بهدليل خواص زياد شير شتر برخي محققان به آن «طلاي سفيد بيابان» ميگويند .
اين شير به دليل تغذيه شتر از خار و ساير بوتههاي بياباني در مقايسه با شير گاو سديم بيشتري داشته و كمي شورتر است و برخلاف طبع سرد شير گاو، طبع گرم رو به اعتدالي دارد و اشتهاآور و محرك نيروي جنسي است. در كشورهاي آفريقايي اين اعتقاد بين شتربانان وجود دارد مرداني كه شير شتر مينوشند قويتر، تنومندتر و سريعتر هستند.
ويتامينهاي B1 و B2 شير شتر بيشتر از شير گوسفند و B6 و B12 و پروتئين آن مشابه شير گاو و از شير انسان بالاتر، اما اسيدفوليك آن پايين است.
تحقيقات نشان داده ويتامين Cشير شتر 3 برابر بيشتر از شير گاو و 5/1 برابر بيشتر از شير انسان است و چربيهاي اشباع، كلسترول، لاكتوز (قند شير) و ويتامين A آن نسبت به شير گاو كمتر و آهن و كلسيم بيشتري دارد. چربي شير شتر زير 3 درصد است كه در مقايسه با چربي شير گاو، بوفالو، گوسفند و بز كمتر است.
خواص آنتيباكتريال و ضدويروسي شير شتر ده بار بيشتر از شير گاو است و براساس پژوهشها پادتنهاي موجود در شير شتر سبب تقويت سيستم ايمني بدن ميشود و مقاومت بدن را در برابر سرطان، ايدز، آلزايمر، زخم معده، سل و هپاتيت C بالا ميبرد.
محققان از شير شتر براي درمان بيماران مبتلا به ايدز در سطح دنيا استفاده كرده و به پيشرفتهاي خوبي دست يافتهاند. در آزمايشها و مطالعاتي كه در كشور هند به عمل آمده موشهاي سرطاني كه تحت درمان با شير شتر قرار داشتند درمان شان به ميزان قابل توجهي موفقيتآميز بوده است.
مطالعات علمي در هندوستان نشان داده شير شتر التهاب لوزالمعده را كاهش داده و ساخت انسولين را تحريك ميكند و مصرف مداوم و منظم آن در برنامه غذايي سبب كنترل قند خون ميشود. شير شتر به دليل ميزان بسيار كم لاكتوز ميتواند بهترين جايگزين براي افراد بهخصوص كودكاني باشد كه به لاكتوز شير گاو حساسيت دارند.
اغلب صحرانشينان براي افزايش ماندگاري شير شتر، آن را به كفير تبديل ميكنند. يعني با افزودن اندكي استارتر (مايه تخميركننده) به شير شتر، نوشيدني دلچسبي تهيه ميكنند كه از نظر طعم مشابه دوغ تهيه شده از ماست رقيق شده است. اين نوشيدني گوارا خواص شير شتر را داشته، اما فقط گرمي آن كمتر و رطوبتبخشي آن بيشتر ميشود.
فرآوردههاي لبني شتر بايد پاستوريزه باشد
توجه به اين نكته ضروري است كه شير و ديگر فرآوردههاي لبني شتر بايد پاستوريزه و داراي مجوز بهداشت باشد . اغلب فرآوردههاي لبني شتر كه به صورت محلي و سنتي در مغازههاي سطح شهر به فروش ميرسند پاستوريزه نبوده و ميتواند بيماريهاي خطرناكي همچون كرونا را به انسان انتقال دهد. ويروس كشنده كرونا از طريق تماس با شتر يا استفاده از فرآوردههاي آلوده دام ميتواند به انسان منتقل شود.
در نهايت بهتر است شير و فرآوردههاي لبني شتر در ميان شهرنشينان نيز با قيمتي مناسب عرضه شود تا همه اقشار جامعه بتوانند از خواص شگفتانگيز آن بهرهمند شوند.
بيل گيتس اعلام كرد كه قصد دارد تا ۲ ميليارد دلار از سرمايهي خود را براي كمك به متوقف كردن تغييرات آب و هوا هزينه كند. هر چند به زودي مذاكراتي در اين مورد در شهر پاريس برگزار خواهد شد اما گيتس معتقد است كه به سختي ميتوان كشورهاي مختلف را ملزم به اجراي تعهداتشان كرد و بازار آزاد نيز توانايي مالي كافي براي جايگزيني روشهاي بهينه را ندارد. گيتس معتقد است كه در اين شرايط نياز به سرمايهگذاران شخصي داريم.
در حالي كه هيچ فناوري معادل براي سيستم انرژي كنوني وجود ندارد، گيتس معتقد است كه تاريخ نشان داده در صورتي كه دولتها عزم خود را جزم كنند نوآوريها نيز سرعت خواهند گرفت.
بيل گيتس و موسسهي خيريهي او در گذشته نيز مشاركت زيادي در برطرف كردن مشكلات روز دنيا داشتهاند و به نظر ميرسد بار ديگر موسس مايكروسافت قصد دارد تا از سرمايهي خود براي كمك به بشريت بهره بگيرد.
