وام و جوانان - آروم بگير، وام نگير

وبلاگ ادیب قوچانی مطالب جذاب جالب خواندني اخبارهاي فرهنگي هنري واموزشي علمي فن اوري اينترنت موبايل سلامت اموزش اشپزي جوانان گردشگري ديني فن اوري تحصيلي اعتياد موفقيت ورزشي طب سنتي دعا خانه داري زناشويي والدين موفق اشپزي و....

وام و جوانان - آروم بگير، وام نگير

داستان وام هاي جديدي كه بانك ها مي دهند، چيست؟ آيا وام گرفتن در شرايط فعلي به نفع جوانان است؟

هفته نامه همشهري جوان - محمدتقي حاجي موسوي: داستان وام هاي جديدي كه بانك ها مي دهند، چيست؟ آيا وام گرفتن در شرايط فعلي به نفع جوانان است؟

وام خودرو، وام خريد كالاي ايراني، كارت اعتباري خريد كالاي بادوام ايراني. زماني كه اين گزارش را مي خوانيد تقريبا يك هفته اي مي شود كه پرداخت اين وام هاي جديد شروع شده است؛ وام هايي كه قرار است چاره دولت باشند براي خروج از ركود اقتصادي و به حركت انداختن دوباره چرخ هاي صنعت. هر روز بخش عمده اي از بخش هاي خبري تلويزيون و صفحات روزنامه ها به اين اختصاص يافته كه شرايط دريافت وام هاي جديد چيست و اين كمك هاي مالي قرار است چه تغييري در زندگي مردم ايجاد كنند.

آروم بگير، وام نگير


حالا ما به بهانه كليد خوردن پرداخت اين وام ها رفته ايم سراغ تمام وام هايي كه جوان ها مي توانند از بانك ها يا جاهايي ديگر بگيرند و بزنند به زخم هاي زندگي شان؛ وام هايي مثل جعاله، وام خريد مسكن براي خانه اولي ها، وام وديعه مسكن، وام ازدواج و چند وام ديگر.

بعدش هم با يكي از اقتصاددان ها صحبت كرده ايم تا او براي ما روشن كند كه آيا اين استقراض از بانك ها و هميشه بدهكار دولت بودن به نفع ماست يا نه؟ در كنار اينها نظرات موافقان و مخالفان وام گرفتن را هم آورده ايم تا شما بعد از خواندن آن بتوانيد با يك ديد درست به سمت بانك ها قدم برداريد و احتمالا وام مورد نياز خويش را اخذ بفرماييد. پس با ما باشيد.

وام گرفتن به چه دردي مي خورد؟ يا اندر فوايد استقراض از غير

ما با وام هايمان زنده ايم

خيلي ها هستند كه كلا با وام گرفتن و قرض و قوله مخالفند و اعتقاد دارند انسان نبايد خودش را بدهكار ديگران كند و هر بار كه سررسيد پرداخت مي رسد، بر اجداد خويش درود بفرستد كه عجب شكري ميل كردم و اين صحبت ها. از نظر اين عده، آدم يا چيزي نمي خرد يا اگر خواست بخرد به صورت نقد و جيرينگي اقدام به پرداخت پول مي كند و بي خود اعصاب خودش را خرد نمي كند.

به همين خاطر بيشتر اين افراد ديرتر از ديگران صاحب زار و زندگي مي شوند و در تالار افتخاراتشان اين مورد را ثبت و ضبط مي كنند كه بنده در طول عمر پربار خويش به هيچ احدالناسي بدهكار نبوده ام و هم اكنون كه هيچ آهي در بساط ندارم، جان به جان آفرين تسليم مي كنم. به همين مناسبت در اينجا مي خواهيم با ذكر دلايلي اين جماعت را راضي كنيم تا آنها هم به خيل وام گيرندگان بپيوندند و حالش را ببرند و به اين نكته فكر كنند كه اينجا ايران است و هر كس كه وام نگيرد، انگاري چيزي از هويت ايراني اش كم است و اين اصلا خوب نيست!

اولين خاطرات ما از كلمه وام و استقراض بر مي گردد به كتاب تاريخ و ماجراهاي استقراض شاهان قاجار از بانك هاي اروپايي تا تقريبا از همان موقع مفهوم وام گرفتن در نظر ما به نوعي منفي شكل بگيرد و با خودمان فكر كنيم اگر ما هم وام ازدواج بگيريم مثل اين است كه هزار ليره استرلينگ از رويال بانك اسكاتلند قرض گرفته ايم و تا عمر داريم بايد ذليل عالم باشيم، اما واقعيت با چيزي كه فكر مي كنيد خيلي تفاوت دارد. براي اثبات آن، نكاتي را گوشزد مي كنيم. تورم بالا قطعا چيز خوبي نيست و به ضرر اقتصاد كشور است. منتها هميشه مي شود از تهديدات فرصت ساخت و تورم نيز از اين قاعده مستثنا نيست. حال چطور بايد از آن استفاده كرد؟ با وام گرفتن. يعني چي؟

آروم بگير، وام نگير


 در اقتصادي كه تورمش همواره دورقمي است و برخي اوقات اين عدد تا 30 و 40 هم مي رسد، هيچ چيز بهتر از آن نيست كه شما از بانك وام بگيريد چرا كه در شرايط تورمي، ارزش پول، هر سال دچار افت مي شود و اين طوري شمايي كه براي مثال در سال اول 400 هزار تومان قسط مي دهد، در سال هاي سوم و چهارم ارزش اين مبلغ حدود يك سوم كم مي شود و آن موقع انگار كه داريد 300 هزار تومان قسط مي دهيد. اين روند همين طور ادامه دارد و هر چه مدت بازپرداخت طولاني تر شود، ارزش پولي كه بر مي گردانيد، كمتر مي شود.

حالا ممكن است بگوييد كه اين طولاني شدن بازپرداخت يعني اينكه شما داريد پول بيشتري به بانك بر مي گردانيد، اما اصلا مهم نيست؛ چرا كه شما در اين مدت حال را برده ايد. فكر كنيد شما مي خواهيد يك پرايد بخريد و پول كافي نداريد. چه كار بايد بكنيد؟ از ترس وام گرفتن و اينكه بعد از هفت سال به جاي 15 ميليون بايد 25 ميليون تومان برگردانيد، هر روز زير باران منتظر تاكسي و اتوبوس مي مانيد؟ با خانواده تان مسافرت نمي رويد.  چون خودرو نداريد؟ منتظر مي شويد تا پول هايتان را جمع كنيد و بعدا ماشين بخريد؟ چقدر بايد منتظر بمانيد؟

بياييد يك دو دوتا چهارتاي ساده بكنيم. فرض كنيد شما يك ميليون تومان در ماه درآمد داريد. براي خريد نقدي پرايد چقدر بايد صبر كنيد؟ 20 ماه؟ نه! جواب درست خيلي بيشتر از اين چيزهاست، چرا كه تجربه نشان داده جمع كردن پول كار بسيار سختي است و شما تا مجبور نباشيد، اين كار را نمي كنيد. وام گرفتن اين اجبار را ايجاد مي كند كه هر ماه پول مشخصي را به بانك بپردازيد، اما اگر اجبار نباشد، احتمالا بايد سه سال صبر كنيد تا پولتان جمع شود؛ اگر تا آن موقع پولتان دست نخورد و البته با اين تورمي كه ما داريم، خودروي دلخواه تان گران تر نشده باشد كه تقريبا محال است!

