آن گذشت.
البته جاجيم مخصوص اين شهر را كه نوعي پارچه زبر و رنگي اين منطقه است و مردم محلي از آن نوعي كت به نام چوخه تهيه ميكنند، از ديگر سوغاتيهاي بسيار سنتي اين شهر به شمار ميرود. اين پوشش تفاوت خاصي با ديگر كتهاي دنيا دارد، زيرا با اين كت به هيچ مجلسي نميتوان پا گذاشت و تنها با آن ميتوان كشتي چوخه گرفت!