پايگاه خبري تحليلي انتخاب (Entekhab.ir) : شايد باور اين واقعيت مشكل باشد كه همين بيخ گوش ما در تهران آدمهاي زيادي زندگي ميكنند كه به وجود آدم فضاييها يا حداقل موجودات فضايي باور دارند. ترس از خرافاتي تلقي شدن يا فكر كردن به اينكه اگر باور خود مبني بر وجود موجودات فضايي را علني كنند، ديگران نگاهي متفاوت به آنها خواهند داشت، اغلب باعث ميشود اين فكر از خودآگاه افراد پس رانده شود. آنها وقتي در موقعيتي قرار ميگيرند كه ميتوانند درباره اين مساله حرف بزنند به يكباره به ناخودآگاه خود مراجعه ميكنند و از باورهايي حرف ميزنند كه حتي فكر كردن به آنها هم دلهرهآور است. اقشار مختلفي از شهروندان تهراني در پاسخ به سوال خبرنگار «آرمان» درباره موجودات فضايي پاسخهاي جالب ميدهند كه مرور آنها ابعاد تازهاي از باوري را نشان ميدهد كه در پسزمينه ذهن برخي پايتختنشينان وجود دارد. فرض كنيد وسط يك خيابان ايستادهايد و بناگاه يك نفر به سمت شما ميآيد و ميپرسد: «به آدم فضايي يا موجودات فضايي اعتقاد داري؟» در ابتدا احتمالا از اين سوال تعجب خواهيد كرد و بعد سعي ميكنيد به طنز جواب او را بدهيد تا برود دنبال كار خودش. به احتمال زياد هنگاميكه آن فرد به شما ميگويد كه روزنامهنگار است و دارد درباره اين مساله تحقيق ميكند، آنگاه برايتان موضوع جديتر خواهد شد. جدي شدن موضوع باعث ميشود، حرفها و اظهارنظرهايي مطرح شوند كه مرور كردن آنها خالي از لطف نيست.
مراقب ارتباط با فضاييها باشيد
«موجودات فضايي خارج از زمين وجود دارند و بهتر است زمين مراقب ارتباط با آنها باشد.» اين جملهاي از يك فيلم علميتخيلي نيست، بلكه چند سال قبل پروفسور هاوكينگ دانشمند انگليسي اين جمله را بيان كرد و دنيا را تكان داد. او در بخش ديگري از سخنانش ميگويد: «با توجه به مغز رياضي من اعداد به تنهايي حضور موجودات فضايي را معقول ميداند. بحث اصلي بر سر اين مساله است كه آنها احتمالا چه شكلي خواهند بود.» هاوكينگ در كنار اعتقاد به وجود آدم فضاييها به برقراري ارتباط با آنها خوشبين نيست و ميگويد: «چنين موجودات فضايي پيشرفتهاي احتمالا به دنبال جمعآوري تمام سيارات غني هستند.» او سفر آدم فضاييها به زمين را اينگونه توصيف ميكند: «درصورتي كه موجودات فضايي به زمين بيايند، نتيجه آن مشابه سفر كريستف كلمب به قاره آمريكا خواهد بود كه براي ساكنان بومياين قاره پيامد مثبتي نداشت.» حدود دوسال قبل يك سند محرمانه اف بي آي درباره اينكه چگونه افسران پليس و ارتش شاهد انفجار يك بشقاب پرنده در شهر يوتا بودند، پس از 62 سال فاش شد. عكسهايي از آدم فضاييها در اين سند وجود داشتند، هر چند كه درباره صحت اين سند شبهه وجود دارد اما اتفاقاتي اينچنيني كه هرازگاهي روي ميدهند باعث ميشوند كه باورها درباره وجود آدم فضاييها جاني دوباره بگيرند. مهمتر از اين سند و گفتههاي هاوكينگ، يافتههاي علميهستند كه باور به وجود آدم فضاييها را تقويت ميكنند. كشف شدن كهكشان راه شيري و احتمال وجود كهكشانهاي ديگر در كنار پيدا شدن آثار حيات در سيارات ديگر باعث شده است كه باور به وجود آدم فضاييها رنگي واقعيتر به خود بگيرد.
آدم فضاييها در قاب تصوير
«من نميدانم موجودات فضايي وجود دارند يا نه، ولي تحقيقاتي كه ناسا انجام داده است و كشف كردن علائم حيات در سيارات ديگر باعث ميشود احتمال وجود آدم فضاييها بيشتر شود.» اينها
گفتههاي سوما 32ساله است كه معتقد است ساكنان سيارات ديگر شايد آدم نباشند ولي موجود زنده هستند. او ادامه ميدهد: «تصويري كه از آدم فضاييها در ذهن من وجود دارد همان تصويري است كه رسانهها از آدم فضاييها ارائه ميدهند و به نظرم شبيه انسانها هستند.» او از آدم فضاييها نميترسد و احتمال ميدهد كه آنها از انسانها مهربان تر باشند. رسانه و به ويژه فيلمهاي تخيلي در ايجاد ذهنيت درباره آدم فضاييها خيلي تاثير داشتهاند، به حدي كه بيشتر افراد تصويري كه از آدم فضاييها دارند همان است كه از رسانهها گرفتهاند. نه تنها تصويري كه از آدم فضاييها داريم بلكه ترس يا عدم ترس ما از آنها هم ميتواند برخاسته از رسانهها باشد. صبا 28 ساله ميگويد كه آدم فضاييها را ديده است و حتي ميتواند تصوير آنها را هم نقاشي كند. او به «آرمان» ميگويد: «من يك برنامه مستند درباره آدم فضاييها ديدم و از آن موقع به وجود آدم فضاييها باور پيدا كردم.» به نظر او آدم فضاييها ترسناك هستند و شروع به كشيدن تصوير آدم فضاييها ميكند. آدم فضايي مورد نظر صبا كله درشتي دارد با چشميهاي بزرگ و گرد. اين آدم فضايي بيني ندارد، دهانش عادي است، پوستي براق دارد و كچل است.
زمينيها در انتظار فرازمينيها
توحيد 21 ساله آدم فضاييها را موجوداتي تخيلي ميداند و درباره آنها به «آرمان» ميگويد: «من از چيزي كه نديدم نميترسم. من تا حالا آدم فضاييها رو نديدم پس نميتونم دربارهشون چيزي بگم و وقتي نديدمشون نميتونم بگم كه ترسناك هستند.» برخلاف توحيد كه آدم فضاييها را موجوداتي تخيلي ميداند، حميد 25 ساله معتقد است كه آدم فضاييها وجود دارند ولي ترسناك نيستند. او به «آرمان» ميگويد: «آدم فضاييها را نديدهام ولي بر حسب تصوري كه از آنها دارم، ميتوانند هر شكلي باشند.» شايد خيلي از افراد به وجود آدم فضايي باوري نداشته باشند يا درباره وجود آنها مطمئن نباشند اما با اين وجود اتفاقات مختلف ثابت كردهاند كه زمينيها تمايل زيادي به برقراري ارتباط با فرازمينيها دارند و هر خبري كه ردپايي از آسمان در آن باشد ميتواند با يك سرعتي باورنكردني انتشار يابد. سه ماه قبل بود كه خبر برخورد شهاب سنگ با چند شهر ايران جنجال خبري به پا كرد. هر چند اين خبر تكذيب شد اما در پستوي جنجال خبري پيرامون آن گرايشي عميق به اجسام فضايي نهان بود. مهسا 25 ساله مطمئن نيست كه آدم فضاييها وجود داشته باشند. او ميگويد: «به نظر من وقتي كه آدمها كهكشانهاي ديگر را كشف كنند، احتمال برخورد آنها با آدم فضاييها و حمله آدم فضاييها به زمين وجود دارد.» او درباره خبري كه چند روز پيش در يكي از خبرگزاريها خوانده است، ميگويد: «در اين خبر نوشته شده بود كه روز 22 آبان يك شيء ناشناس كه شهاب سنگ هم نيست به زمين برخورد خواهد كرد. به نظر من وجود اين اشياي ناشناس احتمال وجود آدم فضايي را بيشتر ميكند.»
«آدم فضاييها» مرهم تنهايي انسان
زماني كه اسم آدم فضاييها يا موجودات فضايي به ميان ميآيد، قبل از اينكه وجود داشتن يا وجود نداشتنشان مساله باشد، تمايلي كه به وجود اين موجودات وجود دارد، مهم است. به نظر ميرسد كه احساس تنهايي در اين كره خاكي انسانها را كلافه كرده و همين باعث شده است كه آنها به دنبال موجودات ديگري در جاهاي ديگر باشند. انسان از اين تك بودن خسته است و ميخواهد همانندهايي براي خودش بيابد تا به اين طريق از تنهايياش كاسته شود. ساكن اين كره براي يافتن اين موجودات ديگر به فضا رو آورده است و نامشان را آدم فضايي گذاشته است. اين تمايل انسان به يافتن همتايان، زماني كه نام اين غريبههاي فضايي را «آدم فضايي» ميگذارد به خوبي خود را نشان ميدهد. اسم آدم فضايي كه ميآيد لبخند ميزند و با تعجب ميگويد: «نميدانم! شايد وجود داشته باشند.» سياوش 24 ساله ميافزايد: «خيلي از مكانها وجود دارند كه انسانها هنوز به آنجا نرفتهاند، به همين دليل احتمال اينكه در آينده آدم فضاييها يا آثار آنها كشف شوند، وجود دارد.» انسانها از زماني كه به كرات ديگر قدم گذاشتند دائما به دنبال كشف آثار حيات و ردپاي موجوداتي ديگر در اين سرزمينهاي ناشناخته بودند. كشف آثار حيات در مريخ و ساير سيارات باعث شده است كه اميد انسانها به يافتن همتايان فضايي بيشتر شود. جبار 42 ساله در مجلات علمي، مطالبي را درباره آدم فضاييها خوانده و معتقد است كه آنها وجود دارند. او به «آرمان» ميگويد: «به نظر من آدم فضاييها غول پيكر و درشت هستند ولي ترسناك نيستند و احتمال آمدن آنها به زمين كم است.»
بچهها آدم فضاييها را ميشناسند
تصورات و تخيلات كودكان و نوجوانان درباره آدم فضاييها با آدم بزرگها فرق دارد اما به نظر ميرسد كه آنها تخيل بازتري در اين زمينه دارند و راحتتر ميتوانند دربارهاش صحبت كنند. فيلمها، كارتونها و حتي اسباببازيهايشان پر از تصويرها و داستانهاي مختلف از اين ديگريهاي ناشناخته است و همين آدم فضاييها را براي آنها تبديل به ديگريهاي دوستداشتني يا غريبههاي نفرتانگيز ميكند. صدف 14 ساله برايش تصورنشدني است كه آدم فضايي وجود داشته باشد، با اين وجود از آدم فضاييها ميترسد. او به «آرمان» ميگويد: «اگر بخوام آدم فضاييها رو تصور كنم به نظر موجودات ترسناكي هستند به خاطر همين هيچوقت دوست ندارم ببينمشون.» بعضي از بچهها از آدم فضاييها ميترسند و بعضي ديگر آنها را دوست دارند. نيما نه ساله آدم فضاييها را دوست دارد و ميگويد كه اگر يك روز آنها را ببيند با آنها دوست خواهد شد.
شايد روزي آدم فضاييها بيايند
محمد 24 ساله شك دارد كه آدم فضاييها وجود داشته باشند و به «آرمان» ميگويد: «چون تصويري از آدم فضاييها ندارم از آنها نميترسم.» او ادامه ميدهد: «به نظر من بايد بين آدم فضايي و موجود فضايي فرق گذاشت. احتمال وجود موجودات فضايي قابلقبولتر است.» محمد معتقد است كه آدم فضاييها به اندازه انسانها هوشمند نيستند و ميگويد: «به نظر من دو تصوير درباره آدم فضاييها ميتوان داشت. ميتوان آنها را موجوداتي قوي ديد يا موجوداتي غيرمتفكر. به نظر من اگر موجود فضايي هم وجود داشته باشد حيوان غيرمتفكر است و از انسانها پايينتر است.» با وجود تمام پيشرفتهاي علمياما نميتوان درباره وجود يا عدم وجود موجودات فضايي به قطعيت قضاوت كرد، اما به قطعيت ميتوان گفت كه بسياري از ساكنان اين كره خاكي چشم انتظار ديدار اين فضاييها هستند. مانند هزاران اتفاق ديگر كه 300 سال قبل روي دادن آنها آن زمان باوركردني نبود، شايد روزي در آينده شاهد حضور آدم فضاييها در زمين باشيم.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، وقتي راشل فرانكلين، ساكن اُرنج كانتي، كاليفرنيا، پس از برگشت به خانه متوجه شد كه ورم روي زانوي پسرش بهاندازه يك پرتقال بزرگ شده است و بهشدت درد ميكند، به پزشكي مراجعه كرد. طبق تشخيص پزشك، پاول دچار عفونت استاف شده بود كه در اثر باكتري استافيلوكوك به وجود ميآيد. براي درمان وي آنتيبيوتيك تجويز شد و از مادر وي خواستهشده كه بههيچعنوان به ورم فشار وارد نشود.
