نحوه برخورد با فحاشي، انتقادهاي بيجا و افراد بي ادب
- مجموعه: مشاوره خانواده
عصباني نشويد! چرا بايد اجازه دهيد يك نفر ديگر احوال شما را تعيين كند؟
وقتي كسي به ما بيادبي ميكند، اولين واكنش ما محافظت از خودمان است. ناراحت ميشويم و با چيزي مثل اين پاسخش را ميدهيم: «چطور جرات ميكني با من اينطور حرف بزني؟» «سر من داد نزن!» با اين روش، ما اين فرد عصباني را به مشكل خودمان تبديل ميكنيم.
چرا بايد اجازه دهيد فرد ديگري مشخص كند چه احساسي داشته باشيد؟ عصباني شدن به آن فرد كمك ميكند روي وضعيت احساسي شما كنترل پيدا كند. اين قدرت زيادي است كه ميتوانيد به آن فرد بدهيد، مخصوصاً به كسي كه به شما توهين و بيادبي كرده است.
اگر دربرابر ميل اوليهتان براي دفاع از خود مقاومت كنيد، از اتفاقي كه خواهد افتاد غافلگير خواهيد شد. به جاي «چرا با من اينطور رفتار ميكني؟» سعي كنيد بگوييد، «به نظر مياد روز سختي داشتي.» به جاي «من كاري نكردم. با من اينطوري حرف نزن!» بگوييد، «به نظر مياد ناراحت شدي.» مشكل او را به مشكل خودتان تبديل نكنيد. مشكل خودش است، نه مشكل شما.
به محض اينكه كلمه «من» را استفاده كنيد، ديناميك روانشناختي به طور قابلتوجهي تغيير ميكند. آنوقت آن مسئله به چيزي بين شما و او تبديل ميشود. با استفاده از كلمه «تو» يا «شما» توپ را در زمين آن فرد نگه ميداريد و مشكل فقط متوجه خود او خواهد بود.
اين مسئله ارتباطي با شما پيدا نميكند البته به شرط اينكه سعي نكنيد آن را به خودتان ارتباط دهيد.
متوجه خواهيد شد كه وقتي با حالت دفاعي به او واكنش نميدهيد، ديگر ناراحت نخواهيد شد. تا زمانيكه خودتان نخواهيد خودتان را وارد آن موضوع كنيد، آن موضوع هيچ ربطي به شما نخواهد داشت.
گاهياوقات انتقاد به شكل توصيههايي با بستهبندي زيبا ارائه ميشوند. در چنين مواردي از آن فرد تشكر كرده و بعد تصميم بگيريد كه حرف او اعتباري داشته است يا خير. گاهياوقات سخت ميتوانيد آن پيام را از پيامرسان آن جدا كنيد، ولي وقتي اين كار را كرديد، ممكن است متوجه شويد كه توصيه خوبي بوده است.
حتي اگر انتقاد او مسخره يا خودخواهانه هم بود باز از او تشكر كنيد. اگر فهميديد كه آن توصيه بيشتر از اينكه سازنده باشد قصد تحقير شما را داشته است، احتمالاً آن فرد ناراحتي داشته است و براي اينكه خودش احساس بهتري نسبت به خود پيدا كند مجبور شده اينكار را بكند. براي او دلسوزي كنيد و حرفش را به خودتان نگيريد. اگر عصباني يا ناراحت شويد، مثل اين است كه بخواهيد مرد ۹۰ سالهاي كه قصد دعوا با شما را داشته است، كتك بزنيد. اول اينكه هر اتفاقي هم كه بيفتد، نميتوانيد برنده شويد. دوم اينكه، چكار داريد ميكنيد؟ حالت دفاعي به خودتان نگيريد. فقط بگوييد، «خيلي ممنون. به حرفت فكر ميكنم.»
اگر دوست داشتيد، ميتوانيد بدون داشتن لحن تمسخرآميز از خودش سوال كنيد كه چطور توانسته تا اين حد موفق و توانمند باشد!
نظر: «ميدوني، تو اون جلسه واقعاً از موضوع پرت بودي!»
پاسخ: «جدي؟ بايد بعداً يه نگاهي بهش بكنم. چه جالب كه تو حواست به من بوده! جلسه براي تو چطور بود؟»
نظر: «ميدوني اين لباس خيلي بهت نمياد!»
پاسخ: «مرسي كه بهم گفتي. خيليها همچنين چيزي به آدم نميگن چون ممكنه ناراحت بشم. تو واقعاً فوقالعادهاي! اين سليقه تو مُد و لباس رو از كجا آوردي؟»
نظر: «فكر ميكردم ميخواي وزنت رو پايين بياري. فكر ميكني درسته اينو بخوري؟»
پاسخ: «واقعاً مرسي كه بهم يادآوري كردي تو رژيمم. ممنون. به نظر مياد خودت اراده خيلي خوبي داري. لطفاً بگو چطوري اينقدر بااراده شدي.»
اين فرد به اين دليل به شما بي احترامي ميكند كه دوست دارد خودش احترام جلب كند. با تشكر از او بخاطر نظري كه داده، چيزي كه ميخواسته را به او ميدهيد و جنگ را تمام ميكنيد.
البته، همه انتقادها از آدمهاي مشكلدار نيست. و فقط به اين دليل كه آن انتقاد با لحن محبتآميز بيان نشده به اين معني نيست كه آن فرد براي شما ارزشي قائل نيست. فقط ممكن است كه نتوانسته باشد به طور موثر و بامحبتي انتقادش را به زبان بياورد.
هميشه بايد به خاطر داشته باشيم كه تا ميتوانيم جلو زبانمان را بگيريم. بنابراين دفعه بعدي كه خواست با انتقادش عصباني و ناراحتتان كند، يادتان باشد اگر به او جواب ندهيد هيچ چيز را از دست نميدهيد.
- پنجشنبه ۰۶ خرداد ۹۵ | ۰۸:۵۷
- ۱۰ بازديد
- ۰ نظر