شلوغ ترين جاي جهنم كجاست؟
- مجموعه: اصول و فروع دين
نماز عملي عبادي است كه انجام آن پنج بار در شبانه روز واجب است
خدا دربارهاش فرموده است: «إِنَّا أَرْسَلْناكَ بِالْحَقِّ بَشِيراً وَ نَذِيرا»؛ ما تو را به حق، براى بشارت و بيم دادن (مردم جهان) فرستاديم، در آيه ديگري چنين آمده است: «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمين»؛ ما تو را جز رحمت براى جهانيان نفرستاديم.
بر اساس آنچه كه در قرآن كريم بيان شده است، هيچ گاه رفتار و سيره پيامبر گرامي اسلام(ص) بدون اذن وحي نبوده، همان گونه كه گفتار آن جناب اين چنين بوده است و محاورات روزمره و عادي زندگي پيامبر(ص) هم از روي هوي و هوس نبوده است، در واقع محال بوده كه بر دامن آن جناب در اين وادي گرد گناه و خطا نشسته باشد.
بر همين اساس برخي با استناد به اطلاق آيه 3 و 4 سوره نجم «وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْيٌ يُوحى»؛ و هرگز از روى هواى نفس سخن نمىگويد آنچه مىگويد چيزى جز وحى كه بر او نازل شده نيست، معتقدند كه تمام سخنان و رفتار و كردار پيامبر(ص) از وحي ناشي شده است. از اين رو، هرگز احتمال كذب و خطا در آن نيست و بايد مطيع آن باشيم و به آن عمل كنيم.
حالا اين پيامبري كه سخنانش اين گونه وحي است و سخنانش از روي هوا و هوس نيست، در روايتي زيبا امت خود را با ملاك اهتمام به نماز به چهار گروه تقسيم كردند، در واقع پيامبر(ص) يك شاقول را به ما معرفي كرده كه بايد هر كسي آن را روي اعمال و رفتار خودش قرار دهد تا اعمالش را بر اساس دقيق كند، بياييم خودمان را بسنجيم و ببينيم در كدام گروه قرار ميگيريم؟
پيامبر(ص) در اين باره امتش ميفرمايند: «امت من چهار گروه هستند:
*ساهلان در نماز
پيامبر(ص): «صنفٌ يُصَلون، وَلكِنَهُم فِي صَلوتِهِم ساهُون، فكانَ لَهُم الوَيل، وَ الوَيلُ اِسمُ دَركةٍ مِن دَركاتِ جَهَنَم»؛ گروهي نماز ميخوانند، ولي در نمازشان سهل انگارند. پس «ويل» براي آنهاست، و «ويل» نام يكي از طبقات زيرين جهنم است، خداوند ميفرمايد: «فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ الَّذينَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُون»؛ پس واى بر نمازگزارانى كه در نماز خود سهلانگارى مىكنند.
«ساهون» از ماده «سهو» در اصل به معنى خطايى كه از روى غفلت سر زند، خواه در فراهم كردن مقدماتش مقصر باشد يا نه، البته در صورت اول معذور نيست، و در صورت دوم معذور است، ولى در اينجا منظور سهو توأم با تقصير است.
بايد توجه داشت كه خداوند در آيه نمىفرمايد «در نمازشان سهو مىكنند» زيرا سهو در نماز به هر حال براى هر كسي واقع مىشود، بلكه مىفرمايد «از اصل نماز سهو مىكنند» و كل آن را به دست فراموشى مىسپرند.
بنابراين «ساهون» عدهاي از مسلمانان هستند كه نماز را قبول دارند؛ ولي سهلانگاري ميكنند، اينها از نمازشان غافلند و اهتمامى به امر نماز ندارند و از فوت شدنش باكى ندارند، چه اينكه به كلى فوت شود و چه اينكه بعضى از اوقات فوت شود و چه اينكه وقت فضيلتش از دست برود و چه اينكه اركان و شرايطش و احكام و مسائلش را ندانند و نمازى باطل بخوانند.
در آيه شريفه تكذيبگر روز جزا به چنين نمازگزارانى تطبيق شده، چون حرف «فاء» كه بر سر جمله آمده مىفهماند جمله مزبور نتيجه تكذيب روز جزا است «أَرَأَيْتَ الَّذي يُكَذِّبُ بِالدِّين» و مىرساند چنين نمازگزارانى خالى از نفاق نيستند، چون تكذيب روز جزا تنها به اين نيست كه به كلى آن را منكر شود، كسى هم كه تظاهر به ايمان مىكند و نماز مسلمانان را مىخواند، اما طورى مىخواند كه عملاً نشان مىدهد باكى از روز جزا ندارد، او نيز روز جزا را تكذيب كرده.
«ويل» براي اين دسته است. يعني در طبقات زيرين جهنم جاي ميگيرند.
*ضايعكنندگان نماز
پيامبر(ص): «وَ صِنف يُصَلونَ اَحياناً، وَلايُصَلون اَحياناً، فَكانَ لَهُم الغَيُّ، وَالغيّ اِسمَ دَركةٍ مِن دَركات جَهنَم»؛ گروهي گاهي نماز ميخوانند و گاهي نميخوانند، پس «غي» مال آنهاست، و «غي» نام يكي از طبقات پايين جهنم است. خداوند متعال فرمود: «فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيًّا»؛ سپس جانشين آن مردم خداپرست قومي شدند كه نماز را ضايع كرده و از شهوات پيروي كردند، و اينها به زودي در «غي» افكنده خواهند شد.
اين آيه كريمه نشان ميدهد كه اولاً، ضايع كردن نماز با پيروي از شهوتها رابطه مستقيمي دارد، همان طور كه نماز انسان را از فحشاء و منكر باز ميدارد و مانع ارتكاب گناهان ميشود، ضايع كردن نماز هم، سبب پيروي از شهوتها و خواهشهاي نفساني كه سرچشمه فحشا و منكر است، ميشود.
از پيامبر اسلام(ص) نقل است كه در تفسير آيه «فخلف من بعدهم» ميفرمايند: «شصت سال بعد از من، افرادي روي كار ميآيند كه نماز را ضايع مي كنند و در شهوتها غوطهور ميشوند و به زودي نتيجه گمراهي خود را خواهند ديد»، حال اگر مبدأ شصت سال را هجرت پيامبر در نظر بگيريم، اين پيش بيني بر زمان بني اميه و حكومت يزيد، منطبق ميشود.
ثانياً، نقطه حساس حفظ سلامت نسل و تداوم پاكي در نسلهاي بعدي، پاي بندي به ارتباط مستمر با خداوند است و ضايع كردن اين رابطه، پاكي و طهارت را از سلسله فرزندان بشر ميربايد، آنچه كه بايد در رابطه با اين گروه مورد توجه قرار گيرد، معناي «ضايع كردن و انواع آن» است. بايد ديد كه چگونه نماز ضايع مي شود؟
ضايع كردن يك عمل، يعني آن را به نحوي انجام دهي كه نتيجه و اثر واقعي آن ظاهر نشود به طوري كه بود و نبودش و انجام دادن و ندادنش، مساوي باشد، علامه طباطبايي در تفسير آيه ميگويد: «مقصود از اضاعه نماز تباه كردن نماز است، همراه با سستي در امر نماز و خوار شمردن آن و به بازي گرفتن و تغيير ايجاد كردن در آن و ترك نماز بعد از گرفتن و قبول آن».
ميتوان گفت: بد نماز خواندن و نماز را بدون آرامش و با سرعت به جا آوردن از مصاديق ضايع كردن نماز است، نقل شده كه روزي پيامبر گرامي اسلام(ص) وارد مسجد شدند، شخصي را ديدند كه با شتابزدگي نماز ميخواند و با ركوع و سجود ناقص، آن را انجام ميدهد، فرمودند: عمل اين شخص مانند نوك زدن كلاغ بر زمين براي برچيدن دانه است. «لَئِنْ مَاتَ هَذَا وَ هَكَذَا صَلَاتُهُ لَيَمُوتَنَّ عَلَى غَيْرِ دِينِي»؛ اگر اين شخص با چنين نمازي بميرد، قطعاً خارج از دين (اسلام) مرده است.
حجتالاسلام ابوترابي(ره) ميگويد: بعثيها در اردوگاه ميگشتند تا ببينيد رهبر فكري اسراي ايراني چه كسي است؟ 150 نفر از اسرا را به عنوان رهبران فكري جدا كردند و به يك شهري بردند و شروع كردن به شكنجه كردن آنها تا اعتراف بگيرند. يك شب من را به همراه عدهاي براي شلاق زدن بردند. آن شب دو نفر از اسرا را چنان زدند كه چشمشان از حدقه درآمد و همان جا كور شدند! بقيه را هم در حدي ميزدند كه خون تمام زمين را گرفته بود. ما آن شب خيلي كتك خورديم. هوا مهتابي بود. براي نماز بلند شديم و در حالي كه دستمان را به ديوار گرفته بوديم، نماز خوانديم. نماز را خوانديم و افتاديم. بعد متوجه شديم كه اين مهتاب براي صبح نبوده است. آن شب هوا مهتابي بوده است. اما ما خيال كرديم كه صبح شده است. دوباره صبح كه شد، بلند شديم و نماز خوانديم.
آري اسرا و شهدا آن شبي كه كتك خوردند تا حدي كه چشم برخي آنها از حدقه بيرون آمد، دوبار نماز صبح ميخوانند. اما بعضي از افراد راحت از كنار نماز ميگذرند؟ مغازهاش را نميبندد براي اينكه يك مشتري يك كيلو نخود بخرد. واقعاً وقتي آدم نگاه ميكند ميبيند كه بعضيها از چه چيزهايي گذشتند، ولي بعضيها از هيچ چيز نميگذرند!
وقتي امامان ما صداي اذان را ميشنيدند، رنگشان ميپريد. سر نماز آنچنان محكم ميايستادند كه جز باد، عباي اينها را تكان نميداد. امامان ما اين چنين حضور قلب داشتند. تازه وقتي نماز ميخواند، ميگويد: «إِلَهِي إِنْ كَانَ فِيهَا خَلَلٌ أَوْ نَقْصٌ مِنْ رُكُوعِهَا أَوْ سُجُودِهَا فَلَا تُؤَاخِذْنِي وَ تَفَضَّلْ عَلَيَّ بِالْقَبُولِ وَ الْغُفْرَانِ»؛ اگر در ركوع يا در سجود نماز من خلل و نقصي ديدي، خدايا به بزرگي خودت قبول كن، پس براي كساني كه نماز را ضايع كنند، يعني نسبت به انجام آن سست باشند و نماز را خوار بشمارند و آن را به بازي بگيرند، جايگاهشان در يكي از طبقات پايين جهنم به نام «غي» است.
*تاركان نماز
پيامبر(ص): «وَ صِنف لايُصَلون اَبداً فَكانَ لَهُم سَقَر، وَ سقر اِسم دَرَكات جَهَنَم»؛ گروهي كه هيچ وقت نماز نميخوانند، «سقر» براي آنهاست، «سقر» هم نام يكي از طبقات زيرين جهنم است. (سقر سخترين و پر جمعيتترين دركات دوزخ است) خداوند متعال فرمود: «ما سَلَكَكُمْ في سَقَرَ قالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ»؛ اهل بهشت از اهل جهنم سؤال ميكنند: چه چيزي شما را به «سقر» كشاند؟ در جواب ميگويند: ما از نمازگزاران نبوديم.
زهي روي سياه بينمازان/زهي حال تباه بينمازان
عجب دارم اگر آتش نبارد/ز شومي گناه بينمازان
ترك نماز، كوتاهي در مهمترين دستور الهي و انجام ندادن بزرگترين وظيفه و برنامه زندگي است و اين مساوي است با ناشكري، ناسپاسي و كفران نعمتهاي الهي و برداشتن عمود و ستون دين؛ زيرا نماز پايه و ستون اصلي دين است.
نماز، نخستين عبادتي است كه بر پيامبر(ص) و پيروانش در مكه واجب شد
اما تاركان نماز را ميتوان به چهار دسته تقسيم كرد:
دسته اول: ترك نماز از روي انكار: يعني نماز را كه يكي از ضروريات دين است، واجب ندانسته و خود را موظف و مكلف به انجام آن نميداند، چنين شخصي كافر است.
دسته دوم: ترك نماز از روي سهلانگاري و بياعتنايي: اين قبيل افراد با ترك نماز، مرتكب گناه كبيره شده و فاسق ميگردند.
دسته سوم: ترك نماز در بعضي اوقات: اين اشخاص در اثر ضعف ايمان بيتوجهي به آخرت، گاهي نماز خوانده و گاهي ترك ميكنند و يا اينكه نماز را در وقتش بجا نميآورند، اينان هر چند مانند دو قسم ديگر نيستند، لكن از روايات اين گونه استفاده ميشود كه از ضايع كنندگان نمازند، چنانكه اميرالمؤمنين(ع) ميفرمايد: «هيچ عملي به پيشگاه خداوند محبوب تر از نماز نيست، پس چيزي از امور دنيا، شما رااز خواندن نماز اول وقت باز ندارد، زيرا خداوند تعالي مذمت نموده قومي را و فرموده: واي بر آن نماز گزاراني كه از نمازشان غفلت كنند و در انجام آن در اول وقت مسامحه ورزند و عمداً تاخير اندازند».
دسته چهارم: ترك واجبي از واجبات نماز: يعني نماز ميخواند، اما نه آن نمازي كه از او خواستهاند، بلكه نمازي كه در لباس يا مكان غصبي خوانده شده و يا قرائت و اذكار واجبي را غلط ميخواند. از ظاهر روايات چنين احتمال ميرود كه اين قبيل افراد نيز از ضايعكنندگان نماز به شمار ميروند. رسول خدا(ص) فرمودند: «دزدترين دزدها كسي است كه از نمازش بدزدد، گفته شد: يا رسول الله، چگونه از نمازش ميدزدد؟ فرمود: ركوع و سجود آن را تمام انجام نميدهد».
اما در عواقب ترك نماز به ذكر چند مورد بسنده مي كنيم:
دوري از امان خدا و رسول
رسول خدا(ص) فرمودند: «مَنْ تَرَكَ الصَّلَاةَ مُتَعَمِّداً فَقَدْ بَرِئَ مِنْ ذِمَّةِ اللَّهِ وَ ذِمَّةِ رَسُولِ اللَّهِ»؛ كسي كه نماز را عمداً و بدون علت ترك كند از امان خدا و رسولش دور خواهد بود.
حبط اعمال
رسول خدا(ص) فرمودند: «مَنْ تَرَكَ صَلَاتَهُ حَتَّي تَفُوتَهُ مِنْ غَيرِ عُذْرٍ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ»؛ كسي كه نمازش را بدون عذر ترك كند (نخواند) تا وقت آن بگذرد، عمل او نابود شده است.
ويراني دين
پيامب (ص) در حديث ديگري فرمودند: «الصَّلَاةُ عِمَادُ الدِّينِ فَمَنْ تَرَكَ صَلَاتَهُ مُتَعَمِّداً فَقَدْ هَدَمَ دِينَه»؛ نماز ستون دين است، هر كس از روى عمد نماز خود را ترك كند، دينش را ويران كرده است.
*خاشعان در نماز
پيامبر(ص): «وَ صِنف يُصَلون اَبداً وَ هُم صَلوتهم خاشِعُون»؛ گروهي هميشه نماز ميخوانند و در نمازشان خشوع دارند. خداوند متعال فرمود: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذينَ هُمْ في صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ»؛ مؤمنان رستگار شدند، آنهايي كه در نمازشان خشوع دارند.
«افلح» از ماده «فلح و فلاح» در اصل به معنى شكافتن و بريدن است، سپس به هر نوع پيروزى و رسيدن به مقصد و خوشبختى اطلاق شده است، البته فلاح و رستگارى معنى وسيعى دارد كه هم پيروزيهاى مادى را شامل مىشود، و هم معنوى را، و در مورد مؤمنان هر دو بعد منظور است.
پيروزى و رستگارى دنيوى در آن است كه انسان آزاد و سربلند، عزيز و بىنياز زندگى كند، و اين امور جز در سايه ايمان امكان پذير نيست، و رستگارى آخرت در اين است كه در جوار رحمت پروردگار، در ميان نعمتهاى جاويدان، در كنار دوستان شايسته و پاك و در كمال عزت و سربلندى به سر برد.
در اذان اين چنين ديگران را به نماز دعوت ميكنيم «حي علي الفلاح» اين جمله به صورت اجمالي يكي از اسرار نماز را بيان ميكند كه رستگاري در نماز است و بشتابيد براي رستگار شدن.
آيتالله بهجت ميفرمايد: «هر قدر كه امور نمازت منظم باشد امور زندگيت هم تنظيم خواهد شد! مگر نميداني كه رستگاري و سعادت با نماز قرين گشته است؟! «حي علي الصلاة حي علي الفلاح».
نماز در جبههها هم سبب رستگاري رزمندگان شد و هم سبب سربلندي و پيروزي كشور ايران، حسين احمد آبادي يكي از آزادگان سرافراز جنگ تحميلي نقل كند: يكي از برادراني كه در آسايشگاه با ما به سر ميبرد، خيلي به نماز اهميت ميداد و هيچ وقت نماز اول وقت را ترك نميكرد. او تنگي نفس داشت و بسياري اوقات نفسش ميگرفت، به قلبش فشار ميآمد. بعد از اين حالت به زمين مي افتاد.
بارها اتفاق افتاده بود كه او هنگام خواندن نماز آنقدر سرفه مي كرد كه نقش بر زمين ميشد، مدتي نگذشت كه حالش وخيم شد و متوجه شديم كه او مبتلا به سرطان ريه شده است. دائم خون بالا مي آورد. ديگر نميتوانست راه برود. وقتي ميخواست وضو بگيرد دو نفري زير بازوانش را ميگرفتيم.
يك روز موقع نماز مغرب مي خواست از جايش بلند شود. هر چه تلاش كرد ميسر نشد. يكي از بچهها كه شاهد اين صحنه بود، با حالتي دلسوزانه و از روي شفقت گفت: امير جان با اين وضع، مگر مجبوري نماز بخواني؟ او با عصبانيت پاسخش را داد و گفت: به خدا قسم اگر بميرم، باز هم جنازهام نماز ميخواند.
اميدواريم خداوند متعال همه ما را از گروه چهارم قرار دهد و ما را مشمول دعاي حضرت ابراهيم(ع) كه در قرآن آمده قرار دهد: «رَبِّ اجْعَلْني مُقيمَ الصَّلاةِ وَ مِنْ ذُرِّيَّتي رَبَّنا وَ تَقَبَّلْ دُعاءِ»؛ خدايا! مرا و نسل و فرزندان مرا اقامه گر نماز قرار بده.خدايا، دعايم را بپذير.
منبع:farsnews.com
- چهارشنبه ۱۲ خرداد ۹۵ | ۰۸:۰۸
- ۵۰ بازديد
- ۰ نظر