امضايي با نشان يهود، پاي نامه مدعيان مهدويت

وبلاگ ادیب قوچانی مطالب جذاب جالب خواندني اخبارهاي فرهنگي هنري واموزشي علمي فن اوري اينترنت موبايل سلامت اموزش اشپزي جوانان گردشگري ديني فن اوري تحصيلي اعتياد موفقيت ورزشي طب سنتي دعا خانه داري زناشويي والدين موفق اشپزي و....

امضايي با نشان يهود، پاي نامه مدعيان مهدويت

امضايي با نشان يهود، پاي نامه مدعيان مهدويتظهور" alt="" />

 

به هر حال، صرف‌نظر از ادعاهاي مدعي مهدويت، يماني دروغين، احمد الحسن بصري، پيروان و انصار وي، بايد به اين سوالات، ابهامات و نكاتي كه در ادامه ذكر خواهد شد، پاسخ دهند.

‫به گزارش گروه رسانه‌هاي خبرگزاري تسنيم،نشانه‌هاي ظهور، از جذاب‌ترين و پرطرفدارترين و درعين‌حال از آسيب‌پذيرترين بخش‌هاي معارف مهدوي است. اختصاص بخش عمده‌اي از روايات مهدويت به اين موضوع، بهترين گواه بر اين مسئله است. اين جذابيت از سويي باعث افزايش اقبال عمومي به اين مسئله و در نتيجه اصل انديشه مهدويت مي‌شود، اما از سوي ديگر، افزون بر ايجاد زمينه براي ورود خرافات، طمع شيادان و مدعيان دروغين را براي جعل و تحريف روايات، دو چندان مي‌كند. ازاين‌رو، نظر به فقدان پژوهش‌هاي مستند در اين زمينه، شايسته است با انجام تحقيقات مبتني بر اصول و قواعد فهم حديث و با جداسازي مطالب مستند از غير مستند، علاوه بر پالايش معارف مهدويت از خرافات، زمينه‌هاي سوءاستفاده از اين موضوع از ميان برداشته شود. در اين سلسله مقالات، كوشيده خواهد شد تا ابعاد مختلف قيام يماني كه از نشانه‌هاي حتمي ظهور امام مهدي است، به‌صورت مستند، بررسي شود.

نقد جريان احمد الحسن بصري، مدعي دروغين مهدويت

در مقاله اول، بعد از ذكر نشانه‌هاي حتمي ظهور، به معرفي يماني، اقوال مختلف در فاصله بين قيام يماني و ظهور امام عصر، و وظايف شيعيان هنگام قيام يماني، پرداخته شد. در مقاله دوم، به نام، نسب، مذهب يماني اشاره شد. درمقاله سوم از سلسله مقالات معرفي نشانه‌هاي حتمي ظهور، به زمان قيام يماني، و معناي همزماني خروج يماني و سفياني، پرداخته شد. در مقاله چهارم، به مكان قيام يماني و بيان ديدگاه مشهور، پرداخته شد. در مقاله پنجم ، به اهداف و سير حركت قيام يماني، پرداخته شد. در مقاله ششم،به بخشي از مهمترين سوالات و ابهامات حول قيام يماني، اشاره شد. در مقاله هفتم، به سوالات و ابهامات ديگر، از جمله، معيارهاي شناخت مدعيان دروغين يماني، وحرمت تطبيق قطعي يماني قبل از نداي آسماني، اشاره شد، كه در ضمن آن، به نقد و بررسي ديدگاه هاي جريان مدعي يماني در عصر معاصر، جريان احمد الحسن بصري، نيز پرداخته شد. در مقاله هشتم، به ديگر مباني و اصول جريان مدعي يماني از جمله ترويج افراطي خواب و روياء و توسل به استخاره، پرداخته شد. در اين بخش و مقاله نهم، پرسش ها و سوالاتي از پيروان مدعي دروغين مهدويت و يماني، مطرح خواهد شد كه تاكنون پاسخ علمي به اين سوالات، داده نشده است.
البته اگر چه با مطالعه سلسله مقالات گذشته و معرفي ويژگي‌ها و مختصات واقعي قيام يماني، خودبخود و به طور طبيعي، بطلان دعوت مدعي يماني و جريان احمد الحسن بصري، آشكار مي‌شود، لكن نقد و اثبات بطلان مباني جريان يماني دروغين، ضروري است و از طرفي شباهت ادله دعوت اين جريان با فرقه هاي استعماري همچون فرقه قادياني و بهائيت، براي مخاطبان، موجب شگفتي خواهد بود. اين مقالات، مي تواند، مرجع مناسبي در فضاي وب و اينترنت، براي شناخت مدعيان دروغين مهدويت، مورد استفاده، قرار گيرد.

سيد يماني، فرزند امام مهدي ؟
جريان يماني و پيروان شخصي موسوم به «احمد الحسن بصري، سيد يماني» با تشكيل كمپين هايي به زبان هاي فارسي، انگليسي و عربي در شبكه هاي اجتماعي، مژده ظهور منجي را بشارت مي دادند كه طبق باور اين گروه،احمد الحسن، يماني موعود و از فرزندان امام  مهدي عجل الله تعالي فرجه شريف است.فردي كه قيام خود را از محيط اينترنت و فضاي مجازي شروع كرد و منتظران ظهور را بسوي خود فرا مي خواند!
طبق گفته هاي پيروان احمد الحسن يماني، اين شخص قيام خود را 13 سال پيش بنابر دستور امام مهدي عجل الله تعالي فرجه شريف به فرزند خود يعني احمد الحسن (!) آغاز نموده است.
پيروان احمد الحسن با ورود يوزرهاي تازه وارد و براي بدست آوردن دل افراد با هر عقيده و ديني به اتاق هاي گفتگو وابسته به اين جريان، با ارسال متني شبيه به متن زير به استقبال او براي گرويدن به اين جريان، مي روند:
«همانا ظهور كرد منجي بشريت. سيد احمد الحسن عليه السلام وصي و فرستاده اي از جانب امام مهدي عليه السلام. يماني موعود براي شيعيان و همان مهدي كه در آخر الزمان به دنيا مي آيد نزد اهل سنت. و فرستاده اي از جانب عيسي مسيح عليه السلام و فرستاده اي از طرف حضرت الياس نبي عليه السلام !»
به هر حال، صرف‌نظر از ادعاهاي مدعي مهدويت، يماني دروغين، احمد الحسن بصري، پيروان و انصار وي، بايد به اين سوالات، ابهامات و نكاتي كه در ادامه ذكر خواهد شد، پاسخ دهند.


آخرين سخن و توقيع شريف امام عصر در غيبت صغري
احمد الحسن بصري، يماني دروغين، ادعاهايي دارد و مستند اين ادعاها نيز برخي روايات و احاديث مهدويت بويژه در كتاب الغيبۀ نعماني مي باشد. شايد اختلاف نسخ و حتي برخي روايات مهدويت، دست پيروان اين شخص را باز گذاشته باشد، اما با سد محكمي، مواجه شده اند كه كليد طلايي براي شناخت حق از باطل است و آن توقيع مبارك امام عصر مهدي موعود خطاب به آخرين نائب خويش، قبل از شروع غيبت كبري، مي باشد كه طبق اين حديث و توقيع شريف، هر گونه ادعاي مشاهده، ارتباط خاص و دريافت حكم از امام زمان در عصر غيبت كبري، قبل از خروج سفياني و نداي آسماني را، باطل اعلام كرده و مدعي اين ارتباط را، دروغگو و كاذب و مفتري، معرفي نموده اند. شيخ طوسي در كتاب الغيبۀ، چنين نقل ميفرمايند:
... مَنْ يَدَّعِي الْمُشَاهَدَةَ (أَلَا فَمَنِ ادَّعَى الْمُشَاهَدَةَ) قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْيَانِيِّ وَ الصَّيْحَةِ فَهُوَ كَذَّابٌ مُفْتَر ... . [1]
... هركسي، قبل از خروج سفياني و نداي آسماني، ادعاي ارتباط و نيابت خاص، داشته باشد، دروغگو، كذاب و افترازننده است ... .
پيروان احمد الحسن بصري، مدعي دروغين يماني، اگر در هر روايتي از احاديث مهدويت، قدرت مانور و بحث را داشته باشند و گاهي نيز به خواب و استخاره، متوسل شوند؛ اما در اين روايت و توقيع مبارك از جانب حضرت مهدي، قطعا دست شان بسته و ناتوان از اثبات ادعاهاي خود خواهند بود.
بنابراين، انصار و پيروان مدعي يماني، بايد به اين پرسش، پاسخ روشن دهند كه طبق جمله صريح امام عصر در پايان غيبت صغري كه خطاب با آخرين نائب خويش، فرمودند، هرگونه ارتباط و نيابت خاص از طرف امام عصر در غيبت كبري، مسدود اعلام ميشود؛ پس چگونه، احمد الحسن، چنين ادعايي را دارد؟

ارتباط و نيابت خاص امام عصر در غيبت كبري، مردود است
طبق احاديث و اجماع همگاني، اعتقاد مسلّم شيعه بر اين است كه باب نيابت و ارتباط خاص با حضرت مهدي، قبل از خروج سفياني و شنيده شدن نداي آسماني، مسدود و بسته است. توضيح اينكه: امام مهدي در ماه رمضان، همزمان با نداي آسماني، ظهور ميفرمايند و در عاشوراي ماه محرم از كنار كعبه، قيام و خروج. وقتي حضرت در ماه رمضان، ظهور فرمودند، آنگاه است كه يماني واقعي، شناخته مي شود.
از اينرو است كه امام رضا عليه السلام، به شيعيان دستور مي فرمايند كه با قيام هاي مهدي گرايانه و با انگيزه نيابت و ارتباط خاص با امام عصر، همراهي نكنند تا نداي آسماني در آسمان و فرو رفتن (خسف) لشكر سفياني در زمين، آشكار شود.
... وَ اسْكُنُوا ... مَا سَكَنَتِ السَّمَاءُ مِنَ النِّدَاءِ بِاسْمِ صَاحِبِكَ وَ مَا سَكَنَتِ الْأَرْضُ مِنَ الْخَسْفِ بِالْجَيْشِ. [2]
... سكون و آرامش خويش را (در عدم همراهي با قيام هاي مهدي گرايانه و قيام قائم) حفظ كنيد ... تا اينكه منادي از آسمان، نام صاحب و امام شما، را ندا دهد و نيز سكون داشته باشيد تا فرو رفتن و خسف لشكر (سفياني) اتفاق بيفتد.
پيروان و انصار احمد الحسن، بايد به اين سوال پاسخ دهند كه، خروج يماني قبل از آغاز نداي آسماني، را چگونه توجيه مي كنند؟ احمد الحسن بصري، چگونه و با چه معياري، ادعاي مهدويت و ارتباط خاص با امام مهدي را دارد، در حاليكه هنوز، صحيه آسماني رخ نداده است؟ و هنوز عصر غيبت كبري، به پايان نرسيده است؟

تطبيق قطعي يماني، قبل از نداي آسماني، باطل است
به طور كلي، در عصر غيبت، راه بر تطبيق يقيني نشانه هاي حتمي ظهور، بسته است، تا زماني كه نداي آسماني در ماه رمضان، به عنوان نشانه معجزه آسا و غير قابل جعل، شنيده شود و بعد از صيحه آسماني در ماه مبارك رمضان و به پايان رسيدن عصر غيبت، آنگاه راه بر شناخت، تطبيق يقيني و تشخيص نشانه هاي حتمي ظهور از جمله يماني و سفياني، باز خواهد شد.بنابراين، مي توان به حرمت تطبيق قطعي در نشانه هاي حتمي ظهور قبل از نداي آسماني، فتوا داد. شايد به همين دليل باشد كه پيشوايان معصوم، براي شناسايي امام مهدي تـنها بـر صـيحه و نداي آسماني، كه نشانه‌ايي اعجازآميز و نمونه‌اي مـنحصربه‌فرد و غـيرقابل مـشابه‌سازي است، تأكيد كرده‌اند.
... فَإِنْ أَشْكَلَ هَذَا كُلُّهُ عَلَيْهِمْ فَإِنَّ الصَّوْتَ مِنَ السَّمَاءِ لَا يُشْكِلُ عَلَيْهِمْ إِذَا نُودِيَ بِاسْمِهِ وَ اسْمِ أَبِيهِ وَ أُمِّهِ. [3]
... اگر هر امر و نشانه حتمي (مثل سفياني و يماني)، بر شما مشتبه شد، نداي آسماني (در ماه رمضان)، برشما، مشتبه نخواهد شد كه منادي (جبرئيل)، امام عصر را به نام خويش و نام پدر، ندا سر ميدهد.
حال بايد از پيروان احمد الحسن بصري، مدعي مهدويت و يماني دروغين، پرسش كرد، شما چگونه به چنين شخصي، قطع و يقين پيدا كرديد؟ چراكه اصولا، امكان تطبيق و تشخيص مصداق واقعي يماني، قبل از نداي آسماني محال و ناممكن است. زيرا، صحيه آسماني كه در ماه رمضان، رخ ميدهد، چون قابليت مشابه سازي ندارد و معجزه آسا است و همگان در سرتاسر عالم و دنيا، خواهند شنيد، راه شناخت و تطبيق يماني واقعي و ديگر نشانه هاي حتمي ظهور، خواهد بود.


«ستاره ي شش گوش» سمبل يهود و فراماسونري در اعلاميه هاي تبليغي«احمد الحسن اليماني»! مدعي مهدويت. اين ستاره شش ضلعي هميشه به عنوان امضاي احمد الحسن اليماني قرار مي گيرد. اين ستاره شش پر در زبان لاتين به معناي پانتاگرام ناميده مي شود، صهيونيست ها از آن در پرچم خود به عنوان سمبل تسلط بر جهان استفاده مي كنند

دستور اهل بيت به ممنوعيت همراهي با قيام هاي مدعي مهدويت در عصر غيبت
پيروان احمد الحسن، روايات و احاديثي راكه شيعيان را دعوت به آرامش و عدم شركت در هرگونه قيام هاي مهدي گرايانه، دعوت مي كنند و صاحبان پرچم هاي مدعي مهدويت را كفر و طاغوت معرفي مي كنند، چه پاسخي دارند؟ زيرا ائمه طبق روايات، به ما دستور داده اند كه با قيام هايي به انگيزه مهدويت كه قبل از خروج سفياني، رخ ميدهد، همراهي و بيعت نكنيم.
ائمه، در رواياتي كه در ادامه ذكر خواهد شد، به شيعيان دستور داده اند كه قبل از خروج سفياني، به عنوان دشمن اصلي امام عصر، و نيز قبل از شنيده شدن نداي آسماني، سكون و آرامش داشته باشند و به اصطلاح، فرش خانه هاي شان باشند (كنايه از عدم همراهي در قيام هايي كه ادعاي همراهي با قائم آل محمد و نشانه ظهور بودن، دارند و يا حتي خود، ادعاي مهدويت، دارند) و احدي را چه يماني باشد و چه شخص ديگري، باشد، ياري نكنند تا اينكه سفياني، خروج كنند. آنگاه و بعد از خروج سفياني، واجب است به سوي اهل بيت و نصرت امام مهدي و ياران ايشان از جمله يماني و خراساني، بشتابند (فارحل الينا، فاجيبوا الينا، فاتونا، فالينا، فانهدوا الينا بالسلاح، فانفروا الي صاحبكم) و تمام توجه شان، به سمت اخبار منطقه حجاز (كشور عربستان) و شهر مكه، محل ظهور و قيام امام مهدي، باشد (عليكم بمكۀ). از جمله، اين روايات، چنين است:
در كتاب الكافي مرحوم كليني، نقل شده است كه هنگام خروج سفياني، دعوت حق اهل بيت و دعوت امام مهدي را اجابت كنيم و شيعيان، توجه شان به سمت اخبار كشور حجاز باشد.
لَا تَبْرَحِ‏ الْأَرْضَ‏ يَا فَضْلُ حَتَّى يَخْرُجَ السُّفْيَانِيُّ فَإِذَا خَرَجَ السُّفْيَانِيُّ فَأَجِيبُوا إِلَيْنَا ... . [4]
... از جايت حركت نكن تا اين‏كه سفيانى قيام كند.هنگامى كه او قيام كرد، دعوت ما (ظهور امام مهدي) را پاسخ دهيد. چرا كه سفياني، از علايم حتمى است ... .
و نيز در روايتي منقول از امام جعفر صادق عليه السلام، چنين نقل شده است:
َعنْ يُونُسَ بْنِ أَبِي يَعْفُورٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ يَقُولُ إِذَا خَرَجَ السُّفْيَانِيُّ يَبْعَثُ جَيْشاً إِلَيْنَا وَ جَيْشاً إِلَيْكُمْ فَإِذَا كَانَ كَذَلِكَ فَأْتُونَا عَلَى كُلِّ صَعْبٍ وَ ذَلُول‏. [5]
يونس بن ابي يعفور از امام صادق عليه السلام، نقل مي كند، كه ايشان فرمودند: هنگاميكه سفياني خروج مي كند، دو سپاه اعزام مي كند، يكي به سمت ما (حجاز) و ديگري به سمت شما (عراق . در اين صورت به سمت ما بشتابيد (و تمام توجه شما، به سمت اخبار كشور حجاز و شهر مكه باشد، زيرا محل ظهور و قيام امام عصر، مي باشد) هرچند دچار سختي شويد.
و در كتاب الغيبۀ نعماني، از امام صادق عليه السلام، نقل شده است:
يا أبا عَبدِ اللَّهِ، إذا خَرَجَ السُّفيانِيُّ فَما حالُنا؟ قالَ: إذا كانَ ذلِكَ فَإِلَينا. [6]
(راوي از امام صادق مي پرسند)، يا ابا عبد الله، هنگاميكه سفياني خروج كرد، تكليف ما چيست؟ امام پاسخ داد: در اين هنگام، به سوي ما، بشتابيد.
و امام صادق نيز در حديث معتبري فرمودند:
يا سُدَيرُ ألزِم بيتَك وكُن حَلَساً من احلاسِه واسكُن ما سَكَن الليلُ والنهارُ فإذا بَلَغَك أنّ السفيانيَّ قد خرج فَارحَل الينا و لو علي رِجلِك؛ [7]
اي سدير، از خانه‌ات بيرون نيا و چون گليمي از گليم‌هاي خانه باش و تا شب و روز آرام است، تو نيز ساكت باش، همين كه خبر قيام سفياني به تو رسيد، به سمت ما (حجاز و كشور عربستان، زيرا مكه، محل ظهور و قيام امام عصر مي باشد) كوچ كن، گرچه با پاي پياده باشي.
و در حديث ديگري از امام صادق عليه السلام، معناي اجابت دعوت اهل بيت (فاجيبوا الينا)، به اجابت دعوت امام عصر (فانفروا الي صاحبكم)، تفسير شده است.
قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ كَيْفَ نَصْنَعُ إِذَا خَرَجَ السُّفْيَانِيُّ ... فَإِذَا ظَهَرَ عَلَى الْأَكْوَارِ الْخَمْسِ يَعْنِي كُوَرَ الشَّامِ فَانْفِرُوا إِلَى صَاحِبِكُمْ. [8]
(راوي) به امام صادق عرض كرد، هنگام خروج سفياني، چه كار كنيم؟ ... (امام پاسخ داد) هنگام خروج سفياني و تسلط سفياني بر مناطق پنج گانه شام، به امام مهدي بپيونديد و دعوت ايشان را اجابت كنيد.
همچنين امام رضا عليه السلام، به شيعيان دستور مي فرمايند كه با قيام هاي مهدي گرايانه و با انگيزه نيابت و ارتباط خاص با امام عصر، همراهي نكنند تا نداي آسماني در آسمان و فرو رفتن (خسف) لشكر سفياني در زمين، آشكار شود.
... وَ اسْكُنُوا ... مَا سَكَنَتِ السَّمَاءُ مِنَ النِّدَاءِ بِاسْمِ صَاحِبِكَ وَ مَا سَكَنَتِ الْأَرْضُ مِنَ الْخَسْفِ بِالْجَيْشِ. [9]
... سكون و آرامش خويش را (در عدم همراهي با قيام هاي مهدي گرايانه و قيام قائم) حفظ كنيد تا اينكه منادي از آسمان، نام صاحب و امام شما، را ندا دهد و نيز سكون داشته باشيد تا فرو رفتن و خسف لشكر (سفياني) اتفاق بيفتد.
بنابراين، از مجموع احاديث فوق، مي توان به حرمت همراهي با قيام هايي به انگيزه مهدويت، فتوا داد و چنانچه، اشخاص و يا جريان هايي به عنوان حركت هاي مهدوي، و به عنوان نيابت و ارتباط خاص امام عصر ، قبل از نداي آسماني، قصد همراه كردن شيعيان را در انگيزهاي باطل خويش، داشتند، بايد منكوب و سرزنش كرد و دعوت شان را قبول نكرد. البته اين گونه روايات، تنها قيام هايي را باطل مي شمارد كه رهبر آن مدعي مهدويت باشد و به عنوان قائم آل محمد، قيام كند. بنابراين منظور از نفي و عدم همراهي با اينگونه قيام ها در اين احاديث،كساني است كه خود را مهدي موعود و يا داراي ارتباط خاص با امام عصر، معرفي مي‌كنند. اين‌گونه روايات، شيعيان را از بيعت با اين‌گونه قيام‌ ها و جريان ها، بر حذر داشته‌اند و ‌فرموده‌اند: هرگاه نشانه‌هايي هم‌چون قيام سفياني واقع شد، اهل انقلاب و همراهي با قيام مهدي گرايانه باشيد. بنابراين روايات نهي از قيام قبل از قائم، نهي از همراهي با قيام هايي است كه داعيه حكومت امام مهدي را دارند و نه نهي از تشكيل حكومت بر پايه قوانين اسلامي در عصر غيبت. و قيام در عصر غيبت، حكم متفاوتي دارد كه در مقاله اي جداگانه، به آن پرداخته شده است.
بنابراين، پيروان و انصار احمد الحسن بصري، يماني دروغين و مدعي مهدويت، بايد به اين پرسش، پاسخ صريح و روشن بدهند كه با اينكه، ثابت شد كه اهل بيت، شركت در هرگونه قيام مدعي مهدويت قبل از نداي آسماني، را نفي و منع فرموده اند، چگونه به وجوب ياري و نصرت يماني مورد ادعاي خويش، فتوا ميدهيد


احاديث خروج همزمان يماني با سفياني
پيروان و انصار احمد الحسن بصري و مدعي يماني، بايد پاسخ دهند كه بر فرض محال،امام شان (احمد الحسن)، همان يماني مي باشد،‌‌درحاليكه احاديث، تصريح دارد كه يماني با سفياني در يك روز و يك ساعت خروج مي‌كند و يماني به مقابله با سفياني مي‌رود؟ امام باقر در اين خصوص فرموده‌اند:
... خروجُ السفيانيِّ و اليمانيِّ والخراسانيِّ في سَنَةٍ واحدةٍ في شهرٍ واحدٍ في يومٍ واحدٍ؛ [10]
خروج سفياني و يماني و خراساني در يك سال و يك ماه و يك روز است.
پس سفياني كجاست؟ اگر پيروان احمد الحسن بصري، داعش را سفياني، نام نهاده اند، داعش و سفياني كه خروج كرده، اما چرا هنوز خبري از خروج مسلحانه يماني نيست؟ چراكه، جنگ با سفياني از وظايف يماني است كه در روايات مشخص شده است.
مضاف بر اينكه، قيام يماني، بنابر ديدگاه مشهور از سرزمين يمن و صنعاء، آغاز خواهد شد و نه عراق. همچنين، جنبش يماني با خروج سفياني در شام و سوريه، هم‌زمان خواهد بود. بر اين اساس، قيامي كه آغازش از يمن نباشد و يا با خروج سفياني هم‌زمان نباشد، قطعاً، قيام يماني نيست.
كوتاه سخن اينكه: اگر يماني، احمد الحسن بصري، است پس سفياني كجا است؟ آيا داعش، سفياني است؟ اگر پيروان احمد الحسن بصري، ميگوييد: بله. پس چرا با آنها مقابله نمي كنيد؟ زيرا جنگ با سفياني از وظايف يماني است كه در روايات مشخص شده است.

آيا تنها پرچم هدايت عصر غيبت، پرچم يماني است؟
پيروان احمد الحسن بصري، مدعي هستند كه تنها پرچم هدايت عصر غيبت، پرچم يماني است. در حاليكه علاوه بر توصيف پرچم يماني به اهدي الرايات، پرچم خراساني و ايرانيان زمينه ساز ظهور، نيز به پرچم هدايت، توصيف شده است.
شايان ذكر است، خروج و قيام يماني، تنها و فقط نشانه بسيار نزديك بودن ظهور امام مهدي را نشان مي دهد و در احاديث و روايات، براي يماني، نقش زمينه سازي و تمهيد براي حكومت امام مهدي، گزارش نشده است. بلكه در احاديث، نقش زمينه سازي براي ظهور، بر عهده قومي از مشرق زمين، ايرانيان نهاده شده است كه با قيام مردي از قم (رجل من اهل قم يدعو الناس الي الحق) [11] آغاز و در ادامه توسط جانشين ايشان، رايۀ الخراساني كه نيز به عنوان پرچم هدايت است و همراه ايشان، اصحاب امام عصر، حضور دارند (معهم نفر من اصحاب القائم) [12]، كه اولين شكست سفياني را در عراق، به سفياني تحميل كرده و آنگاه پرچم خراساني و ايرانيان، براي بيعت با حضرت، نزد امام مهدي، فرستاده ميشود. امام باقر در روايت معتبري، پس از بيان قتل و غارت كوفيان توسط سپاه سفياني، در وصف سپاه خراساني و ايرانيان زمينه ساز ظهور، چنين فرموده‌اند:
فبينا هم كذلك اذ أقبَلت راياتٌ مِن قِبَلِ خراسانَ و تَطوِي المنازلَ طيّاً حثيثاً و معهم نَفَرٌ من اصحابِ القائم؛ [13]
در حالي كه سپاه سفياني مشغول قتل و غارت اهل كوفه است، به ناگاه پرچم‌هايي از سوي خراسان روي مي‌آورند كه به سرعت و شتابان منازل را مي‌پيمايند. در ميان آنان تعدادي از اصحاب امام مهدي نيز حضور دارند.
ايرانيان، اولين شكست سفياني را در عراق، به سفياني تحميل كرده و آنگاه پرچم خراساني و ايرانيان، براي بيعت با حضرت، نزد امام مهدي، فرستاده ميشود. از امام باقر عليه السلام نقل شده است:
... فَإِذَا ظَهَرَ الْمَهْدِيُّ بَعَثَ إِلَيْهِ بِالْبَيْعَةِ. [14]
... وقتي حضرت مهدي ظهور فرمودند (لشكر خراساني) براي بيعت، نزد ايشان مي روند.
پس، حضور اصحاب و ياران امام مهدي در ميان سپاه خراساني، جنگ با سفياني و شكست دادن بزرگترين دشمن امام عصر و ارسال پرچم براي بيعت با امام، بهترين دليل بر فضيلت محور بودن و هدايت يافتگي پرچم و  قيام خراساني است. همچنين حديث حمله لشكر خراساني به سفياني براي دفاع از كيان شيعه، حفظ مراكز مقدسه و عتبات عاليات در كوفه و نجف و دفع خطر لشكر سفياني نيز دليل و گواه محكمي بر حقانيت و هدايت پرچم خراساني، مي باشد.
علاوه بر اين، امامان معصوم در چند روايات با عبارت هاي مختلفي همچون، " فسارعوا اليه" [15] ،"بهم ينصر الله امام الحق" [16] و "فمن ادرك ذلك منكم فلياتهم" [17] به شيعيان سفارش مي كنند كه در ياري لشكر خراساني و ايرانيان زمينه ساز ظهور، كوتاهي نكنند.
كوتاه سخن اينكه، لشكر خراساني و ايرانيان زمينه ساز ظهور، متصف به حضور "نفر من اصحاب القائم" [18] ، "قتلاهم شهداء" [19] و "رايات هدي" [20] مي باشد، كه اين نشان از هدايت يافتگي، حقانيت و هدايت پرچم لشكر خراساني و ايرانيان در كنار پرچم يماني، دارد. و جاي هيچ گونه ترديدي، نيست.
بنابراين، پيروان احمد الحسن بصري، بايد پاسخگوي اين پرسش باشند، چگونه است كه امام شما، به عنوان يماني، ظهور كرده است اما هنوز از خراساني و لشكر ايرانيان، خبري نيست؟ زيرا همانطور كه ذكر شد، پرچم خراساني و ايرانيان زمينه ساز ظهور، در مواجه با لشكر سفياني، برآمده و سفياني، را شكست خواهند داد. پس، شما چگونه مدعي هستيد، فقط پرچم يماني، هدايت گر است؟

احاديث رجعت ائمه و جانشينان حكومت جهاني امام عصر
پيروان احمد الحسن بصري، به اين پرسش هنوز پاسخ ندادند كه بر اساس روايات اهل‌بيت پس از شهادت امام مهدي، چه رخ خواهد داد؟ فرض اول اين است كه: دوران رجعت ائمه آغاز خواهد شد و امامان معصوم به دنيا بازگشته و حكومت امام مهدي با سرپرستي امامان،استمرار خواهد يافت؟ فرض دوم اين است كه: فرزندان امام مهدي، جانشين امام عصر، خواهند شد؟ و يا اين‌كه احتمالات ديگري وجود دارد؟ در حاليكه طبق روايت امام صادق، اولين رجعت كنده بعد از شهادت امام عصر، امام حسين(ع)، خواهد بود.
أوّلُ مَنث تَنشَقُّ عنهُ الاَرضُ وَ يَرجِعُ إلَي الدُّنيا، الحُسَينُ بنُ عليٍّ. [21]
اولين كسي كه زمين بر او شكافته مي شود و به دنيا باز مي گردد حسين بن علي (ع)است.
همچنين، در صورت قبول فرض دوم، بپذيريم كه پس از امام مهدي، فرزندان آن حضرت، جانشين ايشان در حكومت جهاني اسلام، خواهند شد، پيروان احمد الحسن بصري، بايد پاسخ دهند كه: آيافرزندان امام عصر، پيش از ظهور امام مهدي(عج) و در عصر غيبت كبري، نيز جايگاه و نقشي خواهند داشت؟ يا اين‌كه نقش و جايگاهشان منحصراً مربوط به پس از ظهور و رحلت يا شهادت امام عصراست؟ مضاف بر اينكه، پيروان احمد الحسن بصري، بايد اثبات كنند كه امام عصر عليه السلام، در عصر غيبت كبري، ازدواج فرموده اند و داراي فرزنداني هستند.
بنابرين، پيروان احمد الحسن بصري، بايد پاسخگوي اين پرسش، باشند كه اگر به نظر شما، فرض دوم، صحيح است، و فرزندان امام عصر، عهده دار حكومت ميشوند، پس تكليف احاديث و روايات رجعت امام حسين، غسل و كفن امام مهدي توسط امام حسين، چيست؟ زيرا، طبق اين روايات، حكومت جهاني اسلام، بعد از امام عصر، در اختيار ائمه معصومين مي باشد كه رجعت خواهند كرد و نه فرزندان امام عصر.

درخواست معجزه از احمد الحسن بصري، مدعي يماني
بايد از پيروان احمد الحسن بصري، پرسيده شود، تاكنون موسس اين فرقه و جريان مدعي مهدويت، چه معجزه اي براي صدق و راستگويي ادعاي خويش مبني بر نيابت و ارتباط خاص با امام عصر، ارائه داده است؟ زيرا مدعي فرزندي و نيابت خاص امام زمان، بايد معجزه ارائه دهد. اصولا، قبل از وقوع نداي آسماني، هر شخصي كه ادعاي نشانه حتمي بودن ظهور و ارتباط خاص و سفارت و نيابت خاص امام زمان، دارد، (از جمله مدعي يماني، احمد الحسن بصري)، بايد درخواست معجزه، شود؛ چنانچه قدرت بر معجزه نداشت، نشاني بر دروغگويي مدعي، است. زيرا بنابر روايات اهل بيت، معجزه، راهي براي تشخيص درستي و نادرستي دعوت حجت الهي از مدعيان دروغين است. بنابراين، همان‌طور كه براي شناخت انبياء و ائمه معصومين، مي‌توان از ايشان درخواست معجزه كرد، كسي كه ادعاي ارتباط خاص با امام عصر، دارد، نيز بايداز طرف امام زمان، قدرت كرامت و معجزه، داده شود تا دليل روشني بر صدق ادعاي نيابت خاصه وي، باشد. همانطور كه نوائب خاص حضرت در عصر غيبت صغري، صاحب چنين قدرتي از طرف امام عصر، بودند.
و اما شرايط معجزه؛ و البته در معجزه لازم است، فعل و عملي در برابر چشمان تعدادي از مخالفان صاحب دعوت، صورت پذيرد تا دليلي بر حقانيت مدعي، باشد و بتوان درستي و نادرستي آن را تشخيص داد. همچنين از شرايط معجزه، عدم امكان تحدي با آن است يعني كسي نتواند مانند آن را ارائه كند. به عنوان مثال، مي توان به معجزه حضرت موسي در قرآن، اشاره كرد كه سحره فرعون، از آوردن مثل آن، عاجز و ناتوان، ماندند و به حقانيت حضرت موسي، ايمان آوردند.
همچنين، مي توان به درخواست معجزه ابوسهل نوبختي از حلاج -كه ادعاي نيابت و سفارت خاص از امام زمان را داشت- اشاره كرد، تا با نحوه مواجه و چگونگي برخورد با مدعيان دروغين و ارتباط خاص با امام مهدي، آشنا شويد:
"در زمان ابوسهل نوبختي، حلاج، ادعاي سفارت و نيابت خاص از طرف امام مهدي را داشت و به همين منظور، به پدر شيخ صدوق، نامه نوشت و او را به ايمان آوردن به خودش، دعوت كرد. حتي حلاج، پا را از اين هم فراتر گذاشته بود و با سفر به شهر به قم، رسما از ديگر معتمدين شيعه همچون ابن بابويه قمي، پدر شيخ صدوق، براي ايمان به خودش، دعوت كرده بود. در اين ميان، ابوسهل نوبختي، كه از معتمدين شيعه در عراق بود، براي صدق ادعاي حلاج، از او درخواست معجزه كرد. و آن معجزه اين بود: حلاج، معجزه اي انجام بدهد و محاسن سفيد  وي (ابوسهل نوبختي) را كه در سن پيري هست را به ايام جواني، برگرداند (نوبختي از حلاج درخواست چنين معجزه اي كرد كه: من پير و محاسنم من سفيد است، مرا به جواني برگردان) اما حلاج از انجام چنين كاري، ناتوان بود و بدين ترتيب، ادعاي ارتباط خاص او با ناحيه مقدسه و امام عصر، باطل شد." [22]
بنابراين، پيروان احمد الحسن بصري، بايد به اين پرسش پاسخ دهند كه معجزه اين مدعي يماني، چيست؟ زيرا مطمئنا، يماني دروغين از ارائه معجزه واقعي، ناتوان خواهد بود.



جمع بندي
اگر، پيروان و انصار احمد الحسن بصري، مدعي مهدويت و يماني دروغين، توانستند به اين سوالات پاسخ علمي، دهند، كه البته تاكنون نتوانسته اند، آنگاه بعد از پاسخ به اين سوالات، نوبت نقد و بررسي يك به يك، ادعاهاي احمد الحسن بصري درباره رجعت، مصداق يماني، ازدواج امام زمان و ادعاي فرزندي امام عصر و ...، فرا ميرسد.

[1] شيخ طوسي، الغيبۀ، ص 395.

[2] مجلسي، بحارالانوار، ج 52، ص 190.
[3] نعماني، الغيبۀ، ص 282.

[4] كليني، الكافي، ج 8، ص 274.
[5] نعماني، الغيبۀ، ص 306.

[6] نعماني، الغيبۀ، ص 302.
[7] كليني، روضةالكافي، ص 211.

[8] مجلسي، بحارالانوار، ج 52، ص 272.
[9] مجلسي، بحارالانوار، ج 52، ص 190.

[10] نعماني، الغيبة، ص 361، باب 14، ح 13.
[11] مجلسي، بحارالانوار، ج 56، ص 216.

[12] نعماني، الغيبۀ، ص 280.
[13] نعماني، الغيبة، ص 392، باب 14، ح 67.

[14] شيخ طوسي، الغيبۀ، ص 452. اين حماد، الفتن، ص 216
[15] نيلي نجفي، منتخب الأنوار المضيئة في ذكر القائم الحجّة، ص 343.

[16] مجلسي، بحارالانوار، ج 52، ص 307.
[17] مجلسي، بحارالانوار، ج 51، ص 83.

[18] نعماني، الغيبۀ، ص280.
[19] نعماني، الغيبۀ، ص 273.

[20] مقدسي شافعي، عقد الدرر فى أخبار المنتظر، ص 167.
[21] حلي، مختصر بصائر الدرجات، ص 24.

[22] شيخ طوسي، الغيبۀ، ص 401.

منبع:فرهنگ نيوز

انتهاي پيام/

تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد