رازهاي بزرگ شعبده بازان؛ بالاخره دستشان رو شد!

وبلاگ ادیب قوچانی مطالب جذاب جالب خواندني اخبارهاي فرهنگي هنري واموزشي علمي فن اوري اينترنت موبايل سلامت اموزش اشپزي جوانان گردشگري ديني فن اوري تحصيلي اعتياد موفقيت ورزشي طب سنتي دعا خانه داري زناشويي والدين موفق اشپزي و....

رازهاي بزرگ شعبده بازان؛ بالاخره دستشان رو شد!

۲۷۳ بازديد
شعبده بازها با مهارت هاي عجيب و توانايي هاي شگرفي كه دارند، كارشان را يك جادوي تمام عيار جلوه مي دهند. آنها با حقه هاي خاصي كه ابداع كرده اند، سال هاست پول فراواني به جيب مي زنند اما تمامي اين شعبده ها يك راز بسيار ساده پشت خودشان پنهان كرده اند كه بعد از گذشت سال ها سرانجام افشا مي شوند.
امتياز خبر: 92 از 100 تعداد راي دهندگان 8329
مجله همشهري سرنخ: شعبده بازها با مهارت هاي عجيب و توانايي هاي شگرفي كه دارند، كارشان را يك جادوي تمام عيار جلوه مي دهند. آنها با حقه هاي خاصي كه ابداع كرده اند، سال هاست پول فراواني به جيب مي زنند اما تمامي اين شعبده ها يك راز بسيار ساده پشت خودشان پنهان كرده اند كه بعد از گذشت سال ها سرانجام افشا مي شوند.

راه رفتن روي آب

راه رفتن روي آب يك شعبده نسبتا قديمي است كه سال ها پيش توسط گروهي از كساني كه مي گفتند با ماوراء ارتباط دارند ابداع شده بود تا حقانيت خودشان را به كرسي نشانند. آنها مي گفتند چون افراد خاصي هستند مي توانند چنين كاري را انجام بدهند. آنها اول راه دريا را در پيش گرفته بودند و روي آب درياها و درياچه ها راه مي رفتند اما بعد از مدتي، حقه شان توسط شعبده بازها كشف شد. حالا اين گروه جديد دنبال مشتري هاي خودشان رفته اند و سعي مي كنند با سرگرم كردن ديگران مرور معاش كنند.
 
رازهاي بزرگ شعبده بازان

يكي از عجيب ترين شعبده هاي «راه رفتن روي آب» روي رودخانه «تيمز» لندن اجرا شد كه در آن مرد شعبده باز تقريبا تمام مسير رودخانه را روي آب پياده روي كرده است ولي ماجرا از چه قرار بود؟

پي بردن به راز اين شعبده چندان دشوار نيست. خيلي ها در همان آغاز كار حدس زده بودند كه يك پياده روي شيشه اي يا پلاستيكي زير پاي كسي كه روي آب راه مي رود جاسازي شده است اما وقتي ماجراي راه رفتن روي يك رودخانه مطرح باشد، ماجرا پيچيده تر از يك جاسازي ساده است. در چنين مواقعي چه حقه اي را مي توان به كار برد؟ پاسخ اين است: ماجرا كمي پيچيده تر شده اما غيرممكن نيست. حقه همان مدل قديمي است، فقط طوري اجرا شده كه توجه كمتري را جلب كند.

گفته مي شود بخشي از رودخانه «تيمز» براي اين برنامه انتخاب شده بود كه عملا عبور كمتري در طول روز از روي آن انجام مي شد، شب ها نيز خلوت بود و نور خيابان زياد آن را روشن نمي كرد. با اين سحاب گروهي از غواصان يا قايق سوارهاي ناشناس خودشان را به آرامي به منطقه دلخواه شان رسانده و پياده روي شيشه اي را جايگزين كرده اند. حتي اگر اين احتمال را هم در نظر بگيريم، مي توان پاي پليس ها و نيروهاي گاردي را كه سوار بر قايق، مرد شعبده باز را همراهي مي كردند هم به ميان كشيد.

اين افراد گفته اند كه گاردهاي محافظ آقاي شعبده باز در واقع همدست هاي او هستند و كارشان اين است كه پياده روي پلاستيكي كوچكي را كه براي حركت او درست شده است در جاي تعيين شده قرار داده يا آن را محكم كنند. براي اين كه همه چيز درست جلو رفته و مسير پياده روي آسيب نبيند، اين قطعات پلاستيكي به اندازه چند متري بريده شده تا كنترلش راحت تر باشد. در واقع اين قطعات پلاستيكي با بست هاي محكمي به قايق ها متصل شده اند. فاصله دو قايق طوري تنظيم شده كه هر كدام در امتداد ديگري باشند. با اين حساب وقتي يكي از قطعات در حال تمام شدن است، قايق بعدي جايش را محكم مي كند و به همين ترتيب به بهانه درست كردن جاي پايش جلو مي روند.
 


معلق شدن روي هوا

راهبه هاي هندو سال هاست كه با يك شعبده قديمي سعي مي كنند ديگران را سر كار گذاشته و از اين راه پول و شهرت كسب كنند. آنها روي يك سفره كه زير پاي شان قرار گرفته روي هوا معلق مي نشينند. تنها چيزي كه در تمام مدت به دست دارند، عصاي شان است. ادعاي شان اين است كه يك قدرت ماورايي از دنياهاي ديگر باعث شده كه در هوا معلق بمانند اما واقعيت چيز ديگري است. عصاي شان آنها را در هوا معلق نگه داشته است.
 
 رازهاي بزرگ شعبده بازان
 
اين عصا به يك پايه روي زمين و نشيمنگاهي در هوا – جايي كه راهب روي آن مي نشيند – متصل است. براي پنهان كردن اين شعبده روي پايه زميني، يك سفره انداخته مي شود. ضمن اين كه تمام راهبان هندو در زمان انجام اين كار لباس به تن دارند تا بتوانند حقه شان را پنهان كنند. اگر خواستيد درباره اين راز مطمئن شويد، فقط كافي است از راهب بخواهيد تا عصايش را رها كند. او مطمئنا چنين كاري نخواهد كرد چون بلافاصله به زمين مي افتد.
 


شعبده بلعيدن شمشير

بلعيدن شمشير يكي از معمول ترين راه هاي سرگرمي مردم در تمام دنياست. مردان غول پيكري كه براي به دست آوردن پول هر كاري مي كنند، با قورت دادن شمشير و خنجرهايي كه بسيار بزرگ و تيز به نظر مي رسند افراد زيادي را به شگفتي وا مي دارند. كسان يكه اين شعبده عجيب را انجام مي دهند براي اين كه حقه شان قابل باور باشد، شمشير را چند بار به زمين و ديوار مي كوبند تا تاكيد كنند كه واقعا تيز است.
 
رازهاي بزرگ شعبده بازان

ممكن است افراد تازه كار فكر كنند كه شمشيرها پلاستيكي هستند اما به هيچ عنوان اين طور نيست. در واقعيت هم شمشيرها خطرناك هستند اما نكته اي كه باعث مي شود شعبده قابل انجام باشد، زيركي و مهارت خود شعبده باز است. او زاويه گلو و دهانش را طوري تنظيم كرده و زبانش را به شيوه اي عقب مي دهد كه عملا شمشير با ناي و معده او در يك راستا قرار بگيرند. با اين حساب تنها مشكل اين است كه تيزي سر شمشير معده فرد را پاره نكند. اگر زاويه درست رعايت شده باشد، هيچ مشكلي پيش نمي آيد.
 


غيب شدن مجسمه آزادي

وقتي در سال 1983 ميلادي ديويد كاپرفيلد ادعا كرد مي تواند برج مشهور آزادي را به آسمان بفرستد، هيچ كس حرفش را باور نكرد. بازي كردن با يكي از سمبل هاي آمريكا، جسورانه تر از آن بود كه كسي بتواند حتي تصورش را بكند اما اين شعبده اتفاق افتاد. آقاي كاپرفيلد با كمك هليكوپتر يك پارچه بزرگ روي برج انداخت و بعد از خواندن وردهاي مخصوص و انجام حركات عجيب اين مجسمه غول پيكر را واقعا ناپديد كرد.
 
 رازهاي بزرگ شعبده بازان
 
دوربين ها از زواياي مختلفي صحنه را نشان دادند تا سعي كنند مچ شعبده باز خبره را بگيرند. اما كاپرفيلد و همراهانش هنوز هم اين شعبده به جان شان بسته است و آن را لو نداده اند اما چند احتمال درباره حقه اي كه براي اين شعبده به كار گرفته مطرح مي شود.

ايده اول مي گويد اين شعبده با يكي از خاص ترين ساخته هاي تكنولوژيكي و بزرگ ترين صفحه هاي نمايش امكان پذير شده است. اين صفحه نمايش بعد از اين كه پرده روي مجسمه قرار گرفته با سرعت روبروي آن نصب شده است. ايده ديگري كه مطرح شده و منطقي تر به نظر مي رسد درباره خطاي ديد است.
 
اين ايده مي گويد تماشاچيان، دوربين ها و حتي هليكوپترها در محدوده خاصي قرار داشته و مي توانستند حركت كنند، شعبده باز با اطلاع از اين مكان ها نورپردازي ها را طوري طراحي كرده كه عملا محل هاي قرار گرفتن تمام تماشاچيان در «نقطه كور» بوده است. البته محاسبه نقاط كور با استفاده از حقه اي كه در دنياي شعبده بازها به «توهم فضاي خالي» معروف شده كار بسيار زمان بري است. اين شعبده بيشتر از آن كه حقه باشد، يك شاهكار محاسباتي و رياضي است. اين كار آن قدر خاص است كه هنوز كسي نتوانسته آن را تكرار كند.
 


جادوي تعويض اسكناس

اسمش را مي توان «يك غافلگيري عجيب» گذاشت. شعبده باز در اين حقه عجيب اسكناس يك دلاري را از جيبش بيرون آورده و بعد از چند حركت عجيب، آن را بلافاصله به يك اسكناس 100 دلاري تبديل مي كند. در تمام مدت او اسكناس ها را كاملا در معرض ديد همه قرار مي دهد و حتي اگر نياز باشد، مي تواند آن را به دست تماشاچي هايش هم بدهد تا مطمئن شوند با يك اسكناس واقعي طرف هستند و هيچ جادويي در كار نيست. واقعا هم شعبده عجيبي در كار نيست و همه چيز به يكي از مهم ترين مهارت هاي يك شعبده باز وابسته است.
 
رازهاي بزرگ شعبده بازان

ماجرا از اين قرار است كه شعبده باز دو اسكناس همراه خودش دارد، يكي از اسكناس ها يك دلاري است و ديگري 100 دلاري. او در طول مدت اجرا، حواس تماشاچيان را با تا كردن اسكناس يك دلاري پرت مي كند، آن هم به شكلي كه همه گمان مي كنند تمام راز و رمز ماجرا در همان شيوه تا كردن نهفته است اما واقعيت چيز ديگري است. او اسكناس را در يك دريچه مخفي پنهان كرده است و در يك حركت سريع آن را با «100 دلاري» جابجا مي كند.
 


فرار از تانكر آب

شناگر ماهر را با دست و پاي بسته به زير آب مي فرستند. مخزن به مرور از آب پر مي شود، آن هم در حالي كه به نظر نمي رسد راه فراري وجود داشته باشد. محفظه شيشه اي كه تماشاگران روبرويش نشسته اند، مرتفع تر از آن است كه كسي بتواند از داخلش جان سالم به در ببرد. هيچ راهي به بيرون هم وجود ندارد. راه حل چيست؟ كليد اصلي در دست شعبده باز داخل محفظه است. البته جنس شاه كليد او شبيه به كليدهاي معمولي كه ما در دست داريم نيست.
 
رازهاي بزرگ شعبده بازان

تمام كليدها در دست دستيار شعبده بازي است كه در جاي تاريكي پشت صحنه ايستاده است. با فراهم شدن شرايط توسط دستياري كه در جلوي صحنه قرار گرفته وارد عمل شده قفل هاي دست شعبده باز را باز كرده و بلافاصله او را بالا مي كشد. البته اين بالا كشيدن با طناب يا روش هاي معمول نيست.
 
راز سرعت عمل شعبده باز غرق شده در پاكت هوايي است كه زير محفظه آب قرار گرفته است. اين پاكت كه از يك جنس محكم و مقاوم مثل پلاستيك ساخته شده بلافاصله بعد از اين كه پرده بين شعبده باز و صحنه قرار گرفت آزاد مي شود چون در زير آب قرار گرفته و تحت فشار است. با آزاد شدن چفت با سرعت زيادي به بالا جهيده و هر كس را كه بالايش باشد نيز همراه با خودش بالا مي برد.
 
شعبده باز هم با همين حقه ساده با سرعت زياد آزاد شده و جان به در مي برد. در واقع اگر دست و پايش به تانكر آب وصل نشده باشد – كه اين طور هم نشده – فرار از آن محفظه اصلا كار سختي نيست.
 


عبور دست از وسط شيشه

شعبده عجيبي است كه در نگاه اول آدم را شگفت زده مي كند اما آنقدرها هم عجيب به نظر نمي رسد. در شعبده خاص «عبور دست از وسط شيشه» شعبده باز دستش را از وسط يك قالب آينه اي يا شيشه اي كه كاملا بسته به نظر مي رسد عبور داده و گل يا شيء ديگري را كه در طرف ديگر ميز قرار دارد لمس مي كند. نخستين احتمالي كه تازه كارها ممكن است مطرح كنند، «خطاي ديد» است. آنها مي گويند احتمالا دست فرد ديگري در همان حوالي مخفي شده و وقتي زمانش مي رسد، دست را از مخفيگاه بيرون كشيده و كاري را كه بر عهده اش گذاشته شده انجام مي دهد اما اصل ماجرا چيز ديگري است.
 
رازهاي بزرگ شعبده بازان


هر چند واقعا پاي خطاي ديد در ميان است اما تمام كار را خود شعبده باز انجام مي دهد. تمام راز ماجرا در ساختار آينه نهفته است. اين آينه بر خلاف آنچه به نظر مي رسد يك تكه نيست. دست شعبده باز هم از وسط بخش سوراخ شده آينده بيرون مي آيد. براي اين كه كسي به شك نيفتد كه آينده اي ديگر در كار است، يك مكانيزم ويژه با آينه هاي مختلف طراحي شده تا تماشاگر را به خطا بيندازد.

اين آينه ها در بخش پشتي صحنه طوري كنار هم چيده شده اند كه تماشاگر متوجه حركت شان نمي شود. در چنين موقعي چشم ها به حركات بدن و دست و پاهاي شمشيرباز خيره مي ماند تا اگر حركتي از مجري سر زند به رازش پي ببرند. شعبده بازهاي حرفه اي براي اين كه اين نگاه هاي تيزبين را غافلگير كنند كار جابجا كردن اين آينه ها را به دستيارشان مي سپارند.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تگ های زیر پشتیبانی میشود
<b> <strong> <em> <i> <u> <strike> <s> <sup> <sub> <blockquote> <code> <pre> <hr> <br> <p> <a> <span>