هرچند زماني كه اين تورم پوستي سياه شد و چرك از آن بيرون آمد، مادر توصيه پزشك را ناديده رفت و ورم را فشار داد و شيء مانند سنگ از آن خارج و نهايتاً مشخص شد يك حلزون دريايي است.
به نقل از زيستشناس دان راسكين، سواحل غربي آمريكا زيستگاه اين حلزون با نام ليتورينا اسكوتولاتا است. اين موجود ميتواند در دما و آب مختلف زنده بماند هفتهها خارج از آب دوام بياورد.
فارس: مخدرهاي ديجيتالي از سوي سازندگان آنها، فايلهاي صوتي توصيف شدهاند كه افراد با گوش سپردن به محتواي آنها و با رعايت برخي دستورالعملها دچار همان احساسي خواهند شد كه هنگام استفاده از مواد مخدر به فرد دست ميدهد. توليدكنندگان يا عرضه كنندگان اين فايلها، نام آهنگها را هم نام ماده مخدري كه بايد احساس شود ميگذارند.
توليد كنندههاي فايلهاي موسيقي به ازاي عرضه فايلهاي خود مبالغي دريافت ميكنند، اما عرضه كنندهها بدون دريافت وجهي همان فايلها را به صورت رايگان در اختيار علاقمندان قرار ميدهند.
فردي كه يك بار آهنگ را دانلود كند ميتواند به هر ميزان كه مايل بلاشد و هر زمان به موسيقي گوش بدهد و نيازي نيست پول اضافهاي بپردازد. البته بيشتر افراد به دليل كيفيت پايين آهنگها حتي يك آهنگ را نيز تا انتها گوش نميدهند. شايد به همين دليل اين آهنگها جايگاهي در ميان فهرست پرفروشترين موسيقيهاي دنيا ندارند.
دفتر فناوريهاي نوين مركز پژوهشهاي مجلس شوراي اسلامي درباره مخدرهاي ديجيتالي گزارشي تهيه كرده است.
طبق اين گزارش، بخشي از گزارش آينده 2025 كه از سوي مركز پژوهشي پيوست در سال 2014 به عنوان پيشبينيهاي بدبينانه در سال 2025 ذكر شده، دنيايي به تصوير كشيده شده است كه در آن مجرمان مهارتهاي خود را گسترش دادهاند و مخدرهاي سايبري – رواني خانوادهها و جوامع را متاثر خواهند ساخت (PEW RESEARCH CENTER,2014).
مطالعات مربوط به علوم شناختي و اثرگذاري روي مغز در اولويت سرمايهگذاريهاي تحقيق و توسعه اتحاديه اروپا و آمريكا (NSF,2015) و رژيم اشغالگر قدس (OECD,2014) قرار دارد. احتمال تلاش براي دستيابي به فناوري ايجاد مخدرهاي ديجيتال خارج از تصور نيست.
شايد نتايج اين تحقيقات زمينه توليد مخدرهاي ديجيتال را فراهم كند، اما تاكنون چنين دستاوردي حاصل نشده است. با توسعه مطالعات علوم شناختي، مسائل اخلاقي و مقرراتي متعددي حادث خواهد شد (Montgomery,2015) كه يكي از آنها احتمالا مخدرهاي ديجيتالي خواهند بود، بنابراين پيشنهاد ميشود مطالعات سياستگذاري بيشتري روي موضوع علوم شناختي صورت گيرد.
سازمان بهداشت جهاني اعتياد را چنين تعريف ميكند: حالتي مضر براي فرد و اجتماع كه به طور متناوب يا مزمن به وسيله مصرف مستمر ماده تخدير كننده طبيعي يا مصنوعي ايجاد ميگردد. خواص مواد مذكور عبارتند از: ميل و احتياج به مصرف مواد مخدر و تهيه آن به هر صورت ممكن، گرايش به اضافه كردن آن هر روز بيشتر و انقياد رواني و گاهي جسمي در نتيجه استعمال مواد مخدر.
اعتياد به مواد مخدر، حالت وابستگي يا عادت مرضي در به كار بردن مواد سمي تحريك كننده يا آرامبخشي دستگاه عصبي ايجاد ميكند به صورت مطبوع حس دروني و وضع عاطفي را تغيير ميدهد.
در مقطع زماني فعلي بيشتر مراجع رسمي و علمي نسبت به عملياتي بودن ايده مخدرهاي ديجيتالي ترديدهاي جدي وارد كرده (Wodward, 2010) و بيشتر اين موضوع را يك فضاسازي رسانهاي ميدانند تا يك موضوع علمي واقعي.
با توجه به اظهارات متخصصين مغز و اعصاب و كارشناسان اداره مبارزه با مواد مخدر آمريكا، امارات متحده عربي، عربستان و ايران و مطالعه ميداني و مصاحبه با خبرگان، مخدرهاي ديجيتالي داراي اثراتي كه در تعريف مخدر از سوي سازمان بهداشت جهاني ذكر شده نيستند.
يعني گرايش به استفاده از اين آهنگها به وجود نميآيد و حتي رغبت لازم براي گوش سپردن كامل را نيز ايجاد نميكنند. لذا ايده مخدرهاي ديجيتالي در حال حاضر عملياتي نيست.
آئين جامه پوشان پير علم دهها سال است كه در روستاي كلوده محمود آباد برگزار مي شود.
به گزارش مهر، اين مراسم آئيني پيش از آن روز هفتم محرم در روستاي دلارستاق آمل با نام باب الحوائج قمر بني هاشم برگزار مي شد.
|
در زير متن ترجمهشده گفتوگو با موسس شبكه اجتماعي محبوب «تلگرام» را ميخوانيد:
كاراكتر ماتريكس يا شاهزاده رويايي ديسني
در رسانههاي روسيه، پاول دوروف، مارك زاكربرگ كشورش نام گرفته كه البته بيراه هم نيست. هرچند اين مقايسه با خالق فيسبوك جالب است اما به نظرم چندان هم درست نيست. اين مقايسه، موفقيت تجاري دوروف را اغراق ميكند اما همزمان دستاوردهاي شخصي او را نيز ناديده ميگيرد.
اين برنامهنويس سنپترزبورگي مانند زاكربرگ بازيگوش، محبوبترين شبكه اجتماعي كشورش به نام VKontakte را خلق كرده كه بهنوعي در اينترنت روسيه انقلابي به پا كرد. اما در سال ٢٠١١ دوروف به نشانه اعتراض، از پايين آوردن سرور و بستن صفحات مخالفان كرملين سر باز زد. به اين ترتيب هدف آزار و اذيت پليس قرار گرفت و در نهايت مجبور شد VKontakte را به سرمايهگذاراني بفروشد كه حامي كرملين بودند. او در سال ٢٠١٤ از سمتش بهعنوان مدير ارشد اجرايي اين شركت بركنار شد. بنابراين با ٣٠٠ ميليون دلار سرمايه، روسيه را ترك كرد و يك برنامه پيامرسان تازه به نام «تلگرام» ساخت. او اكنون در نقاط مختلف جهان پرسه ميزند و درباره مزاياي ارتباط ايمن و آزاديخواهي سخنراني ميكند.
جداي از مقايسه دوروف با ديگران، او بيشك در عمر ٣٠ ساله خود تجربيات زيادي اندوخته و برنامههاي بزرگي براي آينده دارد. بنابراين وقتي با يك جوان لاغراندام و بيتكلف روبهرو ميشوم كه وارد يك رستوران ايتاليايي شيك در محله بالا شهر لندن شده و با انگليسي بدون لهجه خودش را معرفي ميكند، تعجب ميكنم. لباسهاي يكدست سياه او همراه ظاهري كه نشانههايي از شورشي بودن دارد، يادآور شخصيت «نيمو» در مجموعه فيلمهاي ماتريكس است. اما صورت رنگپريده دوروف، موهاي يكدست مشكي و چشمان معصوم او مرا به ياد يكي از شاهزادگان رويايي در كارتونهاي ديزني مياندازد.
او به من ميگويد: رستوران Quattro Passi را براي ناهار انتخاب كرده چون نزديك محل اقامت اوست و البته غذاهاي رستوران هم خوشمزه است. دوروف ميگويد: غذاي ايتاليايي ساده و سلامت است. گياهخواران هم راحتتر ميتوانند از منو غذايي انتخاب كنند. البته شايد هم غذاهاي ايتاليايي او را به ياد كودكياش مياندازد. دوروف چند سال را در تورين ايتاليا گذرانده زيرا پدرش (والري كه دكتراي زبانشناسي دارد و يكي از كارشناسان در حوزه تاريخ روم باستان است) در آنجا استخدام شده بود. او ادامه ميدهد: من در جماهير شوروي متولد شدم. سپس وقتي سه يا چهار ساله بودم به ايتاليا رفتم و وقتي دوباره به روسيه برگشتيم، ديگر خبري از اتحاد جماهير شوروي نبود.
حتي يك بيت اطلاعات فاش نكردم
در اين رستوران ايتاليايي دكوراسيون شيك، آينههاي متعدد و مبلمان خاكستري مايل به قهوهاي چشمنواز، خودنمايي ميكنند. ما با هم منو را بررسي ميكنيم. دوروف «بوراتا» نوعي پنير ايتاليايي و اسپاگتي ساده بهعنوان غذاي اصلي سفارش ميدهد و از پيشخدمت ميخواهد غذايش نمك نداشته باشد يا حداقل نمك كمي به آن اضافه شده باشد. سپس مقداري نان خانگي سفارش ميدهد. حالا به نظر ميرسيد سفارش ماهي، سوپ سبزيجات و ماكاروني من كمي زياد باشد.
از او درباره سبك زندگياش بهعنوان يك كوچنشين بينالمللي ميپرسم. دوروف هم پاسخ ميدهد به كلانشهرها معتاد شده است اما مفهوم كشور براي او بيمعناست و توضيح ميدهد كه چگونه خودش همراه يك تيم چهارنفره از مهندسان تلگرام كارشان را در سفر به دور دنيا انجام ميدهند. او ميگويد: ما مكاني را انتخاب ميكنيم و سه چهار ماهي اطراق ميكنيم. سپس به مكان ديگري ميرويم. خداحافظ!
او با پاسپورتي از جزيره سنت كيتس در سال گذشته سفر كرده است. دوروف و تيمش در سانفرانسيسكو، نيويورك، لندن، پاريس و برلين فعاليت كردهاند و اكنون تصميم دارد به فنلاند سفر كند. اين سبك زندگي دورهگردانه، همچنين تاكيد زياد او روي امنيت، با كسب و كارش همخواني دارد. دوروف ميگويد: از روزي كه ١٨ ماه قبل تلگرام را راه انداختم، حتي يك بيت از اطلاعات كاربران را به طرف سوم و مقامات دولتي افشا نكردم.
هرچند تلگرام بهعنوان يك شركت انگليسي و همينطور آمريكايي ثبت شده اما دوروف هيچگاه مشخص نكرده دفاتر خود را در چه اماكني يا تحت چه ماهيت قانوني اجاره ميكند. اين روند به او و تيمش كمك ميكند تا از هر گونه تاثير غيرضروري بهدور باشند. همزمان شركت نيز ميتواند از ٦٢ ميليون كاربر خود در برابر دولتهايي محافظت كند كه تقاضاي اطلاعات دارند. تلگرام برخلاف بقيه نرمافزارهاي پيامرسان به جاي استفاده از يك مركز قدرتمند، از شبكه گسترده سرورها در چند حوزه مختلف استفاده ميكند.
نظارت بر تلگرام غيرممكن است
به گفته دوروف جرقه اوليه براي خلق هر دو شركتش پاسخ به نيازهاي شخصي بود. تمايل به برقراري ارتباط با دوستان در دوران دانشجويي به خلق VKontakteمنجر شد و لزوم خلق يك سيستم پيامرسان ايمن دليلي براي ساخت تلگرام شد. ايده خلق تلگرام در سال ٢٠١١ و زماني به وجود آمد كه بهشدت تحت نظر مقامات روسيه بود. در آن زمان پليس مسلح سعي كرد وارد خانه او در سنپترزبورگ شود. همچنين دوروف متوجه شد تمامي ارتباطات او تحت نظر است و ثبت ميشود. در اين زمان او به ابزاري براي برقراري ارتباط با برادر ٣٤ ساله خود به نام نيكلاي نياز داشت. نيكلاي يك رياضيدان و مهندس بود كه در خلق VKontakte همكاري كرد و بعدا يك كد رمز براي برنامه تلگرام نيز خلق كرد.
دوروف ميگويد: حق ما براي برقراري ارتباط خصوصي مهمتر از تهديدهايي است كه برخي سياستمداران ما را از آن ميترسانند. اگر براي يك دقيقه احساسات را كنار بگذاريم و درباره خطر تروريسم بهطور منطقي و برحسب آمار و احتمال فكر كنيم، متوجه ميشويم اين تهديد حتي وجود ندارد. احتمال آنكه فردي روي زمين خيس حمام بلغزد و بميرد، هزار مرتبه بيشتر از احتمال مرگ او در نتيجه اعمال تروريستي است.
اما به نظر من از اين آمار و احتمالات ميتوان براي پشتيباني از فرضيات مختلفي استفاده كرد و جلوي بسياري از حملات تروريستي را گرفت. آيا رمزگذاري انتها به انتها كه او استفاده ميكند، به تروريستها كمك نميكند؟ او معتقد است اين سادهلوحانه است كه تصور كنيم وقوع كم حوادث تروريستي در غرب لزوما به دليل اقدامات دولتها بوده است. با توجه به سهولت انجام اعمال تروريستي، شايد اين امر نشاندهنده فقدان قصد و نيت تروريست باشد.
دوروف ميگويد: تصور ميكنم در تمدن غربي ما تمايل داريم تواناييهاي خود براي حل مشكلات و چالشهاي پيش رو را اغراق كنيم. بهعنوان مثال صنعت داروسازي، ما را تشويق ميكند قرصهايي مصرف كنيم تا سالم بمانيم. من هيچ دارويي كه شركت داروسازي معرفي ميكند، مصرف نميكنم، با اين وجود سالم و سرحالم. شايد نبايد آنقدر به آنچه تبليغات سعي دارند به ما بقبولانند، وابسته باشيم. شايد نبايد به سياستمداراني تكيه كنيم كه سعي دارند به ما بقبولانند امنيت ما به دليل فعاليتها و اقدامات آنان است. علاوه بر آن اگر سازمانهاي امنيتي واقعا بخواهند به اطلاعات كاربران دست يابند، ميتوانند از گوگل و اپل استفاده كنند.
او ميافزايد: از آنجا كه هميشه احتمال دارد اين شركتها به سازمانهاي امنيتي اجازه دسترسي مستقيم به دستگاه فرد را بدهند، هيچكس ١٠٠ درصد مطمئن نيست. اما تلگرام تضمين ميكند كه نظارت بر خدماتش غيرممكن است. دوروف درباره رشد صنعت فناوري با احتياط سخن ميگويد: تصور ميكنم فيسبوك بهطور گسترده با دولت همكاري ميكند. مردم از اينكه زندگيشان ضبط و ذخيره شود، خسته شدهاند.
يكميليون دلار هزينه ماهانه بدون درآمدزايي
اكنون روزانه ٥ ميليارد پيام از طريق تلگرام رد و بدل ميشود اما امنيت تنها دليل جذابيت اين پيامرسان نيست. دوروف توضيح ميدهد: اين تنها برنامه پيامرسان در بازار است كه با منبع باز ارائه شده است. بنابراين برنامهنويسان ديگر تشويق ميشوند از آن بهعنوان بستر فعاليتهاي خود استفاده كنند. اين امر به آنها كمك ميكند مثلا برنامههاي آموزشي براي يادگيري زبان چيني راه بيندازند يا حتي گروههاي گفتوگوي دوستانه بسازند. به نظرم تلگرام ابزاري براي برقراري ارتباط اجتماعي است.
او تلفن هوشمندش را با صفحه نمايشي كه ترك خورده، بيرون ميآورد و نشان ميدهد يك برنامهنويس طرف سوم چگونه در تعطيلات آخر هفته نمونه يك برنامه دوستيابي را در بستر تلگرام ساخته است. بهطور همزمان ارتباطي ميان او با فردي ٣٢ ساله در سنپترزبورگ برقرار ميشود. دوروف ميگويد: اگر من بگويم تمايل دارم با اين شخص صحبت كنم و او هم تمايل به صحبت داشته باشد، ارتباط ميان ما برقرار ميشود.
اما در حال حاضر تلگرام هيچ درآمدي ندارد. هزينههاي تجهيزات، كارمندان و ترافيك اينترنت ماهانه يك ميليون دلار از سرمايه دوروف را ميسوزاند. هرچند او ديدگاهي غيرمعمول درباره پول دارد. در ٢٠١٢ او و همكارانش اسكناسهاي ٥ هزار روبلي را به شكل موشك در ميآوردند و از پنجره محل كارشان به بيرون پرتاب ميكردند كه گاهي اوقات به دعوا و زد و خورد در خيابان منجر ميشد! البته سرمايهگذاران خارجي و شركتها تمايل دارند در تلگرام سرمايهگذاري كنند يا آن را بخرند اما دوروف ميگويد هنوز آماده نيست با شركت ديگري همكاري كند.
او ميگويد: برخي غولهاي فناوري آمريكايي سعي زيادي در درآمدزايي دارند. آنها از كارمندان، مشتريان و رقبايشان سوءاستفاده ميكنند و بعد ثروت را به سازمان خيريه ميبخشند. دوروف اميدوار است كسب و كارش را توسعه دهد و همزمان به سود جامعه رفتار كند.
دور زدن قوانين عقبافتاده
غذاهاي اصلي ما از راه ميرسند و بحث به جايي ميرسد كه دوروف آن را پروژه قبلي مينامد. او بدون آموزش قبلي كدهاي خلق بازيهاي كامپيوتري را يادگرفته بود و بنابراين هنگامي كه دانشجوي هنرهاي آزاد در دانشگاه دولتي سنپترزبورگ بود، برنامه يك شبكه اجتماعي را نوشت. در اصل اين برنامه بستري بود كه دانشجويان در آن سخنرانيهاي استادان را براي دانشجويان غايب به اشتراك ميگذاشتند. اين برنامه بعد شكل و ساختار خاص خود را يافت و چندهزار دانشجو از آن براي ايجاد گروههاي بحث و گفتوگو و به اشتراك گذاشتن تصاوير، بلاگ و پيامهاي خصوصي استفاده ميكردند. دوروف هنگام فارغالتحصيلي در ٢٠٠٦ ميلادي تصميم گرفت آن را بهعنوان يك كسب و كار و ابزاري براي برقراري ارتباط با همكارانش، گسترش دهد.
او ميگويد: بنابراين برايش نامي متناسب انتخاب كردم. VKontakte در زبان روسي به معناي در ارتباط بودن است. همه چيز را دوباره از نو خلق كردم، تمام كدها، طرحها، استراتژي بازاريابي و ... . مارك زاكربرگ خيلي خوششانس بود كه در هاروارد درس ميخواند و در چند هفته اول توانست هماتاقياش را مجاب كند با او همكاري كند. من مجبور شدم همه كارها را از نو خودم انجام بدهم.
دوروف اعتراف ميكند كه از فيسبوك الهام گرفته است. در آن زمان فيسبوك بسيار سريع در دانشگاههاي آمريكا گسترش يافت و دوروف بهطور دقيق نحوه فعاليت آن را بررسي كرد. او هيچ مشكلي در يافتن مهندسان مستعد براي توسعه شبكه نداشت و VKontakte به سرعت محبوب شد. او ميگويد: VKontakte يك بهشت آزاديخواهي در بازار بيقانون اينترنت در روسيه بود. ميتوانستيد در آن هر كاري انجام بدهيد. البته قوانين احمقانهاي هم وجود داشت؛ البته ميتوان با كمك از نيروهاي فاسد اين قوانين را دور زد كه اصولا كار زياد جالبي نيست. اما وقتي قوانين واقعا احمقانه و عقبافتاده هستند و نوآوري را محدود ميكنند، دور زدن آنها كار چندان بدي نيست.»
اروپاي بوروكراتيك و آمريكا درگير انحصار
در اواخر ٢٠١١ اوضاع كسب و كار و سياست تغيير كرد. در آن زمان ولاديمير پوتين نخستوزير وقت روسيه بهطور واضح اعلام كرد كه به رياستجمهوري برميگردد و تظاهرات عظيمي درباره انتخابات اوليه به وجود آمد. به گفته دوروف در آن زمان دولت روسيه ترسيده بود و بهطور مكرر از VKontakte ميخواست تا فعاليت حزب مخالف را متوقف كند. دوروف اين درخواستها را جدي نگرفت. بيم آن داشت كه در رقابت ترافيك اينترنتي به فيسبوك و توييتر ببازد.
او ميگويد: بنابراين آن را مسخره كردم. يك پيام توييتري فرستادم كه در آن سگي با سوييشرت كلاهدار زباندرازي ميكرد! همچنين اسكني از درخواستهاي رسمي را منتشر كردم. در سال ٢٠١٢ او با انتشار پيامي در توييتر مليگرايان روسيه را خشمگين كرد. او در سالگرد پايان جنگ جهاني دوم نوشت: استالين در برابر هيتلر از حق خود براي منكوب كردن مردم اتحاديه جماهير شوروي دفاع كرد.
او در ادامه ميافزايد: تصور ميكنم اين پيام كاملا صحيح است اما شايد زمان آن اشتباه بود. استالين بيشتر از هيتلر مردم را به كام مرگ فرستاد. من به يك اندازه از هر دو آنها متنفرم. دوروف در تشخيص شرايط موجود بسيار بد عمل كرد. در نتيجه اين اشتباه او منجر به حملهاي بيثمر به آپارتمانش در سنپترزبورگ شد. سپس به مجروح كردن يك پليس در تصادف خياباني متهم شد. در نهايت او و شريكانش توسط سرمايهگذاران طرفدار كرملين خريداري شدند.
او ميگويد: VKontakte را فروختم زيرا ميدانستم اين وضع به وجود ميآيد. ميدانستم هر ملكي كه در روسيه داشته باشم، دارايي به حساب نميآيد بلكه نوعي تعهد است. با اين وجود هنوز هم بهعنوان يك روس كه پدر و مادربزرگش توسط دولت استالين محاكمه شدند، پدربزرگي كه به جاي دريافت نشان افتخار در جنگ جهاني دوم به اداره كار اجباري فرستاده شد، تفكراتي فلسفي دارد. او ميداند كه امكان داشت اتفاقات بدتري هم برايش بيفتد. او همچنين شركتش را قبل از پايينآمدن ارزش سهامش فروخت.
پس از آنكه غذاهاي اصلي ما تمام ميشود، منتظر يك چاي نعنا ميمانيم. سعي ميكنم مسير گفتوگو را به مسائل شخصيتري بكشانم اما او به صراحت ميگويد: ترجيح ميدهم درباره زندگي شخصيام اظهارنظري نكنم. هنگام خروج، او يك كلاه بيسبال سياه به سر ميگذارد. آن را روي سرش صاف ميكند و با حالتي خجالتي خداحافظي ميكند و در عصر آفتابي خيابان گم ميشود. من ميمانم و اينكه آيا واقعا با فردي از روسيه آينده ملاقات كردهام يا يك يادگاري عجيب و غريب از نسل گذشته آزاديخواهان.
سياستمدار نيستم اما اسنودن، قهرمان من است
از دوروف ميپرسم كه آيا اعمال «ادوارد اسنودن» را درباره برملا كردن برنامههاي نظارتي آمريكا و انگليس تاييد ميكند يا خير؟ او پاسخ ميدهد: مسلما بله. او قهرمان من است. ما همسن هستيم و بهنوعي معتقدم كارزار او با سازمان امنيت ملي، جنگ ميان نسلهاست. دقيقا مقابله كهنه با نو. دوروف بهطور حضوري با اسنودن ملاقات نكرده و فقط از طريق ويدئو كنفرانس با او سخن گفته است. او شغلي در تلگرام به اسنودن پيشنهاد كرده بود؛ دعوتي كه رد شد.
او در ادامه ميگويد: هر دولتي كه بخواهد خود را دموكرات بنامد بايد پذيراي اسنودن باشد و به او اجازه دهد در آن كشور زندگي كند. او هنوز هم اميدوار است نيروهاي استبدادي كه در روسيه قدرت دارند، ضعيفتر بشوند و نسلي نوانديشتر از سياستمداران وارد بازي شوند. دوروف ميگويد: من خودم را يك كارآفرين بخش فناوري ميدانم، نه سياستمدار يا فيلسوف. من از اينكه ببينم ارزشهاي طرفدار آزادي گسترش مييابد، خوشحال ميشوم اما اين ماموريت من نيست.
به عقيده او حكومتهاي ديگر جهان هم چندان خوشايند نيستند. اتحاديه اروپا يك هيولاي بوروكراتيك است كه با روباني قرمز شركتها را محدود ميكند و بهسختي با تغييرات قرن ٢١ خود را سازگار ميكند. او اصول بنيادين آمريكا را تقدير ميكند اما معتقد است به دليل سلطه جهاني اين كشور، اين اصول فاسد شدهاند.
دوروف احساس ميكند اختلاف ميان روسيه و اوكراين بسيار عميق است اما از اتخاذ جهت هميشه امتناع كرده است. او ميگويد: مادرم اوكرايني و پدرم اهل روسيه است. شخصا تصور ميكنم ميان كشورهاي مختلف، آنها بيش از بقيه به يكديگر نزديك هستند. او ميگويد: ميتوانيد شرايطي را تصور كنيد كه در آن تبليغات دولتي چنان خوب است كه نسل جديد باور ميكند تمركزگرايي بهتر از تمركززدايي است، برنامهريزي بهتر از خلاقيت و بداهه است، قوانين بهتر از آزادي هستند. حدوث اين امر را ميتوانم تصور كنم اما اميدوارم اين اتفاق نيفتد.
نمد مالي در استان خراسان رضوي قوچان
شهرستان قوچان به لحاظ برخورداري از دام زياد و به ذليل سرماي و اب و هواي نسبتا سر همواره نمد را به عنوان يكي از صنايع دستي مفيد زندگي به همراه داشته است واين هنر هنوز هم در قوچان كار ميشود ولي متاسفانه همانند همه صنايع دستي در حال از بين رفتن است ولي با اين وجود هنوز در خانه هاي روستايي نمد هاي زييبا ي وجود دراند و عده اي از جوانان با تغييراتي در نحوه كاربري در حال فعاليت در اين زمينه ميباشند به اميد موفقيت براي همه هنرمندان ايران اسلامي
نمد پارچه اي كلفت از جنس پشم يا كرك است براي توليد نمد، پشم را مي مالند و آن را تبديل به نمد مي كنند. امروزه گردشگراني كه به تفرج گاه هاي طبيعي استان خراسان رضوي از جمله شهر مشهد از جمله شانديز و طرقبه مي روند اين گونه توليدات را در فروشگاه هاي عرضه محصولات متنوع در اندازه ها و رنگ هاي گوناگون مشاهده مي كنند. نمد از پشم گوسفند تنيده شده، به صورت كلاه، زيرانداز و ساير محصولات توليد مي شود.
صنعت نمد مالي در ميان عشاير خراسان، از رونق فراواني برخوردار است.
از خواص نمد مي توان گفت رطوبت را از خود عبور نميدهد، عايق بسيار مناسبي براي سرما و گرما ميباشد از استحكام قابل ملاحظهاي بهره ميبرد و نيز عمر زيادي ميكند. تا حد قابل توجه اي انعطاف پذير است.