چگونه تفكر سالم را در كودكان تقويت كنيم؟
- مجموعه: والدين موفق
فرزندانمان را افرادي فكور و با تفكراتي سالم بار بياوريم
تلويزيون،تبلت، شبكه هاي مجازي، ماهواره، راديو و هزاران بمب افكن فكري ديگر... در اين عرصه پر تلاطم، چگونه مي توانيم فرزندانمان را افرادي فكور و با تفكراتي سالم بار بياوريم؟
داشتن فرزندان سالم، آرزوي هر پدر و مادري است. البته كه سلامت جسماني فرزندان يك اولويت اساسي و حياتي است اما سلامت فكري آنها به همان اندازه براي والدين مهم است. نمي توان پدر و مادري را پيدا كرد كه از وجود فرزندي با جسم سالم ولي فكري بيمار و منحرف، راضي و شادمان باشد. براي اين كه فرزندانمان گذشته از سلامت جسماني، از سلامت فكري هم برخوردار باشند، چه كارهايي بايد بكنيم؟
تفكر در كودكان مجموعه اي از تواناييهاي عالي ذهني مانند توانايي استدلال، حل مسئله، خلاقيت، حافظه، سازماندهي تكاليف، زبان و ... است. برخي كودكان بالفطره داراي يك سري تواناييها هستند كه در محيطهاي مناسب و در اثر تمرين و تقويت شكوفا ميشوند. يادگيري، حافظه و هوش از جمله مهارتهاي ذاتي تفكر هستند كه در شرايط محيطي، خانواده، تعليم و تربيت مناسب رشد پيدا ميكنند. در نخستين ماههاي تولد منابع شكل گيري تفكر صحيح مانند تجارب، آموختهها و معلومات هنوز به درستي شكل نگرفتهاند و اين باعث شكل گيري تفكر سطحي و ناقص در كودك ميشود. كودك در اين زمان با دريافت محركها و شناخت محيط و اشيا شروع به فكر كردن ميكند. تفكر كودك در اين زمان تصويري است و والدين بايد كودك را در شناخت و كشف محيط آزاد گذاشته و فرصت خلاقيت به او بدهند. كودك با كشف اشيا و محركها قدم در مسير كسب دانش و بينش ميگذارد.
چگونه بذر تفكر سالم را در وجود فرزندانمان پرورش بدهيم؟
جاي هيچ بحثي نيست كه بچه هاي ما از بچه هاي نسل قديم باهوش تر شده اند اما اين لزوماً به آن معنا نيست كه آنها متفكر تر هم شده باشند. در واقع رشد تكنولوژي كه از طريق افزايش تحريكات محيطي موجبات رشد هوشي بيشتر فرزندان ما را فراهم كرده است، از سويي ديگر به دليل سرعت و تنوع نامحدود خود، فرصت فكر كردن را هم از آنها گرفته است. نتيجه اين معادله آن شده است كه امروز ما مي بينيم فرزندانمان به سادگي هر چيزي را كه در رسانه ها و يا از ديگران مي بينند مي پذيرند، هر حرفي را كه مي شنوند تكرار مي كنند و يا هر رفتاري را كه مي بينند تقليد مي كنند. البته منظورم اين است كه تقصير اين اتفاق را كاملاً بر گردن تكنولوژي بيندازيم. تقصير بزرگتر متوجه خود ما پدر و مادرها است. چرا كه آموختن تفكر كردن وظيفه ما بوده و است.
اگر مي خواهيد فرزنداني داشته باشيد كه بيشتر اهل فكر كردن باشند و از سبك تفكر سالم و متناسب با فرهنگ خودمان برخوردار باشند لازم است چند كار را انجام بدهيد:
خودتان اهل تفكر باشيد
شما به عنوان پدر و مادر، اولين افراد مورد علاقه فرزندانتان هستيد و به همين دليل مي توانيد تأثيري تعيين كننده و مادام العمر روي آنها داشته باشيد. اگر فرزندتان شما را در حال مطالعه ببيند، اگر شما را اهل تحليل و نقد خوانده ها و ديده ها و شنيده ها بداند و اگر ببيند كه قبل از هر كاري فكر مي كنيد، تفكر كردن را از شما خواهد آموخت.
در سرمشق دهي ثبات داشته باشيد
فرض كنيد كه شما مي خواهيد يك سبك فكري خوب را به فرزندتان منتقل كنيد. مثلاً مي خواهيد تفكر اميدوار بودن را به او ياد بدهيد. روشن است كه ميزان يادگيري فرزندتان به ميزان پاي بندي شما به تفكر تان بستگي زيادي خواهد داشت. براي مثال اگر دم از اهميت اميدوار بودن بزنيد ولي در يك مهماني حرف هاي نااميد كننده بگوييد، نبايد انتظار داشته باشيد كه فرزندتان اين درس را به طور كامل از شما ياد بگيرد.
به تفكرات سالم، جاذبه بدهيد
فرض كنيد مي خواهيد به فرزندتان تفكرات اعتقادي را ياد بدهيد، مثلاً مي خواهيد حجاب و يا نماز را به او ياد بدهيد. براي اينكه اين تفكرات در فرزند شما نهادينه شوند بايد از طريق جذابيت ايجاد كردن براي آنها، فرزندتان را نسبت به آن راغب تر كنيد. اين جاذبه ها بايد متناسب با سن فرزند باشند و با صبر و حوصله و خوش خلقي پيگيري شوند.
به فرزندتان اجازه تحقيق و پرسش بدهيد
بچه ها به خصوص وقتي بزرگتر مي شوند سؤالاتي از شما مي كنند كه شايد بر خلاف باورهايتان باشند. از شنيدن اين سؤال ها تعجب نكنيد و با آن ها مثل يك تابو برخورد نكنيد. به جاي آن سعي كنيد با بازي و محبت و در حد مقتضيات سني او پاسخ سؤالاتش را بدهيد. اگر پاسخ سؤالي را بلافاصله نمي دانيد به فرزندتان بگوييد كه بايد درباره آن تحقيق كنيد و بعد از تحقيق كردن، جواب سؤال او را بدهيد و يا او را نزد كسي ببريد كه مي تواند پاسخ او را بدهد. نظر فرزندتان را هم بشنويد و با آن محترمانه برخورد كنيد.
براي ايجاد مثبت نگري در كودكان بايد از ابتدا توجه كودك را به موضوعات مثبت جلب كرد
فرزندتان را انتخابگر بار بياوريد
ما پدر و مادر ها عادت داريم از بچگي در همه موارد به جاي فرزندانمان تصميم بگيريم، از خورد و خوراك شان گرفته تا بازي كردنشان. البته كه ما موظفيم مراقب امنيت جسماني و رواني بچه هايمان باشد اما اين به معناي آن نيست كه نبايد اجازه هيچ انتخاب و اشتباهي را به آنها بدهيم. اگر مي خواهيد فرزندتان آدم متفكري باشد در مواردي كه خطري وجود ندارد به او اجازه انتخاب كردن و بعضاً اشتباه كردن بدهيد. و اجازه بدهيد كه او به اشتباه خودش پي ببرد بدون اينكه شما سرزنشش كنيد.
مثالي مي زنم مدتي پيش به يك مهماني رفته بودم كه قرار بود تعدادي مهمان ديگر هم به آنجا بيايند. يكي از مهمان ها بچه اي داشت كه همسن فرزند صاحبخانه بود. صاحبخانه به تازگي اسباب بازي جالبي را براي فرزندشان خريده بودند و بچه اصرار داشت كه آن اسباب بازي را به دوست مهمانش نشان بدهد و با هم با آن بازي كنند. واكنشي كه مادر آن كودك نشان داد خيلي جالب بود: او وقتي اصرار فرزندش را ديد نشست و با او چند دقيقه صحبت كرد. به او گفت كه اين اسباب بازي حساس است و ممكن است او و دوستش ناخواسته آن را خراب كنند. و چون فرزندش چند روز پيش به او گفته بود كه چقدر اين اسباب بازي را دوست دارد مي داند كه اگر آن خراب بشود او خيلي ناراحت خواهد شد. اما بچه كه همچنان اصرار داشت خواسته اش را تكرار مي كرد. مادر كه سماجت او را ديد، به او گفت «تو دو تا انتخاب داري يك انتخاب خوب، يك انتخاب اشتباه. انتخاب خوب اين است كه از اين اسباب بازي استفاده نكني و با وسايل ديگرت با دوستت بازي كني و انتخاب اشتباه اينكه با همين اسباب بازي بازي كني كه به نظر من ممكن است خراب بشود. باز هم مي خواهي همين اسباب بازي را انتخاب كني؟» كودك با قاطعيت گفت: بله. مادر گفت «باشد. من هم آرزو مي كنم كه اسباب بازي ات خراب نشود». مهمان ها آمدند و بچه ها به اتاق ديگري رفتند. يك ساعت نشده فرزند صاحبخانه گريه كنان با اسباب بازي خراب شده (كه دوستش خرابش كرده بود) به سراغ مادرش آمد.
مادر بدون اينكه بگويد «مگر به تو نگفتم؟» يا «حالا ديدي؟» و خلاصه بدون هيچ سرزنشي كودكش را به آغوش گرفت و از او پرسيد كه چه شده؟ وقتي كودك قضيه را تعريف كرد و اسباب بازي شكسته را به او نشان داد مادر به او گفت: « مي دانم تو الان خيلي ناراحتي ولي اتفاقي است كه افتاده ... شايد من بايد سفت تر براي خراب نشدن اسباب بازي ات آرزو مي كردم». كودك كه انگار چيز تازه اي كشف كرده باشد، ناگهان اشك هايش را پاك كرد و گفت: «نه تقصير خودم بود نبايد انتخاب اشتباه را انتخاب مي كردم». مادر با لبخند گونه كودك را بوسيد و كودك با احساسي آرام تر به اتاق برگشت.
تفكرات درست او را تقويت كنيد
تقويت كردن لزوماً به معناي آن نيست كه هميشه به صورت كلامي از فرزندتان تقدير كنيد بلكه به معناي اين است كه به تناسب سنش او را وارد تصميمات خانواده كنيد. براي مثال در بعضي موارد مناسب با او مشورت كنيد.
آموزش تفكر مثبت به كودك
به شدت توصيه ميشود والدين از ابتداي سنين تربيتي كودك يعني از ۳سالگي به القاي تفكر مثبت در وي و افزايش ميل انگيزشي به تجربه كردن بپردازند.
براي ايجاد مثبت نگري در كودكان بايد از ابتدا توجه كودك را به موضوعات مثبت جلب كرد و از كودك خواست كه همه اتفاقات جالبي كه روزانه با آن برخورد ميكند را تعريف كند و اين موضوع باعث توجه روزافزون كودك به خوبيها و شاديها شده و توجه او را از افكار منفي دور ميسازد.
بررسي خصوصيات خوب و بد در حيطه اخلاق قرار دارد. بنابراين بهتر است از كودك در مورد دليل بد بودن رفتارهاي نابهنجار مانند دروغ، خشونت، رعايت نكردن حقوق ديگران و... پرسيده شود. از اين طريق كودك متوجه دليل بد بودن رفتار شده و اين موضوع در او دروني ميشود. الگوي عملي كودكان رفتار والدين و اطرافيان هستند. اگر فردي فرزندش را از رفتاري نهي كرده و خود به انجام آن مبادرت ورزد، كودك دچار دوگانگي شده، ارزشها و هنجارها در او دروني نميشود. والدين بايد رفتارهاي صحيح را به كودكانشان ياد داده و درس اخلاق، وجدان و انسانيت به او بدهند.
كودك به هيچ عنوان به زور و يا از روي بيتوجهي به انجام هيچ كاري نميپردازد بلكه براي انجام هر كاري نياز به انگيزهاي قوي دارد كه وي را به سمت آن كار سوق ميدهد و در اين بين والدين هستند كه با تقويت مثبت افكار كودك ميتوانند اعمال و رفتار وي را هدفمند و منسجم سازند و در آينده از وي فردي مثبتگرا و اثرگذار در جامعه بسازند.
گردآوري: بخش روانشناسي بيتوته
منابع:
تبيان
باشگاه خبرنگاران
- سه شنبه ۲۶ مرداد ۹۵ | ۱۶:۵۱
- ۸ بازديد
- ۰ نظر