در خدمت و خيانت تلگرام

وبلاگ ادیب قوچانی مطالب جذاب جالب خواندني اخبارهاي فرهنگي هنري واموزشي علمي فن اوري اينترنت موبايل سلامت اموزش اشپزي جوانان گردشگري ديني فن اوري تحصيلي اعتياد موفقيت ورزشي طب سنتي دعا خانه داري زناشويي والدين موفق اشپزي و....

در خدمت و خيانت تلگرام

۲۲۵ بازديد
از زمان ورود شبكه هاي مجازي به زندگي روزانه ما، پر استفاده ترين تعريف از آنها اين بوده كه چاقوي دو لبه هستند. از صدور احكام شتابزده دست برمي داريم و مي رويم سراغ متخصصين امر.

هفته نامه چلچراغ - صادق سخاوتي: از زمان ورود شبكه هاي مجازي به زندگي روزانه ما، پر استفاده ترين تعريف از آنها اين بوده كه چاقوي دو لبه هستند. از صدور احكام شتابزده دست برمي داريم و مي رويم سراغ متخصصين امر. از ميهن برخورداري، مدرس فلسفه تعليم و تربيت، درباره تلگرام پرسيديم و معناي واقعي اين چاقوي دو لبه.

به طور كلي استراتژي «منع» در امور تربيتي تا چه ميزان قابل قبول و كاربردي است؟

- به طور كلي تعليم و تربيت از گذشته با نوعي حصاربندي و محافظت افراد از آنچه به آنان آسيب مي رساند، همراه بوده است. مخصوصا در ديدگاه هاي كلاسيك تر تربيتي معمولا با ممنوعيت هايي همراه بوده است. ممنوعيت ديدن برنامه هاي غيرمجاز يا خشونت زا و ترسناك، محتواهاي پورتو و ... اما ديدگاه قرنطينه اي يا حفظ كودك و نوجوان به صورت منع او از ديدن و شنيدن در عصر حاضر توان رقابت با ساير روش هاي تربيتي را ندارد چون مي دانيم كه فرزندان ما تحت بمباران هاي اطلاعاتي از منابع مختلفي اعم از دوستان و هم سالان تا رسانه و تلويزيون و شبكه هاي اجتماعي و ... قرار دارند. به نظر مي رسد جز در پاره اي موارد جزيي، روش منع نمي تواند به عنوان يك استراتژي تربيتي در بلندمدت موثر باشد.

در خدمت و خيانت تلگرام



آيا برنامه و نگاه آينده نگرانه اي را مي شود در فيلترينگ محتواي اينترنتي در ايران يافت؟

- اين مسئله را بايد از مسئولان فيلترينگ پرسيد كه آيا چنين برنامه بلندمدتي را در نظر داشته اند يا خير! اما از نظر من مي شود گفت در واقع مسئولان فيلترينگ هم اين روش را به عنوان يك روش مقطعي و موقتي كه فعلا مسئله را عقب مي اندازد، استفاده مي كنند. مثل بيماري كه فعلا براي كاهش درد از مسكن استفاده مي كند و مسكن، درد را كاهش مي دهد ولي بيماري را برطرف نمي كند.

تا به حال فيلترينگ توانسته از دسترسي مردم به سرويس هاي غيرقابل قبول از نظر حاكميت جلوگيري كند؟

- پاسخ صددرصدي نمي شود داد. در برخي موارد بله موفق بوده است. مثلا شما در دانشگاه ها و موسسات آموزشي امكان استفاده از فيلترشكن ها و نرم افزارهايي كه فيلتر را دور مي زنند، نداريد. به هر حال بخشي از مردم دسترسي خود را از دست مي دهند و حتي گاهي كاهش سرعت نت در اثر استفاده از فيلترشكن ها سبب مي شود كه افراد قيد دسترسي به سايت هاي ممنوعه از نظر حاكميت را بزنند.

عواقب اين نوع فيلترينگ چه خواهد بود؟

- ولع مردم براي دسترسي به آنچه حق دسترسي به آن را ندارند. بارها براي خود من پيش آمده كه مطلبي علمي را جستجو مي كنم و با فيلتر سايت مربوطه مواجه مي شوم. اين نوع فيلترينگ سبب كاهش اعتماد به عوامل فيلتر و در نهايت حرص و ولع بيشتر براي دور زدن فيلترها مي شود. نوعي لجاجت براي دانستن آنچه حاكميت ناشايست يا ممنوع مي داند.

هيچ راه حل ديگري را مي توان به عنوان جايگزيني براي فيلترينگ در نظر گرفت؟

- فا فيلتر نه كاملا مخالف و نه كاملا موافقم. بنابراين تصور بنده اين است كه فيلتر بايد وجود داشته باشد ولي به صورت حداقلي. مشكل فيلترينگ ما نگاه حداكثري است. يعني حداكثر سايت هايي را كه امكان فيلتر آنها وجود دارد، فيلتر مي كنند. گاهي يك سايت به خاطر يك تصوير يا يك متن كوتاه به طور كلي از دسترس خارج مي شود. راه هاي جايگزيني هم وجود دارد. من بيش از هر چيز به آگاهي بخشي معتقد هستم.

 آموزش گروه هاي هدف (خانواده، كودكان، دانشجويان و ...) در رابطه با محتواي ناسالم و مخرب. وقتي كودكان ما علاوه بر توان استفاده از فناوري، فرهنگ بهره گيري از آن را نيز بياموزند، بسياري از مشكلات ما حل خواهد شد. اين به عهده مدارس، فرهنگسراها، رسانه ها و ... است كه اين تعليمات را به افراد بدهند. علاوه بر اين ما براي كودكان مي توانيم از علايمي مثل نامناسب بودن محتوا براي سنين زير 18 سال يا علامت ترسناك بودن محتوا و ... استفاده كنيم.

اگر مخالف فيلترينگ شبكه هاي مجازي هستيد، يعني آنها را عاري از هر آسيبي مي دانيد؟

- هر فناوري يك تيغ دو سر است. شما مداد را به عنوان ساده ترين ابزار در دست انسان در نظر بگيريد. با نوك مداد مي توان چشم كسي را كور كرد و هم مي توان نوشت و آگاهي بخشيد. در مورد ساير فناوري ها نيز وضعيت همين گونه است. شما مي توانيد شبكه هاي مجازي را براي گسترش آگاهي و تغيير بهتر سبك زندگي و آموزش مهارت هاي زندگي و تربيت شهروندي به كار بگيريد يا برعكس براي تحريف شخصيت ها، شايعه پراكني، حمله به گروه هاي رقيب و ... مورد استفاده قرار دهيد.

همه اينها بيش و پيش از اين كه مربوط به تكنولوژي باشد، مربوط به عامل انساني است. انسان بايد بداند چگونه بهترين بهره را از هر ابزاري بگيرد. بنابراين شبكه هاي مجازي مي توانند در صورت كاربرد صحيح آسيب كمتري برسانند و در صورت بهره گيري نامناسب قطعا آسيب رسان هستند. يكي از ساده ترين عوارض مي تواند اعتياد به شبكه هاي مجازي و دور كردن انسان ها از زندگي واقعي باشد.

در خدمت و خيانت تلگرام


اين اتهام به شبكه هاي مجازي، مخصوصا تلگرام، وارد است كه تمركزشان را از متن زندگي به حاشيه مي برد؟

- همانطور كه دريدا در ديدگاه ديكانستركشن خود مطرح مي كند، در عصر پسامدرن خود به خود حاشيه با متن جابجا مي شود و اين جابجايي حاشيه و متن اساسا چيز بدي نيست. حاشيه روي در صورتي تاثير منفي دارد كه شما را از زندگي واقعي دور كند كما اينكه من معتقدم بسياري از محتواهاي كانال ها و گروپ هاي تلگرام خود متن زندگي است. تاكيد مي كنم همه اين مسائل و مشكلات برمي گردد به كاربري كه از اين ابزارها و اپليكيشن ها استفاده مي كند.

اين حاشيه محوري چه تاثيري در كيفيت انتخاب هاي فرد مي گذارد؟

- حاشيه محوري را بايد تعريف كنيم. به كدام حاشيه مي رويم و كدام حاشيه محور مي شود؟ يكي از عوارض منفي شبكه هاي مجازي ايجاد حاشيه هاي دروغين است. بارها ديده ام كه در تلگرام متن هاي دروغيني راجع به فلان محصول يك كارخانه منتشر مي شود. قطعا شما را در انتخاب دچار ترديد مي كند.

علاوه بر اين شبكه ها توانايي مدسازي و يكسان كردن سليقه عمومي و در واقع چيزي كه اگزيستانسياليست ها از آن به نام ستم ميانگين ياد مي كنند دارند. يعني همه مردم انتخاب هاي غذايي، پوشاكي و ... شان تحت تاثير اين شبكه ها به سمت يكي شدن مي رود. اين مانع بزرگي در يونيك بودن و خود بودن افراد ايجاد مي كند.

تلگرام در كاهش كتابخواني و فعاليت هاي فرهنگي مردم مقصر است؟

- يكي از بزرگترين اشكالات شبكه هاي اجتماعي و از جمله تلگرام كاهش دانش به اطلاعات است. دانش نوعي اطلاعات پردزاش شده و تجربه شده است، در حالي كه اطلاعات ديتاي خام و صرف است. تلگرام تمركز را كاهش مي دهد. به طور كلي دسترسي سريع به اطلاعات حوصله و صبر كاربران را كاهش مي دهد. بسياري از افراد ديگر حوصله مطالعه كتب طولاني و سنگين را ندارند. بر عكس ترجيح مي دهند در تلگرام يك مجموعه جملات كوتاه را كه به درست و غلط به مشاهير نسبت داده شده است، بخوانند.

اگر بله، چطور مي شود از حضور شبكه هاي مجازي، آسيب زدايي كرد؟

- ما بيش از هر چيز بايد به مردم آموزش بهره گيري از شبكه هاي اجتماعي را بدهيم. شما از زماني كه فيس بوك و توييتر از چند سال پيش مورد بهره برداري عده زيادي از مردم قرار گرفته اند، يك مورد سراغ داريد كه به طور علمي و تخصص به مردم در اين زمينه آموزش داده شود؟

هر چه بوده تنها نگاه سلبي بوده است. نگاه صفر و يكي! يا اصلا استفاده نشود، پس فيلتر! يا استفاده شود. ولي با چه كيفيتي و چه روشي، هرگز مورد بحث نبوده است. آسيب رساني شبكه هاي مجازي مثل آسيب شناسي وسايل نقليه است. عدم اطلاع از قوانين راهنمايي و نداشتن گواهي نامه براي استفاده از خودرو خطرات جاني غيرقابل بازگشتي ايجاد خواهد كرد.

به همين شيوه نرم افزارها و شبكه هاي اجتماعي نيز در صورت عدم آگاهي، قادر به تاثيرات منفي بزرگي خصوصا روي قشر جوان تر و كودكان جامعه است. بنابراين آ»وزش هاي مناسب و در عين حال جذاب راه بزرگي براي آسيب زدايي است چرا كه امكان شبكه زدايي حتي با فيلترينگ هم عملا وجود ندارد. پس بهتر است به جاي پاك كردن صورت مسئله، راه حل مناسبي انديشيده شود و اين راه از آموزش مي گذرد.

گروه هاي تلگرام مي توانند جايگزين كاملي براي محفل هاي دوستانه و خانوادگي باشند؟

- ارتباطات مجازي اساسا نمي توانند جايگزين مطلوبي براي ارتباطات رخ به رخ و حضوري باشند. همانگونه كه تلفن نتوانست جايگزين محفل هاي خانوادگي شود. حسن اين شبكه ها اين است كه به شما فرصت مي دهند در زمان هايي هم كه امكان ارتباط حضوري نداريد، مثل وقتي كه دوستان و عزيزانتان خارج از كشور يا راه دوري هستند، از آنها خبردار شويد.

علاوه بر اين در همه فرصت ها قابل استفاده اند، هنگام بازگشت از سر كار در مترو يا اتوبوس و ... اما مي پذيرم كه خيلي اوقات اين شبكه ها سبب شده محافل خانوادگي محدود به همين فضاها بشود و ارتباط خانوادگي كاهش يابد. برخي براي صدا كردن فرزندانشان براي غذا خوردن هم از همين شبكه ها استفاده مي كنند. يعني ديگر زحمت صدا زدن و حرف زدن را به خود نمي دهند. در تلگرام اطلاع مي دهند كه غذا حاضر است. قاعدتا اين استفاده هاي بيش از اندازه، آسيب زاست ولي اينها دليلي بر اين نيست كه چشم بر محسنات بي شمار اين شبكه ها ببنديم.

نظرتان درباره كانال هاي تلگرام چيست؟ مفهوم تريبوني كه قابليت گفتگو در آن لحاظ نشده باشد، چقدر از نظر تربيتي قابل قبول است؟

- از نظر تربيتي ما معتقديم بايد امكان گفتگو و ديالوگ فراهم باشد اما كانال هاي تلگرامي گرچه فرصت بحث در همان كانال را نمي دهند ولي معمولا يك آي دي از كسي كه صفحه را اداره مي كند، براي اظهارنظر كاربران در نظر گرفته مي شود.

ضمن اين كه كانال را مي توان مثل كتاب در نظر گرفت. شما موقع مطالعه يك كتاب به نويسنده دسترسي نداريد. الان كانال هاي تلگرامي فوق العاه خوبي از انديشمندان و روشنفكران ديني و ... وجود دارد كه مجموعه سخنراني ها، كتب، مقالات يك نويسنده را بدون وجود پيام هاي نابجا و زايد در اختيار كاربران در اقصا نقاط جهان رسانه قرار مي دهد، در حالي كه مثلا دسترسي به ديدگاه يك انديشمند آن هم به صورت لحظه اي و به روز حداقل براي كاربران غيرتهراني معمولا امكانپذير نبود.

شما به عنوان يك استاد دانشگاه اجازه مي دهيد فرزندان تان تلگرام داشته باشند؟ از كدام آسيب تلگرامي براي فرزندان تان بيش از همه مي ترسيد؟

- من تا سني مقاومت كردم اما دخترم كه 10 ساله است، تحت نظر خودم از تلگرام استفاده مي كند. به قول علماي تربيت اسلامي بچه هاي ما بايد تقواي حضور را بياموزند، نه تقواي حذر! دير يا زود كودكان ما در معرض اين شبكه ها قرار مي گيرند، بهتر است آرام آرام روش حضور را به آنان بياموزيم، روشي كه بيشترين اثرات مثبت و كمترين عوارض منفي را به دنبال داشته باشد.

بزرگترين نگراني من از حضور دخترم در تلگرام اين است كه كساني، عكس ها يا نوشته ها و تصاوير نامناسب را در اختيار او قرار دهند يا با او گفتگوهاي نامناسبي داشته باشند. اين هم البته قابل حل است. يعني كودك شما تنها با كساني كه مي شناسد و قابل اعتماد هستند، ارتباط داشته باشد و از حضور در گروه هاي ناشناس و پاسخ به آي دي هاي جعلي و مجهول خودداري كند.

تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد