گفتگو با محمد بحراني صداپيشه “جناب خان” خندوانه
“جناب خان” نام شخصيت عروسكي برنامه طنز خندوانه است كه در مدت زمان كوتاهي توانست به يكي از محبوب ترين كاراكترهاي اين شبهاي تلويزيون تبديل شود.
بازديد : 28,438 نفر
شخصيت عروسكي جناب خان در خندوانه با صدا پيشگي محمد بحراني اين شبها طرفداران زيادي را به خود جلب كرده است، محمد بحراني صداپيشه عروسك هاي محبوب و پرطرفداري مثل ببعي و آقوي همساده اين بار با عروسك بنفش رنگي مهمانمان شد كه اين شبها با آوازهايش دل ملتي را شاد مي كند.
گپ ما را با بحراني بخوانيد تا از جادوي جناب خان بيشتر بدانيد.
چه اتفاقي افتاد كه جناب خان وارد دنياي آدم ها شد؟
ماجراي جناب خان از كوچه مرواريد شروع شد؛ يك سريال زنده عروسكي كه براي شبكه نمايش خانگي تهيه و توليد شده. سعيد سالارزهي هم تهيه كنندگي كل كار و كارگرداني سري اول را به عهده داشته.
جناب خان و رامبد جوان كه در اين سريال اسمش آقاي محترم است، با هم بازي دارند. به همين دليل هم جناب خان به خندوانه دعوت شد و اين شد كه مي بينيد.
ايده لحن جناب خان و لهجه آباداني كه برايش انتخاب شده از كجا شكل گرفت؟ اصلا چطور به اين نتيجه رسيديد كه اين مدل حرف زدن به سروشكل جناب خان بيشتر مي آيد؟
در شروع كوچه مرواريد يك اتاق فكر تشكيل شد و من هم يكي دو جلسه در آن حضور پيدا كردم. آنجا چند نفري به اين نتيجه رسيديم كه جناب خان مي تواند يك كاراكتر جنوبي باشد، چون جنوبي ها آدم هاي باحالي هستند و اتفاقاتي كه كنارشان مي افتد، خوش ريتم و جذاب است.
مدت زيادي از آن جلسات گذشت تا اينكه محمد نادري كه در سريال شمعدوني هم بازي كرده (بازيگر نقش هوشنگ مظاهري)، سري دوم كوچه مرواريد را كارگرداني كرد.
نوشتن عمده متن هاي سري اول و دوم هم به عهده خودش بود، اما در نتيجه همان اتاق فكر بود كه در نهايت به يك شخصيت جنوبي لبوفروش به نام جناب خان رسيدند. هديه هاشمي هم طراحي عروسك را به عهده داشته كه حسابي از او ممنونيم.
بين جنوبي بودن و لبو فروش بودنش ارتباطي هست يا دليل ديگري داشت كه اين شغل را برايش انتخاب كرديد؟
نه، قرابت خاصي با هم ندارند. شايد اگر مي خواستيم سراغ اولين پيشنهاد برويم يا سمبوسه فروش بود يا فلافل فروش، اما نمي خواستيم سراغ تصاوير تكراري از جنوب برويم.
تكيه كلام ها و ديالوگ هاي جناب خان چقدر حاصل متن است و چقدر نتيجه بداهه پردازي و خلاقيت فردي خودتان؟
طبيعتا كوچه مرواريد يك متن از پيش نوشته داشت و قصه ها براساس متن پيش مي رود. اما در خندوانه اين شكلي نيست و محصول بداهه پردازي و ايده هايي كلي است كه هر كدام از ما قبل از برنامه با خودمان سر برنامه مي بريم.
خود من از بچگي در شيراز و با جنوبي ها بزرگ شدم و خانه مان در محله اي بود كه خيلي از كساني به خاطر جنگ از خوزستان و كلا جنوب مجبور به مهاجرت شده بودند در آنجا زندگي مي كردند.
همه دوستان من در آن دوران، اكثرا خوزستاني و تك و توكي هم بوشهري يا از ساير شهرهاي جنوب بودند. من اصولا با فرهنگ آنها بزرگ شدم، يعني به نظر خودم همان قدر كه شيرازي هستم همان قدر هم جنوبي هستم
در نتيجه بخشي از چيزهايي كه الان مي بينيد از گذشته من به اين كاراكتر اضافه شده.
چرا از بين عروسك ها يا به اصطلاح ماپت هاي كوچه مرواريد، اين جناب خان بود كه براي ورود به «خندوانه» انتخاب شد؟
به نظرم خندوانه بيشتر برنامه بزرگسالان است. درست است كه طيف سني ندارد و بچه ها هم مي بينند و با بعضي بخش هايش ارتباط برقرار مي كنند، ولي عروسك بزرگسال در آن مجموعه، جناب خان بود.
هرچند، تعدادي عروسك بزرگسال ديگر هم وجود داشت، ولي نقششان كم بود. البته شايد رامبد بهتر بتواند به اين سوال جواب بدهد. همان جا در پشت صحنه كوچه مرواريد، شوخي هايي درآمد كه الان جلو صحنه خندوانه استفاده مي شود؛ مثلا شوخي با اسم رامبد و اينكه چقدر اين اسم براي جناب خان عجيب است.
درواقع، تصميم از پيش تعيين شده اي نبود. مجموعه اين شوخي ها باعث شد گروه و خود رامبد به اين نتيجه برسند كه اين عروسك در خندوانه جواب مي دهد.
دلايل فرعي هم براي ورود جناب خان به خندوانه وجود داشت؟ مثلا اينكه با مطرح تر شدن اين عروسك، به فروش كوچه مرواريد در شبكه نمايش خانگي كمك شود.
نه، اين حركت برنامه ريزي شده نبود. به نظرم رامبد به قدري روي برنامه اش حساس هست كه نخواهد به خاطر چنين چيزي، عروسكي را وارد خندوانه كند، ولي اگر به فروش كوچه مرواريد هم كمك كند، اتفاق خوبي است.
واقعا خودمان هم از اول نمي دانستيم حضور جناب خان در خندوانه چه سرنوشتي خواهد داشت.
بچه ها (ذبيحي و برقعي) اينجا شاهد هستند كه اول گفتيم با يك روز و يك برنامه شروع كنيم تا ببينيم اصولا عروسك در برنامه اي كه اصلا براي عروسكي بودن طراحي نشده، جواب مي دهد يا نه. ممكن بود جناب خان بيايد و خيلي زود هم مجبور شود از برنامه برود.
بده بستان هايي كه بين جناب خان و سروش صحت در خندوانه وجود دارد، چقدر حاصل بداهه پردازي و واكنش هر دو طرف در لحظه است؟ خصوصا اينكه هر دو در كوچه مرواريد با هم بازي داشته اند.
الان استندآپ كمدين هايي كه به خندوانه مي آيند، داستانشان را هم با خودشان مي آورند؛ يعني كسي پيش زمينه اي مشخص نمي كند و متني برايشان نمي نويسد.
به جناب خان هم از ابتدا اين جوري نگاه شد، يعني استندآپ كمديني كه خودش از بيرون مي آيد و خودش هم قرار است يك كارهايي بكند. به جز اينكه استندآپ كمدين است، خب گاهي وقت ها بين تماشاگران هم مي نشيند، ولي ما متني نداريم.
گاهي كه لازم باشد ما يك چيزهايي را با رامبد هماهنگ مي كنيم. گاهي هم كه دوست داريم رامبد واكنش آني از خودش نشان بدهد، هماهنگ نمي كنيم. درواقع به او مي گويم رامبد يك چيزهايي هست كه مي خواهم توي صحنه با آنها روبه رو بشوي.
اين اتفاقات غيرمنتظره اي كه مي گوييد دقيقا چيست؟ مثلا حرف زدن با مهمانان برنامه يا اظهارنظر كردن وسط حرف هايشان؟
طبيعتا معلوم نيست مهمانان چه خواهند گفت و ما نمي دانيم جريان چيست. واقعا مي شود گفت آنچه براي جناب خان در خندوانه اتفاق مي افتد در لحظه اتفاق مي افتد. البته ممكن است ما يك خط كلي داشته باشيم؛ مثلا مي گوييم كه امروز جناب خان دماغش را عمل كرده است.
احتمالا جنس و تيپ شخصيتي مهمانان برنامه هم تاثير خودش را دارد.
طبيعي است. اتفاقا شايد گاهي با مهماناني كه اين قدر جدي هستند كه ممكن است فضاي برنامه را خيلي جدي كنند، حضور جناب خان بتواند كمك كند.
رامبد جوان تا چه حد در مديريت اتفاقاتي كه جناب خان به آنها سمت و سو مي دهد، نقش دارد؟
اولا كه رامبد واقعا آدم باهوش و باحالي است و حسابي هم كارش را بلد است؛ يعني يك فضاي امن و دوست داشتني را در پشت صحنه برنامه خندوانه براي ما ايجاد كرده.
خيلي راحت هستيم؛ فضا آرام و خوب است و در مورد ايده هايي كه مطرح كرده ايم، هيچ وقت توي ذوق مان نخورده. حتي اگر موافق يك ايده اي نباشد، اين قدر باحال نه مي گويد كه ما راحت قبول مي كنيم از آن استفاده نكنيم.
خدا را شكر به ما اعتماد كرده و همان طور كه گفتيد چون برنامه زنده نيست، اگر هم اشكالاتي در اجرا وجود داشته باشد در تدوين درست مي شود.
تا حالا پيش آمده خودتان از حرفي كه جناب خان زده به خنده بيفتيد؟
راستش زياد سر ضبط خنده ام نمي گيرد، چون همزمان مجبورم روي چند چيز متمركز باشم.
از طرفي دو تا ساز هست كه خودم مي زنم، بعد يك ميكروفون روبه رويم هست كه بايد حواسم به آن هم باشد و بايد عروسك را هم روي مونيتور ببينم، از طرف ديگر بايد واكنش تماشاگران را جدا از قاب مونيتور ببينم و بايد فكر كنم قصه چيست.
گاهي بايد به حركت هاي در لحظه بچه ها (ذبيحي و برقعي) هم يك صدايي اضافه بشود.
واقعا سخت است كه بخواهيد همزمان روي اين همه موضوع متمركز باشيد.
البته امير سلطان احمدي درواقع مشاور فكري جناب خان در برنامه خندوانه است و جزء بچه هاي اتاق فكر و نويسندگان كوچه مرواريد هم بوده.
در خندوانه هم خيلي مواقع كنار من نشسته و يكدفعه يك چيزي توي گوشم گفته كه اين را بگو يا آن را بگو ... جدا از اين، خيلي وقت ها، اگر از روز قبل چيزي به ذهنم برسد، حتما با امير مشورت مي كنم.
كاراكترهاي عروسكي محبوبي كه تا امروز صداپيشگي شان را به عهده داشته ايد اگر در تيم كساني مثل ايرج طهماسب، حميد جبلي، مرضيه برومند يا رامبد جوان نبودند، به نظرتان باز هم همين قدر امكان ديده شدن داشتند و به قولي گل مي كردند؟
به نظرم در مجموعه اي مثل كلاه قرمزي سابقه اي كه پشت ساخت برنامه هست و حرفه اي بودن كساني كه در صدر اين كار قرار دارند مثل آقايان طهماسب و جبلي و خانم محبوب، قطعا خيلي تاثيرگذار است.
هر عروسكي كه به اين مجموعه اضافه مي شود درواقع يك شانس تازه است، ضمن اينكه يخ تماشاگر قبلا با اين مجموعه آب شده و همه منتظر هستند اتفاق خوبي شكل بگيرد.
اين موضوع در مورد كار با رامبد جوان و خندوانه هم به همين شكل است. اينكه مردم مجموعه اي را دوست داشته باشند، قطعا به عروسك هاي تازه وارد كمك مي كند.
- پنجشنبه ۱۵ مرداد ۹۴ | ۰۸:۲۲
- ۱,۴۶۶ بازديد
- ۰ نظر
كم هزينهترين شهرهاي ايران در نوروز+عكس 
براي رفع گرفتاري اين نماز را بخوانيد
خطاهاي ديد جالب و ديدني (4) 
تست هوش تصويري: تفاوت ها را بيابيد (8)
اعتماد به نفس در زندگي ( قسمت اول )
چند تكنيك ساده براي اينكه كودكان را تنبيه نكنيم!