تو فكر يك سقف باش

بگذاريد كم ريسك مان را بيشتر كنيم. برويم سراغ وام مسكن. شايد با خودتان بگوييد من هنوز جوانم و به خودرو نياز ندارم و اصلا پياده روي براي سلامتي خوب است، اما خانه چي؟ خانه كه ديگر از اوجب واجبات است. براي خانه دار شدن مي خواهيد چه كار كنيد؟ منتظر بمانيد تا پول هايتان را جمع كنيد؟ منتظر كاهش قيمت مسكن باشيد؟ اجاره نشيني را ترجيح مي دهيد؟

از همين آخري شروع مي كنيم. الان بيشتر كساني كه خانه اجاره مي دهند، دوست دارند اجاره بيشتري به جاي پول پيش دريافت كنند، چون خرج زندگي شان از اين راه در مي آيد. يك آپارتمان 50 متري معمولي را در تهران در نظر بگيريد. اجاره اش چقدر است؟ كمتر از ماهي 500 هزار تومان است؟ چند سال مي خواهيد اين اجاره نشيني را ادامه بدهيد؟ چند بار مي توانيد اثاث كشي كنيد؟ بهتر نيست با گرفتن يك وام بزرگ خودتان را خلاص كنيد؟ اقساطش سنگين است؟ بله. قطعا بيشتر از ماهي يك ميليون تومان است، اما باز هم همان مساله مرور زمان اينجا صادق است. افزون بر اينكه مسكن سرمايه است و توي اين چند سال حتي يك بار هم خانه ارزان نشده و احتمالا هيچ گاه چنين اتفاقي نخواهد افتاد.

نگارنده خود شاهد بوده كه وام يك ميليوني مسكن در سال 70 با اقساط ماهي 10 هزار تومان در حوالي سال 80 تبديل به يك شوخي بزرگ شده بود و پرداخت اقساطش بيشتر موجبات خنده و شادي جمع را فراهم مي كرد، برعكس سال هاي اوليه بازپرداخت كه كلي استرس ايجاد مي كرد. باور كنيد.

آروم بگير، وام نگير


جوگير نشويد

با اين اوصاف وام گرفتن در كشوري با اقتصادي شبيه به ما كلا به صرفه است و در طبقه متوسط يكي از بزرگ ترين راه هاي پيشرفت و افزودن به دارايي ها همين وام گرفتن هاست كه البته افتخارش به اين سادگي ها هم نصيب هر كسي نمي شود و براي گرفتن اش بايد صبر ايوب داشته باشيد و چندين و چند ضامن معتبر كه اكنون حكم كيميا را پيدا كرده اند، ولي اينجا يك اماي بزرگ وجود دارد و آن اينكه هر وامي بگيريد، اما براي هر چيزي وام نگيريد.

 اصولا وام گرفتن براي كالاهاي مصرفي به عقيده همه كارشناسان اقتصادي كاري اشتباه است؛ چرا كه با پايان دوره بازپرداخت، عمر آن كالا هم به پايان رسيده و انگار كه پولتان را ريخته ايد توي جوي آب؛ نه اينكه خريد كالا بد باشد، اما دادن پول بيشتر براي آن ارزش ندارد.

البته يكسري كالاهاي استثنا وجود دارند. مثل فرش دستباف. شما هرقدر فرش دستباف قسطي بخريد، باز هم ضرر نمي كنيد، چون تبديل به سرمايه مي شود و بعد از گذشت چندين سال باز هم ارزش خودش را دارد. اما آباژور قسطي، نه! پس حواستان باشد در گرفتن وام جوگير نشويد و وام مورد نظر را به كالاي مناسب متصل كنيد تا بعد از پايان اقساط به بيهودگي كاري كه كرده ايد، نينديشيد و انگشت حسرت به دندان نگزيد.

آروم بگير، وام نگير


اين جوري وام نگيريد؛ اصلا!

مهدي شادماني: وام گرفتن كلا خوب است. اصلا وام براي مردهاست. اگر مردي، مرد زندگي شده، حتما وامي هم داشته كه برگرداند، والّا با اين حقوق ها و هزينه ها نه مي شود پولي جمع كرد و نه مي شود آينده بهتري درست كرد. هر قدر هم خرج كنيد، باز هم نياز به خرج كردن خواهيد داشت، يعني هر قدر هم پول داشته باشيد، باز آخرهاي ماه پولتان تمام مي شود. با اين تصور وام گرفتن خوب است، اما به شرطي كه به جمع شدن سرمايه شما كمك كند و مثلا چهار يا پنج سال ديگر به كارتان بيايد. بگذاريد خيلي راحت برايتان توضيح بدهم كه جمعت شدن سرمايه يا از طريق خريد طلاي دست دوم و دلار است يا خريد مسكن.

غير از اين هيچ وامي صرفه اقتصادي ندارد. شما وام مي گيريد و پنج سال قسط مي دهيد و بعد طلا و دلار يا خانه داريد. البته منظور من از وام گرفتن، وام هايي است كه سود دارند، اما مثلا خريد قسطي اجناس اگر با سود نزديك به صفر باشد، ضرر و زياد ندارد؛ اين طور كه شما بتوانيد يك تلويزيون 2 ميليون توماني را در 10 قسط 200 توماني بخريد، اما چون معمولا چنين شانسي وجود ندارد، بهتر است در اين مورد بحث نكنيم.

كجا بوديم؟ همان وام هاي 12 درصد و 14 درصد. شما اگر طلاي دست دوم بخريد، بعد از پنج سال دوباره همان طلاي دست دوم را خواهيد داشت كه در اين پنج سال فقط تغييرات قيمت جهاني رويش تاثير گذاشته و قديمي نمي شود. خانه هم كه مشخص است. وقتي قرار است ماهي nهزار تومان براي اجاره خانه بدهيد و توانايي مالي داريد، بهتر است n+nهزار تومان قسط بدهيد و در نهايت صاحبخانه شويد. اما وام هايي كه امروز مي دهند به غير از وام ازدواج كه خب درصد سودش بسيار پايين است، واقعا سود ندارند.

آروم بگير، وام نگير


تصور كنيد وامي گرفته ايد كه با آن يك ماشين داخلي بخريد؛ وامي كه بايد مثلا ماهي 400 هزار تومان بدهيد و در نهايت بعد از هفت سال قسط هايتان به پايان برسد، اما مشكل اساسي اينجاست كه ماشين ايراني شما اگر بعد از دو سال به خرج نيفتد، حتما بعد از پنج سال هزينه هاي زيادي خواهدداشت.

 ماشيني كه به خرج افتاده بعد از پنج سال قيمتي ندارد. به غير از اين خرج هاي بزرگ، ماشين لوازم مصرفي از جمله روغن و لنت و لاستيك و هزار جور خرج ديگر هم دارد. در نتيجه شما با خريد يك ماشين عملا يك چاله خريده ايد كه بايد ماهي 400 هزار تومان برايش قسط بدهيد و ماهي 100 هزار تومان هم براي هزينه هايش كنار بگذاريد كه بتوانيد از پس خرج هايش بربياييد. اينها تازه به غير از تصادفات و بيمه است.

شما سالي چندصد هزار تومان براي بيمه كردن ماشين مي دهيد و اگر بيمه بدنه نكرده باشيد- هزينه اش خيلي زياد است- در اولين تصادف با مشكلات عمده تري مواجه مي شويد. اگر از پس هزينه ها هم بربياييد، پس از هر خشي كه روي ماشين شما مي افتد، قيمت اش پايين تر مي آيد. هر سالي هم كه از عمرش بگذرد و هر كيلومتري كه به كار كردن اش اضافه شود، باز هم ارزان تر مي شود. شما به طور مثال يك پرايد مي خريد و در هفت سال 47 ميليون تومان هزينه مي كنيد، اما بدترين قسمت اش اين است كه بعد از هفت سال پرايدتان را 7 ميليون هم نمي خرند. در حالي كه اگر با ماهي 400 هزار تومان، طلاي دست دوم بخريد، حداقل بعد از هفت سال برابر 47 ميليون تومان طلا خواهيد داشت.

براي خريد لوازم خانه هم شرايط همين طور است. البته بعضي خريدها هستند كه نمي شود انجامشان نداد؛ مثلا خانه، يخچال مي خواهد، تلويزيون مي خواهد و وسائل ديگر، اما توصيه اصلي اين است كه اگر 10 ميليون تومان نداريد، خريد اجناس دست دوم و مطمئن، بهتر از رفتن زير بار چنين وام هايي است.

تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد