زن ايراني چگونه زني است؟

وبلاگ ادیب قوچانی مطالب جذاب جالب خواندني اخبارهاي فرهنگي هنري واموزشي علمي فن اوري اينترنت موبايل سلامت اموزش اشپزي جوانان گردشگري ديني فن اوري تحصيلي اعتياد موفقيت ورزشي طب سنتي دعا خانه داري زناشويي والدين موفق اشپزي و....

زن ايراني چگونه زني است؟

زن ايراني چگونه زني است؟



زن ايراني,زن با ايمان ايراني,از خود گذشتگي زنان

زن ايراني، زني است كه مي سازد، با كمي ها و كاستي ها و حرمت نگه مي دارد، حرمت خانه ي عشق را  مي داند كه اگر آشيانه اش خراب شود، انگار كل جامعه و كشورش خراب شده.

همينطور كه داشت با دستمال توي دستش بازي مي كرد، ادامه داد: آقا به خدا برادرم داره از دست زنش، خورد مي شه، به نظر شما من چي كار مي تونم بكنم؟
دلم برايش مي سوخت، مردي كه زير بار خواسته هاي بي پايان همسرش، سه شيفت كار مي كرد و بازهم قرض و قسط و ...
حرفاشو تو ذهنم مرور مي كردم كه ببينم به عنوان يه مشاور، چه كمكي مي تونم بهش بكنم، مي گفت: دائم چشم و هم چشمي با زن هاي فاميل و دوست و آشنا، خدا نكنه تو خونه كسي چيزي ببينه، تا آخر هفته بايد اون وسيله تو خونش باشه، اين قدر وسيله برقي داره كه نگو، از ماكاروني ساز گرفته تا تخم مرغ پز!


با اين كه تا خونه باباش بود، حداكثر تا شمال رفته بود، الان بايد سالي يكي دوبار با دوستاش به سفرهاي خارجي بره، اون يه دونه بچه هم از صبح تا غروب تو مهد كودكه، بعضي وقت ها زنگ مي زنن كه خانوم، شب شد، مي خوايم در مهد رو ببنديم، لطفا بياين دنبال بچتون!
كمد لباس هاش داره مي تركه، پالتو مي خره، دو ميليون، يكي نيست بگه بابا، كسي كه باباش يه بازنشسته ساده است و شوهرش هم كارمنده كه نمي ره هر سال ميليون ميليون، پول پالتو بده!


صدامو صاف كردم و گفتم: برادرتون چي مي گه؟ شايد راضي باشه؟
انگار كه رو آتيش نفت ريخته باشن، شاكي شد و گفت: راضي باشه؟ اون بدبخت جرات نداره جيك بزنه، حتي اگه بگه برو دنبال بچه و از مهد بيارش، با چنان دعوا و داد و بيداد و آبرو ريزي تو در و همسايه مواجه مي شه كه توبه كار مي شه، حرف اول و آخر به اين خانوم، چشمه ، فقط چشم!


پِرِس كردن شوهر
مرد، زن، فرزند، خانه، خانواده شايد تمام اين واژه ها بلرزند و فرو ريزند، از دست زناني كه داشته هايشان به چشم نمي آيد و دنبال چيزهايي هستند كه ندارند، انگار مي خواهند به سرعت بازار برسند، اما نمي دانند كه اين بازار، سرعت نور دارد! تحت فشار قرار دادن همسري كه مي دانند تمام زحمت خود را مي كشد، اما نمي رسد، نمي تواند از پس خواسته هاي رنگارنگ و بزرگ زني بربيايد كه چيزهايي را فراموش كرده است.


فراموش كرده است كه براي چه به اين دنيا پا گذارده؟ آيا آمده كه با چشم و هم چشمي با زنان ديگر، قداست كلمه ي همسر و مادر را زير سوال ببرد؟ آمده كه عشق و فداكاري و از خود گذشتگي زنان اين مرز و بوم را پايمال كند؟


زنان ايراني، زناني اند كه نقش و حضورشان در خانه آنقدر پر رنگ است كه با چند ساعت نبودنشان، حال بقيه اعضاي خانه خراب مي شود، انگار محور خانه نيست و زمين ديگر نمي چرخد!


زن ايراني، زني است كه مي سازد، با كمي ها و كاستي ها و حرمت نگه مي دارد، حرمت خانه ي عشق را و مي داند كه اگر آشيانه اش خراب شود، انگار كل جامعه و كشورش خراب شده.


زن با ايمان ايراني كه بانوي گل و آيينه را مقدس مي داند و دوست دارد كه به رنگ او در آيد، شنيده است كه حضرت مي فرمود: از پدرم شنيدم كه فرمودند، هرگز از شوهرت چيزي نخواه كه نتواند آن را تهيه كند.خودش نيز هيچگاه از همسر مهربانش ، علي چيزي نخواست، حتي غذا!


در روايت است كه روزي حضرت علي، تنهاترين مرد تنهاي شهر، كه سلام و درود پروردگار بر او باد، به خانه آمد و از همسرش غذايي خواست، بانوي مهرباني و گل، سر به زير انداخت و فرمود: دو روز است كه در منزل غذاي كافي نداريم، آنچه بود به شما و فرزندانم ؛ حسن و حسين دادم و خود از غذاي اندك موجود استفاده نكردم. حضرت با تأسف بسيار فرمود: فاطمه جان! چرا مرا آگاه نكردي تا به دنبال تهيه غذا بروم؟ و آن بانو در جواب عرض كرد:« اي اباالحسن! من از پروردگار خود حيا مي كنم، چيزي را كه تو بر آن توان و قدرت نداري درخواست نمايم.»(مناقب ابن شهر آشوب، ج2، ص26)

بانوي ايراني مي داند كه صداي شكستن غرور يك مرد، آسمان را به لرزه در مي آورد، خجالت مردي كه نمي تواند خواسته هاي همسرش را به جا آورد، كوه را آب مي كند، چه برسد به نابود شدن عشق در يك خانه!
منبع: تبيان

 

تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد