قوچانيهاي مقيم تهران -تعطيلي ۵۰ روزه كار براي خدمت به خلق خدا

وبلاگ ادیب قوچانی مطالب جذاب جالب خواندني اخبارهاي فرهنگي هنري واموزشي علمي فن اوري اينترنت موبايل سلامت اموزش اشپزي جوانان گردشگري ديني فن اوري تحصيلي اعتياد موفقيت ورزشي طب سنتي دعا خانه داري زناشويي والدين موفق اشپزي و....

قوچانيهاي مقيم تهران -تعطيلي ۵۰ روزه كار براي خدمت به خلق خدا

تعطيلي ۵۰ روزه كار براي خدمت به خلق خدا
تاريخ انتشار : شنبه ۹ آبان ۱۳۹۴ ساعت ۱۲:۰۳
 
حسينيه كمي بالاتر از ميدان فرحزاد قرار دارد. براي رفتن به داخل آشپزخانه بايد از پله‌ها پايين رفت. داخل آشپزخانه شور و حال عجيبي بر پاست. در اين آشپزخانه افرادي هستند كه با وجود شغل ثابت، مدت ۵۰ روز كار خود را تعطيل مي‌كنند و به‌عنوان خادم رسمي حسينيه در آن به پختن غذاي نذري مي‌پردازند. چراكه حسينيه اعظم فرحزاد از جمله نقاط شاخص محله فرحزاد است. با اينكه سال ۱۳۷۴ بناي حسينيه بازسازي شده، ولي اهالي قدمت آن را به ۴۰۰ سال قبل رقم مي‌زنند و سال‌هاست كه ماه محرم و صفر، آشپزخانه حسينيه به مدت ۵۰ روز به اهالي خرج مي‌دهد. هزينه نذري‌هاي اين ايام از محل زمين‌هاي وقفي حدود ۵۰ نفر از اهالي تأمين مي‌شود و هر روز حدود ۴ هزار نفر از اين مكان اطعام مي‌شوند. در اين گزارش با تعدادي از آشپزهاي اين حسينيه به گفت‌وگو نشستيم.

به گزارش جهان به نقل از محله من، چهره مهرباني و خنداني دارد و به اصطلاح ناخداي اين كشتي است. مدام صلوات مي‌فرستد و جمعيت حاضر در آشپرخانه او را همراهي مي‌كنند. «محمد فرحزادي» از زماني كه به ياد دارد، خادم حسينيه فرحزاد بوده است. او از ۱۲ سالگي با پدرش به حسينيه آمد. اجدادش همگي در حسينيه خادم بوده‌اند. او در حالي‌كه برنج داخل كفگير را مزه مزه مي‌كند مي‌گويد: «‌‌اوايل كفشدار حسينيه بودم. از ۲۰ سال پيش هم مسئول آشپزخانه شدم. در ماه محرم و صفر ۵۰ روز خانه و زندگي و كار را رها مي‌كنم و به عشق امام حسين(ع) در حسينيه ساكن مي‌شوم.» فرحزادي نمايندگي يكي از شركت‌هاي خودرو كشور را دارد. وقتي مي‌پرسم چگونه ۵۰ روز كار خود را رها مي‌كند مي‌گويد: «‌‌كار مهم نيست، من به عشق امام حسين(ع) اينجا هستم. از زماني كه براي او خدمت مي‌كنم زندگي‌ام شبيه دانه‌هاي انار شفاف شده است.»

* هديه خدمت

۴۰ سال قبل كفش‌دار حسينيه بود. «علي فرحزادي» در حالي كه روي برنج نذري با ملاقه بزرگ آب مي‌ريزد مي‌گويد: «اگر آقا امام حسين(ع) بخواهد همه مشكلات حل مي‌شود.» او از باغداران فرحزاد است و از ۸ سال پيش تمامي ۵۰ روز محرم و صفر، در آشپزخانه حسينيه به پختن غذاي نذري به هم‌محله‌اي‌هايش كمك مي‌كند. مي‌گويد: «نتيجه خدمت به امام حسين(ع) را در زندگي‌ام ديده‌ام. آقايم به من هديه‌هاي خوبي در زندگي داده است. ابتدا همسرم و بعد ۳ فرزند صالح هديه اوست. به گونه‌اي كه پسرم از خادمان حسينيه شده، يكي از دخترانم ازدواج كرده و دختر ديگرم تحصيلات حوزوي دارد.»

* تأثير لقمه حلال

سال‌هاست كه اجدادش خادم حسينيه فرحزاد هستند. او هم از سال ۱۳۷۸ به‌عنوان خادم حسينيه جانشين پدرش شده است. وقتي از «محمدمهدي فرحزادي» مي‌پرسم چه‌كاري در آشپزخانه حسينيه انجام مي‌دهي مي‌گويد: هر‌كاري كه از دستم بر بيايد. او تمام۵۰ روز در حسينيه خدمت مي‌كند و معتقد است اين كارش باعث شده كه نان حلال وارد زندگي‌اش شود. محمدمهدي فرحزادي فلسفه جالبي هم دارد مي‌گويد: «در فرحزاد آشپزخانه‌هاي ساكنان در ايام محرم و صفر به مدت ۵۰ روز تعطيل مي‌شود و مردم از غذاي نذري استفاده مي‌كنند.» او ادامه مي‌دهد: «وقتي نوزاد بودم مادرم در همين حسينيه و از غذاي نذري روزهاي محرم و صفر استفاده مي‌كرد. به همين‌ترتيب پدرم سر سفره امام حسين(ع) بزرگ شدند. همين باعث شد تا روزي حلال وارد خانواده ما شود.» شغل اصلي او خريد و فروش اتومبيل است؛ ولي او به عشق امام حسين (ع) مدت ۵۰ روز كار را تعطيل مي‌كند.

* احساس خستگي نمي‌كنم

حدود ۴۰ سال قبل همراه خانواده‌اش از قوچان به محله فرحزاد آمد. قوچاني‌هاي فرحزاد از طايفه‌هاي قديمي محله هستند. آنها براي خودشان حسينيه مستقل دارند. «محمد جعفري» شغلش بنايي ساختمان است. او در ايام محرم به مدت ۱۴ روز در حسينيه قوچاني‌هاي فرحزاد به اهالي خدمت مي‌كند. بعد از آن هم تا پايان ۵۰ روز همراه هم‌محله‌اي‌هاي فرحزادي‌اش است. «محمد جعفري» در فرحزاد حس غربت ندارد. او فرحزاد را محله خودش مي‌داند و مي‌گويد: «در ماه محرم و صفر از صبح زود تا حدود ۶ بعدازظهر در ساختمان كار مي‌كنم. سپس تا آخر شب در حسينيه مشغول خدمت به اهالي هستم.» او تأكيد مي‌كند: «زماني كه براي امام حسين(ع) خدمت مي‌كنم؛ اصلاً خسته نمي‌شوم.»

* پول نذر جور مي‌شود

از همه ساكت‌تر است. بايد خوب دقت مي‌كردي تا مي‌توانستي او را از ميان ديگ‌هاي بزرگ و كفگيرهاي كشيده پيدا كنيد. «محمود فرحزادي» آرام در گوشه‌اي از آشپزخانه مشغول هم‌زدن روغن است. او حدود ۵۰ سال است كه در تمامي روزهاي خرجي حسينيه كار مي‌كند. محمود فرحزادي زماني را به ياد مي‌آورد كه پدرش به او وصيت كرد كه دستگاه امام حسين(ع) را رها نكند و او سال‌هاست كه به وصيت پدرش عمل مي‌كند. او در گذشته در مسير امامزاده داود (ع) راننده بود اما حالا بازنشسته شده است. محمود فرحزادي نذر دارد كه هر سال يك گوسفند براي امام حسين(ع) قرباني كند. حاج محمود برايش عجيب است كه هر سال حتي وقتي دستش تنگ بوده پول گوسفند جور مي‌شود و تا به حال نشده كه نتواند نذرش را ادا كند.

* به پسرم افتخار مي‌كنم


روزهايي را به ياد مي‌آورد كه در آشپزخانه فرحزاد ۱۰ نفر به مدت ۱۰ شب خرج مي‌دادند. آن زمان روي اجاق و با هيزم غذا درست مي‌كردند. «محسن فرحزادي» كارش جابه‌جايي بار با وانت است. اوايل اجناس آشپزخانه را با وانت به حسينيه مي‌آورد. بعد به تدريج پايش در آشپزخانه باز شد. حالا حدود ۸ سالي مي‌شود كه در آشپزخانه فرحزاد ماه محرم و صفر كار مي‌كند. او مي‌خندد و مي‌گويد: «‌‌امام حسين(ع) ما را طلبيده براي همين ۵۰ روز كار را تعطيل مي‌كنم؛ چون تمام خير زندگي‌ام از خدمت به امام حسين(ع) است. در واقع از زماني كه خادم حسينيه شدم؛ پسرم مسير درست زندگي خود را پيدا كرد. اكنون به او افتخار مي‌كنم.»

* نذري پر بركت

«محمدحسين فرحزادي» ظرف آبكش را برمي‌دارد. شغلش سيم‌كشي ساختمان است. ولي ۵۰ روز ايام عزاداري فقط در حسينيه مي‌ماند. مي‌گويد: «ايام عزاداري هيچ جا مانند فرحزاد نيست. غذاي نذري اينجا به طرز عجيبي بركت دارد. مردم محله ۲ماه تمام غذاي روزانه‌شان از غذاي نذري حسينيه فرحزاد تأمين مي‌شود. به همه غذا مي‌رسد. او تأثير اين بركت را در زندگي‌اش هم ديده و معتقد است از زماني كه به امام حسين(ع) خدمت كرده، بركت به خانه‌شان آمده است.»

* معجزه امام حسين (ع)

با شور و هيجان خاصي آبكش‌هاي آهني مملو از برنج را جابه‌جا مي‌كند. موقع حرف زدن زبانش مي‌گيرد. نامش «جواد مقدسي» است. خانواده‌اش حدود ۵۰ سال قبل از تبريز به فرحزاد آمدند. او هم از ۸ سال پيش به‌عنوان خادم حسينيه هر سال در ايام محرم و صفر به مدت ۵۰ روز در آشپزخانه كار مي‌كند. شغل اصلي‌اش پيك موتوري است. وقتي از او مي‌پرسم چگونه ۵۰ روز كار نمي‌كند مي‌گويد: «گاهي روزها از ساعت ۱۱ صبح تا ۴ بعد از ظهر با موتور كار مي‌كنم. ساير ساعت‌هاي شبانه‌روز را در آشپزخانه حسينيه هستم.» او معتقد است از زماني كه در آشپزخانه كار كرده، معجزه را از نزديك ديده است و ادامه مي‌دهد: «قبل از اينكه در آشپزخانه كار كنم چشمانم ضعيف بود و لكنت زبان شديد داشتم. اكنون حالا ديد چشمانم بيشتر شده و بهتر از قبل مي‌توانم حرف بزنم.»

* صداي صلوات

ديگ خورشت فسنجان تمام تصوير او را مي‌گيرد. به دليل پخت‌و‌پز، هوا بسيار گرم است؛ ولي او با آرامش ديگ را هم مي‌زند. «علي‌اكبر فرحزادي» بومي محله فرحزاد است. كنار او يكي ديگر از هم‌محله‌اي‌هايش ايستاده و ديگ را هم مي‌زند. او به نظر جوان‌تر مي‌آيد. علي‌اكبر فرحزادي كمتر حرف مي‌زند. وقتي مي‌خواهم از او عكس بگيرم به ديگ خيره مي‌شود. او شغلش رانندگي است. صحبتم كه شروع مي‌شود او را نمي‌بينم. مي‌گويند براي نماز رفته است، همه صلوات مي‌فرستند صداي صلوات علي‌اكبر فرحزادي از دور مي‌آيد.

* از لبه پرتگاه پرت نشدم

شغل اصلي «عليرضا فرحزادي» آشپزي است. در واقع او در يك رستوران كار مي‌كند. براي نخستين بار در ۵ سالگي و اوج كودكي و شيطنت‌ها با پدرش به حسينيه آمده است. اما حالا سال‌هاست كه در آشپزخانه حسينيه كار مي‌كند. حتي شب‌ها در حسينيه مي‌ماند. وقتي برنج‌ها را از آبكش داخل ديگ مي‌ريزد؛ لبخند مي‌زند. بخار برنج به هوا پخش مي‌شود. «عليرضا فرحزادي» مي‌گويد: «امام حسين(ع) هميشه هوايم را دارد. اگر دلت با او باشد؛ او هم شما را حمايت مي‌كند. از زماني كه در حسينيه خدمت كردم؛ بارها به لب پرتگاه رسيدم؛ ولي هيچ‌گاه پرت نشدم.»

تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد